روز قانون اساسی آلمان- قسمت های یک الی چهار
۲۳ می روز اعلام قانون اساسی جمهوری فدرال آلمان و سالگرد هفتادمین سال اجرایی شدن آن از 23 می 1949، [دوم خرداد 1328] است. این قانون با نام گروند گِزِتس (Grundgesetz) – یا قوانین اصلی(Basic Law)شناخته می شود. علت این نامگذاری پرهیز از شناساسی تقسیم آلمان پس از جنگ جهانی توسط قانون اساسی است. هنگامی که شورای پارلمانی در سال های ۱۹۴۸ و ۱۹۴۹ در حال تدوین این قانون بود، آلمان عملاً تقسیم شده بود، لذا از نظر طراحان، می بایست صرفا برای یک دوران انتقالی اعتبار می داشت، تا تقسیم آلمان را تحکیم نبخشد؛ موقت خواندن قانون اساسی در نهایت در سال ۱۹۹۰ بعد از وحدت آلمان ترک گفته شد.
متن نهایی در تاریخ 08 می 1949 (برابر با 18 اردیبهشت 1328) توسط کمیته از کارشناسان دولتی معروف به شورای پارلمانی آلمان در بن تصویب گردید، که اعضای آن توسط مجالس ایالتی انتخاب شده بودند. در شورای پارلمانی، چهار زن و ۷۳ مرد عضویت داشتند که به پاس میراث گرانبهایی که برای فرزندان خود به جای گذاشتهاند، به آنها "پدران و مادران قانون اساسی" گفته می شود که همان تبعیدیان دوران هیتلر بودند. متن قانون در 23 می، رئیس این شورا و نخستین صدراعظم تاریخ آلمان فدرال، در اختیار افکار عمومی قرار گرفت و رسمیت یافت.
پیشینه:
شورای پارلمانی در اجرای "سند فرانکفورت" تشکیل شد. این سند در نشست هیئتهای نمایندگی آمریکا، فرانسه، بریتانیا، هلند، بلژیک و لوکزامبورگ به عنوان متفقین غربی به تصویب رسیده بود. نشست متفقین در فاصله ۲۳ فوریه تا دوم ژوئن سال ۱۹۴۸ برای روشنکردن ساختارهای سیاسی آینده آلمان در لندن تشکیل شد. سند فرانکفورت روز اول ژوئیه همان سال از سوی فرمانداران نظامی متفقین تسلیم رؤسای دولتهای ایالات غربی آلمان شد. مصوبه متفقین در لندن، این ماموریت را به رؤسای دولتهای یازده ایالت میداد که مقدمات تشکیل مجلسی را برای تدوین قانون اساسی فراهم کنند. به موجب سند فرانکفورت، قانون اساسی جدید میبایست دمکراتیک میبود، مانع بازگشت نگرشهای فاشیستی و نژادپرستانه میشد، حقوق پایه مردم را تضمین و یک سیستم فدرالی را در آلمان پایهریزی میکرد. این خواست تصویبکنندگان سند فرانکفورت، یعنی متفقین غربی بود. متن نهایی با امضای کشورهای غربی نیروهای متفقین در ۱۲ مه در نهایت در ۲۳ مه اجرایی شد.
هیچ قانون اساسی در آلمان به این مدت اعتبار نداشته است و در طول سالیان گذشته آزمون حقانیتش را گذرانیده و تجربه موفقیت آمیزی بهمراه داشته است. این قانون از عهده مقابله با چالش های متعددی مانند تسلیح مجدد، مجاز گردانیدن دوباره خدمت نظامی و تصویب قوانین حالت اضطراری برآمده است. طبق یک نظرسنجی که در سال ۲۰۱۴صورت گرفته است، بیش از ۹۰ درصد مردم اعتماد «بسیار زیاد» و یا «بسیار» به این قانون اساسی و دیوان قانون اساسی به مثابه «نگهبان قانون اساسی» اعتماد دارند. در خارج نیز به این قانون اساسی بسیار احترام گذاشته می شود. در بخش «صدور قانون اساسی»، این قانون به مثابه سرمشق برای چندین قانون اساسی و از جمله به طور مثال در جمهوری پرتغال، پادشاهی اسپانیا، جمهوری استونی و همچنان در آسیا و آمریکای جنوبی قرار گرفته است.
The Parliamentary Council of the Federal Republic of Germany, 1948/49 Conference of members of the Parliamentary Council and the military governors of the West Zones about the German constitution| Brian Robertson (l) and Carlo Schmid (r) - 1948
آشنایی با قانون اساسی و ویژگی های آن:
قانون اساسی هفتاد سالهای که هنوز جوان و پرقدرت است. اکسیر جوانی این قانون اساسی را می توان انسان گرایی و احترام به حقوق بشر در آن دانست که سبب شده است همچنان جوان و پویا به نظر برسد. این قانون به عنوان یکی از انسانگراترین قوانین اساسی جهان شناخته میشود. روح انسانگرایی و تاکید بر حقوق ملت از ویژگیهای برجسته این قانون است.
قانون اساسی آلمان دارای یک مقدمه بسیار کوتاه و 146 اصل در قالب ۱۲ فصل است. این قانون تشکیل شده از یک مقدمه، حقوق اساسی و یک بخش ساختاری است. در قانون اساسی، نظام سیاسی و اصول اساسی تعیین شده اند. این قانون یک صدراعظم پرقدرت، یک نمایندگی فدرال پرقدرت، یک دیوان قانون اساسی فدرال پرقدرت و یک رئیس جمهور فدرال ضعیف در میان نهادهای اساسی در نظر گرفته است.
The Parliamentary Council of the Federal Republic of Germany, 1948/49 The 4 'mothers' of the Basic Law (the provisional constitution) for the Federal Republic of Germany, members of the Parliamentary Council| from left: Helene Wessel, Helene Weber, F
کرامت انسانی
فصل اول از ۱۲ فصل قانون اساسی آلمان تمامی به تعیین حقوق انسانها اختصاص یافته است. این فصل، با محاسبه سه اصل فرعی "۱۲ آ "، "۱۶ آ" و "۱۷ آ " در مجموع دارای ۲۲ اصل است. از اصل یک تا ۱۷ حقوقی را توضیح میدهد که مردم دارند و تنها در سه ماده ۱۷ آ و ۱۸ و ۱۹ محدودیتهایی تعریف میشوند که تنها بر پایه قوانین مدنی میتوان در مورد این حقوق اعمال کرد.
متن قانون با یکی از انسانگراترین مفاد قانونی تصویبشده در جهان آزاد آغاز میشود. اصل اول قانون اساسی آلمان میگوید: "حرمت انسانی غیرقابل تعرض است." در این ماده، برای بیان "غیر قابل تعرض" بودن حرمت انسانی، از واژهای استفاده شده است که برگردان فارسی آن در بیانی دقیقتر "غیر قابل لمس" است. شاید همین اصطلاح به تنهایی بتواند دقتی را که "پدران و مادران قانون اساسی آلمان" به خاطر آن ستوده میشوند، نشان بدهد. در نتیجه تمام نهادهای آلمان، چه در سطح دولت و چه در جامعه مدنی، بر اساس نخستین بند قانون اساسی این کشور موظفاند حرمت انسانی را پاس بدارند.
این اصل بیان می دارد "کرامت انسان مصون از هرگونه تعرض است. رعایت و حفاظت از آن، وظیفه تمام قوای نظام میباشد." در نتیجه حکومت آلمان در آن خود را مکلف به احترام و رعایت "حقوق قطعی و تعرضناپذیر بشر" به عنوان "پایه و اساس هر جامعه بشری، صلح و عدالت در جهان" میداند.
در این اصل، پس از تاکید بر غیر قابل تعرض بودن حرمت انسانی، بلافاصله بر التزام دستگاههای حاکمه برای احترامگذاشتن به این حرمت و حفاظت از آن تاکید میشود. از همین جا است که روح قانون اساسی جامعهای زنده میشود که قرار است در آن قانون، فراتر از همه چیز باشد و نام "حکومت قانون" را به خود بگیرد.
کرامت انسان و حقوق بشر، همچنین نقشی اساسی در سیاست خارجی و امور بین الملل دارد، زیرا در بسیاری مواقع، نقض سیستماتیک حقوق بشر مرحله اول مناقشات و بحرانها میباشد. آلمان به طور مشترک با شرکایش در اتحادیه اروپا و با همکاری سازمان ملل در راستای حفظ و توسعه استانداردهای حقوق بشری در سراسر جهان تلاش میکند.
این اصل حفظ حرمت انسانی، صلح و عدالت را نه تنها حق شهروندان آلمان، بلکه حق همه بشریت میداند و مردم خود را نیز به دفاع از این حقوق در جهان مکلف میسازد. از آنجا که دولت معرف و نماینده مردم است، این تکلیف مردم باید از طریق دولت اجرا شود.
در مواد دوم تا نوزدهم فصل اول قانون اساسی آلمان به ترتیب آزادی فرد، برابری انسانها در برابر قانون، آزادی عقیده، نظر، بیان، همایش، تشکیلات، محل زندگی و کار و حتی حق امضای تومار توضیح داده میشود تا در مورد رعایت حقوق پایه شهروندان جایی برای تعبیر و تفسیر باقی نماند. در همین فصل اما موادی هم مقررات مربوط به اجتماعی کردن فرد، تابعیت، و حقوق پناهندگی وجود دارد. از جمله مادهای که سلب تابعیت از شهروندان آلمان را ممنوع میکند.
بر پایه اصل دوم، رشد شخصیت هر انسانی در جامعه تا آنجا که مانع رشد شخصیت دیگران نشود و نظم برآمده از قانون اساسی را نقض نکند، آزاد است، هر انسانی از حق زندگی و امنیت جانی برخوردار است و آزادی او نباید نقض شود، مگر به حکم قوانینی که نمیتوانند ناقض قانون اساسی باشند.
The Parliamentary Council of the Federal Republic of Germany, 1948/49 Max Brauer (1887-1973) signing the Basic Law (the provisional constitution) of the Federal Republic of Germany in Bonn - place: auditorium of the Bonn Paedagogical Academy - 23.05.
اصل سوم در توضیح برابری انسانها میگوید:
۱- همه انسانها در برابر قانون برابرند.
۲- زنان و مردان دارای حقوق مساوی هستند.
۳- هیچ کس مجاز نیست به خاطر جنیست، تبار، نژاد، زبان، موطن، عقیده، دین و جهانبینی سیاسی خود مورد تبعیض قرار گیرد و یا از امتیاز برخوردار شود.
نوزده ماده فصل نخست قانون اساسی آلمان در بررسی نهایی چیزی نیستند جز انعکاس و تعریف روشنتری از منشور بینالمللی حقوق بشر.
خدا و انسانها
اگرچه در مقدمه قانون اساسی آلمان از "مسئولیت" آلمان ها "در برابر خدا و انسانها" صحبت شده است، و این آزادی از طریق اصل 4 تضمین شده است: "آزادی اندیشه، آزادی عقیده و آزادی دینی و جهانبینی مصون از هرگونه تعرض میباشد. بجاآوردنِ بدون مزاحمت مناسک دینی تضمین میگردد."
تکثرگرایی و سکولاریزاسیون رو به افزایش از مشخصههای فضای دینی آلمان میباشد: 55 درصد جمعیت آلمان اعتقاد خود به یکی از دو مذهب بزرگ مسیحی را ابراز داشته اند. حدود 36 درصد جمعیت عضو هیچ مذهبی نمیباشند. از طریق مهاجرت، اهمیت اسلام در فضای دینی رو به افزایش است. تعداد مسلمانان ساکن آلمان که ریشه آنها به 50 کشور مختلف بر میگردد، حدود 4 الی 5 میلیون نفر تخمین زده میشود، البته بررسی و تحقیق متمرکزی در این زمینه صورت نمیگیرد.
زندگی یهودیان در آلمان که پس از هولوکاست کاملاً نابود شده بود، پس از پایان مناقشات شرق و غرب و از طریق مهاجرین ورودی از شوروی سابق احیاء شد. امروزه در آلمان حدود دویست هزار یهودی زندگی میکنند. حدود صد هزار نفر از آنها در 105 انجمن یهودی سازمان یافتهاند که نمایانگر طیف دینی گستردهای میباشند و توسط شورای مرکزی یهودیان آلمان که در سال 1950 تأسیس شده است، نمایندگی میشوند.
آلمان دارای کلیسای رسمی حکومتی نمیباشد. اساس رابطه حکومت و دین، آزادی دینی، جدایی حکومت و کلیسا (دین) به معنی بیطرفی حکومت از منظر جهان بینی و خودمختاری جوامع دینی میباشد که در قانون اساسی تضمین شدهاند. حکومت و جوامع دینی همکاری مشارکتی دارند.
برابری انسانها در برابر قانون
"تمام انسانها در برابر قانون برابر هستند. مردان و زنان دارای حقوق برابر میباشند. حکومت از اجرای عملی برابری حقوق زنان و مردان حمایت نموده و در راه حذف نقایص موجود تلاش میکند. هیچ کس به دلیل جنسیت، اصالت، نژاد، زبان، وطن و زادگاه، اعتقاد، عقاید دینی و سیاسی خود نباید مورد تبعیض یا ترجیح قرار گیرد." به تمام این موارد در ماده 3 قانون اساسی پرداخته شده است.
آزادی مطبوعات و آزادی بیان
مطابق این قانون هر کسی میتواند هرچه می خواهد بنویسد و بگوید – مادامی که به حقوق اساسی انسانهای دیگر تعرض نکند. در آلمان آزادی مطبوعات و آزادی بیان شامل تمام انسانها میشود. این آزادیها از طریق اصل 5 مورد محافظت قرار گرفتهاند. صاحب روزنامه ها و شبکههای رادیویی و تلویزیونی نه دولت میباشد و نه احزاب مختلف، بلکه یا سازمانی خصوصی میباشند و یا عمومی. و بدیهی است که سانسوری وجود ندارد که تعیین کند، چه میتوان گفت و چه میتوان اندیشید.
مانعی در برابر تجاوز به دمکراسی
امتیاز برجسته دیگر این قانون در مقایسه با قوانین اساسی بسیاری از کشورها دقت در جزئیات آن برای جلوگیری از تجاوز به حقوق دمکراتیک فرد و جامعه است. این دقت ناشی از تجربه تلخی است که آلمانیها پس از بنیادگذاری جمهوری وایمر با کودتای دارودسته هیتلر و حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران در سال ۱۹۳۳ کسب کردند؛ اتفاقی که به رشد فاشیسم و جنگ جهانی دوم، نابودی بخش مهمی از اروپا، کشتار میلیونها انسان و سرانجام تسلیمشدن بدون قید و شرط آلمان در برابر متفقین انجامید.
"پدران و مادران قانون اساسی آلمان" در نشستی که ظرف یک هفته به تدوین یکی از تفسیرناپذیرترین قوانین اساسی جهان انجامید، کوشیدند همه راهها را برای تکرار چنین فاجعهای ببندند. تجربه تلخ حاکمیت فاشیسم سبب شد که نمایندگان شورای پارلمانی آلمان نسبت به دمکراسی و حقوق بشر در جهان نیز احساس مسئولیت کنند. تا آنجا که در اصل ۱۶ قانون اساسی به تبیین حق پناهندگی پرداختند و تصویب کردند: "افرادی که تحت تعقیب سیاسی هستند از پناهندگی سیاسی بهرهمند میشوند."
این اصل از قانون اساسی آلمان سبب شده است که به رغم اعتراضات راستگرایان و بیگانهستیزان، آلمان همچنان بالاترین میزان پذیرش پناهجو را در جهان غرب داشته باشد. اصل ۱۶ قانون اساسی اکنون یکی از مسائل مورد مناقشه دائمی میان دولت و نیروهای راستگرا است. راستگرایان افراطی نه تنها خواستار بستن دروازههای آلمان و اروپا به روی پناهجویان هستند، بلکه معتقدند پس از رد درخواست پناهندگی هر پناهجو، باید او را به فوریت از آلمان اخراج کرد. اما "پدران و مادران قانون اساسی آلمان" با تصویب این قانون سنگر مستحکمی برای مدافعان دموکراسی و حقوق بشر ساختهاند که تصور نمیرود راستگرایان افراطی به این زودیها بتوانند در آن شکاف ایجاد کنند. در آلمان هر پناهجو هنوز میتواند در صورت رد درخواست خود علیه دولت شکایت کند و دستکم تا رسیدگی به این شکایت از اخراج در امان باشد.
حقوق ملت، تکالیف دولت
در قانون اساسی آلمان به طور عمده "حقوق فردی و اجتماعی" از آن مردم است، در حالی که دولت تنها تعهدات و تکالیفی در برابر مردم دارد که مجبور به اجرای آنها است و تعدی از آنها قانونشکنی محسوب میشود. البته مردم هم در برابر حقوقی که از دولت طلب میکنند، وظایفی را باید بپذیرند که مهمترین آن تامین هزینههای دولت از طریق پرداخت مالیات، تمکین به قانون و احترام به مجریان آن، یعنی ضابطان دادگستری است.
ابعاد این تکالیف را قوانینی تعیین میکنند که به هیچ وجه نمیتوانند با قانون اساسی تعارض داشته باشند. برای کنترل این امر هم بر پایه همین قانون اساسی "دیوان قانون اساسی" تشکیل شده است که در شهر کارلسروهه مستقر است و مصوبات آن برای همگان لازم الاجرا است. در آلمان هر شهروندی که معتقد باشد رفتاری متعارض با قانون اساسی نسبت به او اعمال شده است، میتواند به این دیوان مراجعه کند. این دیوان در واقع عالیترین مرجع قضائی آلمان است.
بازنگری ها:
این قانون تاکنون 62 بار اصلاح و بروزرسانی شده است که حوزه آن بازنگری های تقوییت جمهوری فدرال و غرب، یکپارچگی اروپا و اتحاد مجدد آلمان بوده است. اصل حق پناهندگی نیز اصلاح شده است. بازنگری قانون اساسی باید با اکثریت دو سوم از هر دو مجلس، بوندستاگ و بوندسرات تصویب شود.
دو متن از ترجمه فارسی این قانون در اینجا از مرکز پژوهش های مجلس و اینجا از سفارت آلمان در تهران اینجا در دسترس است.
The home of the German parliament, or Bundestag. Photo: DPA
- ۹۸/۰۳/۰۲