گاهداد

نگاه تطبیقی و فراملی به مفاهیم مشترک حقوق بین الملل و اساسی

نگاه تطبیقی و فراملی به مفاهیم مشترک حقوق بین الملل و اساسی

گاهداد

گاهداد به ترجمه و انتشار اخبار بین المللی حقوق اساسی شامل آرای دادگاه های قانون اساسی و عالی، معرفی کتب، مقالات، فراخوان و بورسیه های بین المللی می پردازد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۴۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رئیس کشور» ثبت شده است

گزارشی از وضعیت های مربوط به قانون اساسی در جمهوری سودان

سودان، یکی از پهناورترین کشورهای قاره آفریقا با حدود ۴۰ میلیون جمعیت، این روزها شاهد اعتراضات فزاینده مردمی بهمراه حمایت ارتش علیه سی سال حکومت عمر البشیر، رئیس کشور مادام العمر خود بوده به طوری‌که روز پنج‌شنبه 11 آوریل اعلام شد که ارتش این کشور او را وادار به کناره‌گیری از منصب ریاست‌جمهوری و دستگیر کرده‌است. همزمان گزارش‌هایی درباره بازداشت شماری از مقام‌های حکومت سودان و آزادی تمام زندانیان سیاسی در این کشور منتشر شده‌است.

مطابق قانون اساسی 2005 (موقت) که قانون حاکم فعلی در جمهوری سودان است؛ رئیس جمهور بالاترین مقام اجرایی در دولت سودان و رئیس کشور، رئیس دولت و فرمانده ارتش است. پیشتر چندین بار مقام نخست وزیر در قوانین اساسی سودان وارد و حذف شده است و در حال حاضر این جایگاه حذف شده است.

اولین قانون اساسی غیر موقت جمهوری سودان در سال 1973 تدوین شد که توافقنامه آدیس آبابا (1972) را نیز تصویب کرد و جنگ داخلی سودان را پایان داد. در 1 جولای 1998، پس از تصویب قانون اساسی جدید از طریق همه پرسی، اجرایی گردید. بعدتر قانون اساسی موقت و فعلی جمهوری سودان 2005 در تاریخ 6 ژوئیه 2005 تصویب شد. که تا کنون سه بار در سالهای 2015، 2016 و 2018 بازنگری شده است.

گاهشمار قوانین اساسی سودان 

1998 |1999   

1985 |1987   

1973 |1975   

1971  

1964 |1965   

1955  

وضعیت کنونی

مطابق اعلامیه های صادره از ارتش سودان، قانون اساسی کشور تعلیق خواهد شد. به مدت سه ماه در کشور اعلام وضعیت فوق‌العاده خواهد شد. حریم هوایی کشور به مدت ۲۴ ساعت مسدود و مرز‌ها نیز تا اطلاع ثانوی بسته خواهد بود. شورای نظامی در دوره دو ساله انتقالی، مسئولیت امور اجرایی و اداره کشور را برعهده خواهد داشت. انتخابات در پایان دوره انتقالی برگزار خواهد شد.

پیشینه عمر البشیر

عمر حسن البشیر یک افسر ارتش بود که در سال ۱۹۸۹ به کمک اسلام‌گرایان در سودان به قدرت رسید. او که از سوی دیوان کیفری بین‌المللی به ارتکاب جنایت جنگی متهم شده، ۳۰ سال در راس قدرت بود. وی در اول ژانویه ۱۹۴۴ در روستای حوش‌بانقا در نزدیکی شهر شندی در شمال سودان به دنیا آمد و در سال ۱۹۸۱ تحصیلات نظامی را در دانشکده ارتش به پایان رساند , در جنگ اعراب و اسرائیل در ۱۹۷۳ نیز شرکت کرد. او در سال ۱۹۸۳ در رشته فرماندهی نظامی در مالزی مدرک کارشناسی گرفت. وی از جوانی و دوران تحصیل به مبارزه اسلامی گرایش یافت و در سال ۱۹۸۹ در کودتای نظامی علیه حکومت صادق المهدی مورد حمایت اسلام‌گرایان در سودان به قدرت رسید. او چهار سال بعد منصب ریاست‌جمهوری را نیز در اختیار گرفت. حکومت او، با ایدئولوژی نزدیک به اخوان‌المسلمین، همراه بوده‌است و اجرای احکام اسلامی تفسیر دولت خود را دنبال می کرد.

نماد اعتراضات

آلاء صلاح، دانشجوی ۲۲ ساله ای که به نماد اعتراضات مردم سودان تبدیل شد؛ وی با لباس سفید و رقص سنتی سودان، این اشعار را در میان جمعیت و با صدای بلند می خواند:

به اسم دین ما را سوزاندند ..   به اسم دین ما را کشتند ... به اسم دین ما را زندانی کردند ... دین از آنها بری است ... دین میگوید بگذر ... دین نمیگوید ساطور به دست بگیر ... دین میگوید عبور کن و در برابر حاکمان مقاومت کن ...

استبداد و فشار اقتصادی روزافزون ابتدا دانشجویان و سپس بقیه اقشار مردم سودان را علیه حکومت سی‌ساله عمرالبشیر برانگیخت. سازماندهی اعتراضات مختلف در سودان را بیشتر گروهی به نام «انجمن کارشناسان سودان» ترتیب داده است که متشکل از آموزگاران، وکلا، مأموران بهداشت و غیره است. در نهایت نیز ارتش از رویارویی با مردم اجتناب کرد و با کودتا علیه عمرالبشیر، تحقق خواسته مردمی را تسهیل کرد. سودان بخشی از امپراتوری نوبه قدیم است که از جنوب اسوان مصر تا دنقله در سودان ادامه دارد. این منطقه پادشاهانی و ملکه‌های باشکوهی داشت که به آنها کنداکه می گفتند. آلا صلاح نماد انقلاب سودان نیز در شبکه های اجتماعی کنداکه نام گرفته است.

جنگ داخلی، همه پرسی و استقلال سودان جنوبی

عمر البشیر زیر فشارهای خارجی در سال ۱۹۹۶ با مبارزان استقلال جنوب سودان، که با حکومت شرعی مخالف بودند، پیمان آشتی امضا کرد. در پی میانجیگری‌های بین‌المللی بشیر در ژوئیه ۲۰۰۲ با مبارزان "جنبش ملی رهایی سودان" پیمانی را امضا کرد که طبق آن اجرای قوانین شرعی را به شمال سودان محدود می‌کرد و به مردم جنوب کشور فرصت می‌داد که پس از هفت سال درباره سرنوشت خود تصمیم بگیرند. در سال ۲۰۰۵ به سودان جنوبی خودمختاری داده شد و سرانجام در ژانویه ۲۰۱۱ مردم جنوب که بیشتر آنها مسیحی هستند، در یک همه‌پرسی با اکثریت بسیار بالا به استقلال و تأسیس جمهوری سودان جنوبی" رأی دادند و از آنجا که بیشتر ذخایر نفت کشور نیز در سودان جنوبی قرار داشت، حکومت عمر البشیر از آن زمان با کمبود مالی روبه‌رو شد.

جنگ دارفور

مردم دارفور در جنوب غربی سودان از دهها سال پیش در هر فرصتی علیه حکومت مرکزی شورش می‌کردند. ارتش سودان برای درهم کوبیدن اعتراضات مردم بومی این اقلیم بارها به لشکرکشی‌های بیرحمانه دست زد. گفته می‌شود در جریان حملات زمینی و هوایی ارتشیان سودان حدود ۳۰۰ هزار نفر از مردم غیرنظامی کشته شدند، هزاران زن از سوی ارتشیان مورد تجاوز قرار گرفتند و حدود دو و نیم میلیون نفر از زادوبوم خود آواره شدند. شورای امنیت از آغاز ۲۰۰۱ رشته‌ای از تحریم‌های اقتصادی را علیه حکومت بشیر اعلام کرد. در ژوئیه ۲۰۰۸ دیوان کیفری بین‌المللیدر لاهه عمر البشیر و تنی چند از فرماندهان ارتش او را به ارتکاب جنایت جنگی متهم کرد و خواهان دستگیری آنها شد. دیوان در چهارم مارس ۲۰۰۹ (۱۴ اسفند ۱۳۸۷)حکم بازداشت عمر البشیر را در رابطه با مناقشه دارفور و به اتهام جنایت علیه بشریت و نیز ارتکاب جنایات جنگی صادر کرد.

رابطه با جمهوری اسلامی ایران

دو روز پس از صدور حکم بازداشت عمرالبشیر، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، برای حمایت از وی وارد سودان شد. وی در بدو ورود خود به فرودگاه خارطوم، «حمایت همه‌جانبه ایران از سودان» به عنوان یک کشور «دوست و برادر» را اعلام کرد. او صدور حکم بازداشت عمر البشیر را «ماجراجویی اخیر آمریکا» و یک «صف‌بندی ناحق» نهادهای بین‌المللی علیه سودان نامید. محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور پیشین جمهوری اسلامی ایران، که سفرهایی رسمی به سودان داشت در آخرین سفر خود با اعلام همکاری فزاینده بین دو کشور گفته بود که عامل فشارها بر سودان «دشمنان» هستند و «دشمنان می‌خواهند با فشار مانع از شکل‌گیری سودان مقتدر شوند.» عمر البشیر پس از چندی از ایران فاصله گرفت و به صف پادشاهی عربستان سعودی پیوست و حتی برای مهار نفوذ ایران در یمن سربازانی را نیز به یاری ائتلاف عربستان به یمن فرستاد.

بهار عربی

در سال ۲۰۱۳ که جنبش موسوم به "بهار عربی" در رشته‌ای از کشورهای عربی آغاز شد، مردم سودان نیز در اعتراض به دیکتاتوری بشیر به خیابان آمدند، اما با سرکوبی بیرحمانه روبرو شدند. بنا به آمار سازمان‌های مدافع حقوق بشر بیش از صد نفر کشته و هزاران نفر بازداشت شدند. در همان سال بشیر دستور بازداشت شماری از ارتشیان و فعالان اسلام‌گرا را، که گفته می‌شد قصد کودتا علیه او را داشتند، صادر کرد.

سقوط

 حتی پس از برچیده شدن بیشتر این تحریم‌ها، قرار داشتن دولت سودان در فهرست «دولت‌های حامی تروریسم» از سوی آمریکا همچنان باعث دوری گزیدن سرمایه‌گذاران و بازرگانان از این کشور شده است. سه برابر شدن قیمت نان و ایجاد صف‌های طولانی در ماه‌های اخیر آتش اعتراضات جدیدی را از حدود چهار ماه پیش در عطبره، شهری در مرکز سودان، برافروخت که به پایتخت نیز سرایت کرد. رفته رفته وجه سیاسی این اعتراضات پررنگ‌تر شد و مردم خواهان برکناری حکومت بشیر شدند. در برخی از تظاهرات‌های اخیر سودان، زنان ۷۰ درصد از معترضان را تشکیل داده‌اند معترضان می‌گویند سودان که زمانی ناحیه غله‌خیز جهان عرب به‌شمار می‌آمد به خاطر سال‌ها سوءمدیریت دولتی تبدیل به یک کشور «بی سر و صاحب» و درمانده شده است و سیاست‌های عمر البشیر باعث جدایی سودان جنوبی و تحریم‌های ایالات متحده آمریکا سبب شده این کشور رو به قهقرا برده شود.

در ماه مارس ۲۰۱۹ مردم ناراضی چندین بار در برابر مقر فرماندهی ارتش گرد آمده، خواهان مداخله ارتش و برکناری بشیر شدند. بامداد ۱۱ آوریل تلویزیون سودان بیانیه مهمی از سوی نیروهای مسلح منتشر کرد که فرماندهی ارتش عمر البشیر را برکنار، مهمترین دستیاران او را دستگیر و یک شورای موقت برای اداره کشور تشکیل داده است.


روز قانون اساسی بلاروس

15 مارس 1994 [24 اسفند 1372] برابر است با سالروز تصویب قانون اساسی جمهوری بلاروس که به فاصله سه سال پس از اعلام استقلال این کشور از شوروی سابق می باشد. قانون اساسی بلاروس دارای یک مقدمه، نه فصل و 146 اصل است که ضمن برتری بر کلیه قوانین دیگر، به چگونگی تشکیل ساختار حکومت و بر شمردن حقوق وآزادی های شهروندان بطور اختصاصی و در یک فصل جداگانه می پردازد. سبک ساختاری قانون اساسی الهام گرفته از شیوه غربی، شامل ساختار سه گانه قوا، ضمن تعریف حقوق و آزادیهای فردی است. پیشنویس قانون اساسی بلاروس ابتدا توسط شورای عالی بلاروس(مجلس قانونگذاری پیشین) تهیه شده و سپس برای استفاده کارشناسان حقوقی و شهروندان منشتر گردید.

پیشنیه:

بلاروس کشوری است که با روسیه، اوکراین، لهستان، لیتوانی، و لتونی هم‌مرز و پایتخت آن شهرمینسک است؛ اولین قانون اساسی این کشور بصورت موقت در سال 1918 پس از جدایی از روسیه و در زمان انقلاب روسیه به تصویب رسید.

جمهوری سوسیالیستی بلاروس شوروی یا بلاروس شوروی، یکی از ۱۵ جمهوری تشکیل‌دهنده اتحاد جماهیر شوروی بود. این جمهوری، همراه با جمهوری فدراتیو روسیه شوروی، جمهوری سوسیالیستی اوکراین شوروی و جمهوری سوسیالیستی ماوراء قفقاز شوروی، ۴ عضو اولیه تشکیل‌دهنده اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۲۲ بودند.  در جنگ جهانی دوم در فاصله سال‌های ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۴ در زمان اشغال توسط نیروهای آلمانی، دو میلیون و ۲۰۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند. پس از پایان جنگ، بلاروس، یکی از ۵۱ امضاء کننده منشور ملل متحد در سال ۱۹۴۵ بود.

بلاروس در ۲۷ جولای ۱۹۹۰ موجودیت خود را اعلام کرد و در ۲۵ اوت ۱۹۹۱، با به دست آوردن استقلال کامل خود، رسما به جمهوری بلاروس تبدیل شد. در حدود همان زمان بود که استانیسلاو ششکویچ رئیس شورای عالی بلاروس به عنوان رهبر کشور برگزیده شد.

ساختار اساسی:

قانون اساسی فعلی پنجمین قانون اساسی بلاروس است که مطابق آن، رئیس جمهور، رئیس کشور و نخست وزیر رئیس دولت است. رئیس جمهور به عنوان رهبر حکومت را به همراه شورای ملی اداره می‌کند. شورای ملی متشکل از دو مجلس است: مجلس نمایندگان که ۱۱۰ عضو دارد و شورای جمهوری که ۶۴ عضو دارد. مجلس نمایندگان می تواند قانون اساسی را اصلاح کند و به نخست وزیر رای اعتماد داده و پیشنهاداتی راجع به سیاست خارجی و داخلی بلاروس ارائه کند.

شورای جمهوری این قدرت را دارد که مقامات گوناگون دولتی را انتخاب نموده، رئیس‌جمهور را استیضاح کرده و نیز لوایح مورد تصویب مجلس نمایندگان را قبول یا رد نماید.

هر یک از این مجلس می‌توانند هرگونه قانون مصوب از سوی مقامات محلی را در صورتی که مغایر با قانون اساسی بلاروس باشد، رد (وتو) کنند. از سال۱۹۹۴، الکساندر لوکاشنکوو رئیس جمهور و رهبر کشور است. دولت، شورایی از وزرا به ریاست نخست‌وزیر بلاروس نخست‌وزیر است؛ اعضای شورای وزیران لازم نیست عضو مجلس (قوه مقننه) باشند، و از سوی رئیس‌جمهور تعیین می‌شوند. قوه قضائیه شامل دیوان قانون اساسی، دیوان عالی بلاروس و دادگاه‌های تخصصی دیگری است. قضات دیوان قانون اساسی از سوی رئیس جمهور انتخاب شده و مورد تایید شورای ملی قرار می‌گیرند.

بازنگری

قانون اساسی بلاروس تا کنون دوبار در سالهای 1996 و 2004 مورد بازنگری و همه پرسی قرارگرفته است. بازنگری نخست به تقویت اختیارات رئیس کشور، افزایش طول مدت ریاست جمهوری الکساند لوکاشنکو تا سال 1999 و انحلال نظام تک مجلسی پیشین(شورای عالی) و جایگزینی آن با نظام دومجلسی(مجلس ملی) پرداخت. بازنگری دوم نیز محدودیت دوره ریاست جمهوری را حذف کرد. شورای اروپا بارها با اشاره به عدم رعایت حداقل استانداردهای دمکراتیک در برگزاری انتخابات، همه‌پرسی قانون اساسی و عدم رعایت اصل حاکمیت قانون و تفکیک اختیارات نهادهای قانونی، این کشور را محکوم کرده است.

The present Constitution of the Republic of Belarus is based on:

·        political pluralism; 

·        a variety of forms of ownership as an economic basis;

·        equality and mutual obligations of the state and the citizen;

·        the priority of universally acknowledged principles of international law as the vector to guide the development of current legislation;

·        rule of law; 

·        separation and interaction of powers; 

·        direct effect of constitutional norms.

روز قانون اساسی مکزیک

قانون اساسی ایالات متحد مکزیک در تاریخ 5 فوریه  1917، [16 بهمن 1295]  به اجرا درآمد. سالگرد این روز در مکزیک همراه است با برگزاری مراسمهای مختلف مانند کنسرت و جشنهای خیابانی که مردم بوسیله آن، یادبود این روز را به شادمانی گرامی می دارند.

معرفی

این کشور ۱۲۳ میلیون نفر جمعیت دارد و پایتخت آن مکزیکوسیتی است. مکزیک با اینکه بزرگ‌ترین کشور اسپانیایی‌زبان جهان است و حدود یک‌سوم از کل اسپانیایی‌زبان‌های جهان در مکزیک زندگی می‌کنند و زبان اداری و کاربردی این کشور اسپانیایی است، فاقد زبان رسمی است و از سال ۲۰۰۳، تعداد ۶۲ زبان بومی سرخ‌پوستی نیز به عنوان «زبان‌های ملی» در این کشور ثبت شده و رسمیت یافته‌است. نام این کشور ابتدا اسپانیای نو بود که پس از انتخاب نام، مکزیکوسیتی، نام مکزیک که برگرفته از زبان سرخ‌پوستی ناهواتل است برای نام کشوری نیز برگزیده شد.

مکزیک از سال ۱۵۳۵ مستعمره اسپانیا محسوب می شده و به عنوان پرجمعیت‌ترین منطقه تحت‌الحمایه اسپانیا مشهور بوده است. سرانجام پس از سه قرن استیلای امپراتوری اسپانیا، در سال ۱۸۱۰، استقلال مکزیک از اسپانیا اعلام گردید و صدور اعلامیه استقلال منجر به یک دوره جنگ‌های طولانی میان نیروهای اسپانیا و مکزیکی‌ها شد. در نهایت در سال ۱۸۲۱ مکزیک رسماً به استقلال رسید و ایتوربیده به عنوان امپراتور این کشور بر تخت نشست. دو سال بعد نیروهای انقلابی او را از قدرت برکنار کردند و در سال ۱۸۲۴ قانون اساسی بر مبنای نظام حکومتی جمهوری در مکزیک تدوین شد. نام کشور را نیز از امپراتوری مکزیک به ایالات متحد مکزیک تغییر دادند. در سال ۱۸۳۵ تگزاس از این مکزیک اعلام استقلال می‌کند که منجر به نبرد آلامو و به دنبال آن جنگ آمریکا و مکزیک در بین سال‌های ۱۸۴۶۴۸ می‌شود. در سال ۱۹۱۰ به دنبال عدم رضایت مردم از رئیس‌جمهور وقت پورفیرو دیاس، انقلاب مکزیک بوقوع می پیوندد در سال ۱۹۱۷ قانون اساسی جدیدی به تصویب می‌رسد و حزب ناسیونالیست انقلابی قدرت را در دست می‌گیرد.

ایالات متحده مکزیک بر اساس قانون اساسی ۱۹۱۷، نظامی فدرال است که بشیوه جمهوری و دمکراتیک اداره می‌شود. این قانون با به ارمغان آوردن حقوق اجتماعی، مدلی از قانون اساسی وایمار 1919 و قانون اساسی 1918 روسیه است. ماده سه قانون اساسی با شناسایی حق آموزش رایگان، اجباری و سکولار، بهمراه دیگر مواد، قدرت کلیسای کاتولیک را نیز محدود کرده اند.

 قانون اساسی با برسمیت شناختن نظام دو مجلسی، سه نوع نهاد حکومتی 1) اتحادیه فدرال، 2) دولت‌های ایالتی و 3) دولت‌های استانی برای اداره امور کشور در نظر گرفته است.

قوه قانونگذاری (مقننه): کنگره  متشکل از دو مجلس نمایندگان و سنا است. تصویب قانون فدرال، اعلام جنگ، تعیین میزان مالیات، تصویب بودجه ملی و تمامی معاهدات بین‌المللی و تأیید تمامی انتصابات دیپلماتیک در مجلس نمایندگان انجام می‌گیرند.

قوه مجریه: رئیس‌جمهوری، مسئول اجرای قانون، رئیس کشور و رئیس دولت مکزیک است و همچنین فرمانده کل نیروهای مسلح نیز محسوب می‌شود. وی همچنین با تأیید مجلس سنا اعضای کابینه و سایر مقامات دولتی را منصوب می‌کند. رئیس جمهور همچنین قدرت وتو کردن مصوبات مجلس را دارد.

قوه قضاییه: در راس قوه قضاییه مکزیک دیوان عالی عدالت قرار دارد. این دیوان متشکل از ۱۱ قاضی منتخب رئیس جمهور است که با تأیید مجلس سنا منصوب می شوند.


اصول بنیادین قانون اساسی مکزیک

قانون اساسی مکزیک بر مبنای هفت اصل بنیادین ترسیم شده است:

1)                  A declaration of rights

2)                  Sovereignty of the nation

3)                  Separation of powers

4)                  Representative government

5)                  federal system

6)                  Constitutional remedy

7)                  Supremacy of the State over the Church

1)     اعلامیه حقوق

2)     حاکمیت ملت

3)     تفکیک قوا

4)     دولت بنمایندگی

5)     نظام فدرال

6)     جبران خسارت اساسی(حقوق مربوط به مراجعه شهروندان به دادگاه در صورت نقض حقوق مربوطه ایشان در قانون اساسی)

7)     برتری دولت بر کلیسا

فهرست قوانین اساسی

فهرست قوانین اساسی مکزیک از ابتدا تا کنون بهمراه نهاد تصویب کننده در زیر آورده شده است، برخی از آنها بدلایل مختلف اجرایی نشده اند. قانون اساسی کنونی تا بحال بیش از 500 بار بازنگری شده است.

 

 

1)                  Constitution of Apatzingán (Proposed 1814; never came into effect), War of Independence-Congress of Anahuac

2)                  Federal Constitution of the United Mexican States of 1824 (1824–35, 1847–57), Federal Republic-Constituent Congress

3)                  Seven Constitutional Laws (1836–43), Central Republic- Congress

4)                  Organic Bases of the Mexican Republic (1843–47), Central Republic- Antonio Lopez de Santa Anna

5)                  Federal Constitution of the United Mexican States of 1857 (1857–1917), Federal Republic- Extraordinary Congress

6)                  Political Constitution of the United Mexican States (1917–present), Federal Republic- Constituent Congress


بازنگری

قانون اساسی مکزیک تا بحال بارها بازنگری شده است که از جمله مهمترین آنها، لغو مجازات اعدام در سال 2005 و حق دسترسی به غذا در سال 2011 است.

روز قانون اساسی غنا

17 دی 1371 [7 ژانویه 1993] سالروز تصویب قانون اساسی چهارمین جمهوری در غنا می باشد. جمهوری غنا، کشوری است در ساحل غربی آفریقا، به پایتختی آکرا که یکی از پر رونق ترین مظاهر دمکراسی در این قاره به حساب می آید چراکه در یکی از پر هرج و مرج ترین مناطق روی زمین و در همسایگی توگو در شرق، ساحل عاج در غرب، بورکینا فاسو در شمال و خلیج گینه در جنوب، عنوان «جزیره صلح» را بخود اختصاص داده است. غنا با وجود دارا بودن چاه های نفت، یکی از صادرکنندگان پیشرو کاکائو در جهان است. این کشور همچنین صادرات کننده عمده کالاهایی مانند طلا و چوب می باشد. جمعیت آن حدود 22 میلیون نفر و بیش از صد گروه های قومی زبان را در خود جای داده است. زبان رسمی این کشور میراث حکومت استعماری بریتانیا و زبان انگلیسی است که می باشد.

·       First Republic (1960–1966)

·       Military rule (1966–1969)

·       Second Republic (1969–1972)

·       Military rule (1972–1979)

·       Third Republic (1979–1981)

·       Military rule (1981–1993)

·       Fourth Republic (1993–present)

پیشنیه:

این کشور، پیشتر در استعمار پرتغال و سپس بریتانیا و به عنوان ساحل طلا شناخته میشد. سرانجام گرایش‌های استقلال‌طلبانه مردم منجر به چند شورش در سطح ملی شد و در نتیجه در سال ۱۹۵۱، بریتانیای کبیر قانون اساسی جدیدی به این مستعمره اعطا کرد که مطابق آن، نوعی خودمختاری در امور داخلی به این مستعمره داده شد و پیرو آن اولین انتخابات عمومی برگزار منجر به انتخاب قوام نکرومه رهبر حزب ملی خلق به نخست‌وزیری شد.

در ششم مارس ۱۹۵۷ اولین کشوری بود که در بین کشورهای جنوب صحرای آفریقا استقلال خود را از بریتانیا به دست آورد. در آن زمان، دو مستعمره بریتانیا یعنی «ساحل طلا» و توگولند که یک سال پیش از آن با هم ادغام شده بودند کشوری به نام غنا را تشکیل داد و همچنان از سال 1957 تا 1960، ملکه بریتانیا به عنوان رئیس کشور و تحت نظام کشورهای همسود بریتانیای کبیر و دارای حکومت فرمانداری کل گردید.

جمهوری اول غنا به همت قوام نکرومه و با همه پرسی تغییر نظام از سلطنت مشروطه تحت پادشاهی الیزابت دوم به جمهوری ریاستی و انتخابات ریاست جمهوری سر انجام در سال 19960 و بصورت تک حزبی تشکیل گردید و ریاست اجرایی کشور با حذف مقام های ملکه و فرماندار کل به ریاست کشور رسید. وی بمدت 9 سال نیز در مقام ریاست جمهوری کشور این کشور بود که در نهایت با کودتای سال 1966 توسط یک افسران نظامی سرنگون شد. در طول دهه های پیشین و تا سالهای 1988، آزادیهای مدنی و احزاب در این کشور بشدت تحدید و سرکوب می شدند و همواره شماری از کودتاها و ناآرامی های محتلف در این کشور بوقوع پیوسته است. آخرین و پایدارترین حرکت دمکراتیک که پس از همه پرسی در سال 1992 و جمهوری چهارم در این کشور آغاز گردیده، باعث شده تا غنا به عنوان کشوری پیشرو در رسیدن به دمکراسی در آفریقا شناخته شود.

همه پرسی ها:

·        1956 British Togoland status plebiscite

·        1960 Ghanaian constitutional referendum

·        1964 Ghanaian constitutional referendum

·        1978 Ghanaian governmental referendum

·        1992 Ghanaian constitutional referendum

·        2018 referendum on the creation of 6 regions in addition to the ten existing regions.


«پس از ۱۸ سال که من رهبر حزب دمکرات مسیحی بودم، سیمای حزب بسیار تغییر کرده و حالا دیگر این حزب، حزب سال ۲۰۰۰ نیست و چه خوب که این چنین است.»

آنگلا مرکل که به مادر آلمان مشهور شده است، پس از ۱۸ سال از رهبری حزب دمکرات مسیحی آلمان کنار رفت، وی در روز ۱۶ آذر، در سخنرانی وداعش به عنوان رهبر حزب خطاب به هزار نماینده‌ای که در کنگره حزب گرد آمده بودند این سخنان را عنوان کرد. دستآوردهای مرکل:

در طول 18 سال رهبری وی، با پیگیری و خواست مرکل سیمای محافظه‌کار حزب دمکرات مسیحی به شدت تغییر یافته، از وداع با ساختارهای محافظه‌کارانه مردانه در حزب که خودش به عنوان اولین رهبر زن حزب نماد آن بود تا لغو خدمت نظام وظیفه، تا هم‌سطح‌ کردن حقوقی همه انواع زندگی‌های مشترک، تا وداع با انرژی اتمی، تا تعیین سهمیه برای حضور زنان در سطوح مدیریت شرکت‌ها تا قبول اسلام به عنوان حیات اجتماعی آلمان تا قبول تابعیت دوگانه ...

«حرمت انسان خدشه‌ناپذیر است.»

مرکل در سخنرانی‌اش تکرار کرد، «برای حزب کرامت انسان خدشه‌ناپذیر است»، تأکیدی غیرمستقیم بر سیاست پناهجویی سال ۲۰۱۵ و دفاع از آن. در این سال که صدها هزار تن پناهجو از سوریه و عراق و افغانستان و ... پشت دروازه‌های اتحادیه اروپا خواهان ورود بودند، دولت مرکل، هم از سر مسائل انسانی و هم با ملاحظه روندهای جمعیتی و نیازهای بازار کار و هم در هماهنگی با ارباب اقتصاد آلمان دروازه‌های کشور را گشود و نزدیک به یک میلیون نفر پناهجو وارد آلمان شدند؛ باری سنگین برای کشور اما حدوداَ خوب مدیریت شده.

مرکل ۱۸ سال به انتخاب ماند، یک از دلایل آن، شیوه و سبک رهبری‌ غیرهیجانی‌اش و بعضاً هم به دلیل موکول‌کردن تصمیم‌های مهم به شرایطی آرام‌تر که لزوماً همیشه هم مزیت نبود ارتباط دارد.

«من برای صدراعظم شدن زاده نشدم، من همیشه آرزویم این بوده که در مشاغلی که به‌عهده می‌گیریم آبرومندانه عمل کنم و آنها را آبرومندانه ترک کنم.»

آلمان و اروپا در ۱۳ سالی که مرکل صدراعظم آلمان است بحران‌های بزرگی را از سر گذرانده‌اند، از روندهای جهانی‌شدن و دیجیتالیزه‌شدن جهان تا چالش‌های اقتصادی، زیست‌محیطی، هویتی، فرهنگی، اجتماعی و پناهجویی ناشی از آن.

در زمره این بحران‌ها می‌توان به بحران مالی و بانکی سال ۲۰۰۷ و بحران پناهجویی در سال ۲۰۱۵، واگرایی در اتحادیه اروپا و اختلال در روند وحدت آن که اوجش بحران اقتصادی یونان و بعداً برگزیت بود و هست، تا چالش‌های روی کارآمدن ترامپ تا قدرت‌گیری پوپولیست‌های در اروپا و از جمله در خود آلمان تا ... اشاره کرد. مرکل در تشخیص لحظه برای کنار رفتن از رهبری حزب تقریباً به موقع عمل کرد. ترک آبرومندانه رهبری حزب حالا رقم خورده است وتنها نحوه ترک مقام صدراعظمی موضوع سال‌ها یا ماه‌های آینده است.

روز قانون اساسی رومانی

هشتم دسامبر 1991[17 آذر 1371] برابر است با روز قانون اساسی رومانی و سالروز برگزاری همه پرسی و تصویب قانون اساسی این کشور؛ پیشنویس این قانون توسط کمیته ای از مجلس بهمراه حقوقدانان اساسی تهیه گردیده که پیرو انقلاب 1989، به ۴۲ سال حکومت کمونیستی در رومانی پایان داد. انقلاب رومانی آخرین حذف یک دولت کمونیستی از پیمان ورشو و تنها مورد از آنها بود که دولت با خشونت سرنگون و رهبر آن اعدام شد.

نیکلای چائوشسکو، از سال ۱۹۶۵ تا هنگام مرگ، دبیرکل حزب کمونیست رومانی و در نتیجه بالاترین مقام آن کشور بود. وی دومین و آخرین رئیس دولت و فرمانروای کمونیستی بود. در حقیقت وی، رئیس جمهور و رئیس کشور مادام العمر رومانی محسوب می شد. او در دادگاهی سریع و انقلابی که در کمتر از 24 ساعت محاکمه و اعدام شد. وی در جریان دادگاه بارها این جملات را تکرار می کرد: «شما عوامل خارجی هستید این دادگاه را به رسمیت نمیشناسم، من همچنان رهبر کشور و فرمانده کل قوا بوده و فقط در برابر مجمع کبیر ملی پاسخگو می باشم.» آخرین سفر رسمی وی، دیماه 1368 در زمان وزارت خاجه علی اکبر ولایتی و ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی در جمهوری اسلامی ایران،  موجب برکناری سفیر وقت ایران در آن کشور گردید.


پس از اعدام چائوشسکو، و تشکیل کمیته تدوین قانون اساسی، پیشنویس جدید توسط نمایندگان مجلس و حقوقدانان عضو کمیته در طول مدت دوسال تهیه گردید و این کمیته در ۲۱ نوامبر ۱۹۹۱،(پس از دوسال) به کار خود پایان داد. متن تدوین شده، از طریق همه پرسی 17 آذر 1371 [هشتم دسامبر 1991] و رای مثبت بیش از 80% مردم اجرایی و تبدیل به قانون اساسی رومانی گردید.

پیشنیه:

رومانی در جنگ‌های استالین‌گراد در سال‌های ۱۹۴۲ و ۱۹۴۳ شکست خورد و در سال ۱۹۴۴ به اشغال ارتش سرخ شوروی درآمد، بخارست مجبور به تسلیم در مقابل شوروی و اعلام جنگ علیه آلمان شد. اشغال تا سال ۱۹۵۸ ادامه یافت و شوروی با مداخله در امور داخلی موفق شد زمینه‌های شکل‌گیری و تسلط دولتی کمونیستی در رومانی را فراهم آورد که مدتی نزدیک به چهل سال از ۱۹۴۵ تا ۱۹۸۹ بر آن حاکم بود.

با قانون اساسی جدید، نظام این کشور به یک نظام چندحزبی مبدل شد که سبب کنار رفتن سیاست های پیشین و توقف چندین دهه کاهش استانداردهای زندگی و آغاز دوره‌گذار به سوی دمکراسی و اقتصاد آزاد و سرمایه داری شد که در نهایت با اجرای اصلاحات گسترده و بازنگری قانون اساسی، رومانی به یک کشور با درآمد متوسط و شاخص توسعه انسانی رو به بالا تبدیل شد.

ویژگی ها:

قانون اساسی رومانی، ساختار و شیوه حکومت، حقوق و وظایف شهروندان و شیوه‌های قانون گذاری را تعریف می‌کند و آورده است، رومانی یک جمهوری سوسیالیستی‏، مستقل و بسیط و متشکل از مردم کارگر شهرها و روستاها، است و سرزمین آن تجزیه ناپذیر و غیرقابل تقسیم‏ است.

همه قدرت متعلق به مردم است‏ و مردم آزاد، و حاکم بر سرنوشت خود، می‌باشند. قدرت مردم متکی بر اتحاد کارگر و دهقان است‏.

ملت که صاحب واقعی قدرت است‏، آن را از طریق مجمع بزرگ ملی و شوراهای خلق‏، اعمال می‌نماید. مجمع ملی و شوراهای خلق سازمانهایی هستند که با آرا عمومی برابر و مستقیم انتخاب می‌شوند. مجمع کبیر ملی و شوراهای خلق‏، مبنای اساسی سیستم سازمانی دولت را تشکیل می‌دهد. مجمع کبیر ملی‏، بالاترین قدرت دولتی است که تمام سازمانهای دیگر دولت تحت نظر و راهنمایی آن به فعالیت می پردازند.

متن رسمی قانون اساسی رومانی

بازنگری:

قانون اساسی رومانی، تنها یک بار با همه پرسی بازنگری ۱۸ اکتبر ۲۰۰۳ اصلاح شده و نسخه جدید در ۲۹ اکتبر همان سال اجرایی شده است. با بازنگری های انجام شده، روند قانونگذاری اصلاح گردیدو مصونیت های پارلمانی نیز محدود گردید همچچنین، اقلیت ها حق استفاده از زبان محلی خود در مکاتبات داخلی و دادگاه های خود را بدست آوردند و در نهایت موادی برای عضویت این کشور در ناتو و اتحادیه اروپا و حق برگزاری انتخابات و رای دهی به شهروندان اروپایی ساکن این کشور، اصلاح گردید. پس از آن رومانی در مارس 2004 به عضویت ناتو و در  ژانویه ۲۰۰۷ به عضویت اتحادیه اروپا در آمد.

 قانون اصلاح شده سال ۲۰۰۳ همانند قانون سال ۱۹۹۱، شامل ۱۵۶ اصل است که در ۸ عنوان تقسیم شده است:

عنوان اول - اصول کلی

عنوان دوم - حقوق اساسی، آزادی‌ها و وظایف

عنوان سوم - مقامات دولتی

عنوان چهارم - اقتصاد و امور مالی

عنوان پنجم - دیوان قانون اساسی

عنوان ششم - یکپارچکی اروپا-آتلانتیک

عنوان هفتم - بازنگری در قانون اساسی

عنوان هشتم - مقررات نهایی و انتقالی

همه پرسی:

مطابق مقررات قانون، برگزاری همه پرسی، نیازمند امضای حداقل پانصد هزار نفر می باشد(جمعیت رومانی در حال حاضر حدود 21 میلیون نفر می باشد)؛ آخرین همه پرسی این کشور در روزهای ششم و هفتم اکتبر 2018 با موضوع اصلاح قانون اساسی و ممنوع کردن ازدواج همجنسگرایان برگزار گردید که به با وجود اینکه در در طرح ابتدایی در سال 2015 بیش از سه میلیون نفر خواستار برگزاری آن شده بودند، به علت مشارکت پایین در رای گیری، فاقد میزان لازم آرا اعلام شد. در صورت رای مثبت، اصل 48 قانون اساسی که خانواده را حاصل اراده آزاد طرفین(بدون اشاره به جنسیت) می داند بصورتی اصلاح می گردید که ازدواج تنها حاصل اراده آزاد زن و مرد باز تعریف شود.

ARTICLE 48

(1) The family is founded on the freely consented marriage of the spouses, their full equality, as well as the right and duty of the parents to ensure the upbringing, education and instruction of their children.

(2) The terms for entering into marriage dissolution and nullity of marriage shall be established by law. Religious wedding may be celebrated only after the civil marriage.

(3) Children born out of wedlock are equal before the law with those born in wedlock.

روز قانون اساسی ازبکستان

روز قانون اساسی جمهوری ازبکستان برابر است با سالگرد تصویب قانون اساسی جدید آن در هشتم دسامبر 1992 [17 آذر 1371]؛ در این روز قانون اساسی کنونی جمهوری ازبکستان در یازدهمین نشست شورای عالی ازبکستان تصویب و جایگزین قانون اساسی شوروی گونه پیشین شد که از زمان استقلال از اتحاد جماهیر شوروی،[1 سپتامبر 1991، 10 شهریور 1370] بر آن کشور حاکم بود. در تدوین قانون جدید نیز نظیر غالب قوانین اساسی جمهوری های سابق شوروی، تلاش بر رعایت مقررات اسناد بین المللی، اعلامیه ی حقوق بشر، حقوق بین الملل و اصول شناخته شده کرامت مربوط به حقوق و آزادی های فردی (فصل دوم) شده است.

این قانون در شش بخش و ۱۲۸ اصل تنظیم شده است.

فصل اول: اصول بنیادین

فصل دوم: حقوق انسانی، آزادی‌ها و وظایف

فصل سوم: جامعه و فرد

فصل چهارم: ساختار اداری-سرزمینی و نظام دولتی

فصل پنجم: سازمان اقتدار دولتی

فصل ششم: اصلاح قانون اساسی

متن رسمی

پیشینه: (هم پرسی امتداد وتطویل دوره ریاست جمهوری)

با وقوع انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ جمهوری شوروی سوسیالیستی ازبکستان در ۲۷ اکتبر ۱۹۲۴ تأسیس شد و به عنوان یکی از پانزده جمهوری تشکیل دهنده اتحاد جماهیر شوروی در دسامبر همان سال به عضویت آن درآمد. اسلام عبدالغنی‌یویچ کریموف، در سال ۱۹۸۶ به عنوان نایب‌رئیس شورای وزیران و رئیس اداره برنامه‌ریزی دولتی ازبکستان انتخاب شد. کریموف از سال ۱۹۸۹ دبیر اول حزب کمونیست ازبکستان شده و در ۲۴ مارس ۱۹۹۰ به عنوان رئیس‌جمهور ازبکستان انتخاب شد. وی در ۳۰ شهریور ۱۹۹۱ استقلال ازبکستان را از شوروی اعلام و چندی بعد در انتخابات این کشور با بدست آوردن ۶۸٪ آرا رئیس‌جمهور شد. در ماه مارس سال ۱۹۹۵، دوره ریاست جمهوری او با همه پرسی و بدون انتخابات تا سال ۲۰۰۰ تمدید شد. در سال ۲۰۰۲ با همه پرسی اصلاح قانون اساسی، دوره ریاست جمهوری را هفت ساله کرد.  وی در رای‌گیری‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۱۴ بیش از ۹۰ درصد رای آورد و تا هنگام مرگ در دوم سپتامبر 2016 به مدت 26 سال قدرت را در این کشور در دست داشت.

ویژگی ها:

با مقدمه ای کوتاه، قانون اساسی ازبکستان، نظام حکومت را جمهوری دمکراتیک مستقل و زبان رسمی را ازبک قرارداده است در حالی که در ادامه به تضمین رویکردی کاملا محترمانه نسبت به دیگر زبان ها و رسوم اقلیت های می پردازد. در این قانون پایتخت، تاشکند قرار گرفته است. مطابق قانون اساسی، منطقه خودمختار قره قالپاقستان، بخشی از جمهوری ازبکستان به شمار می آید و حاکمیت و تمامیت ارضی آن توسط جمهوری ازبکستان مورد حمایت قرار می گیرد، قانون اساسی و دیگر قوانین این کشور باید با قانون اساسی ازبکستان منطبق باشد و قوانین ازبکستان در این منطقه نیز لازم الاجراء است.

اصل تفکیک قوا به قوه مقننه، مجریه و قضائیه اساس و پایه ی نظام حاکمیتی جمهوری ازبکستان به شمار می رود که این اصل در قانون اساسی استان خودمختار قره قالپاقستان هم مورد توجه قرار گرفته است.

مجلس عالی ازبکستان عهده دار وظایف قوه مقننه و در واقع جایگزین شورای عالی سابق در این کشور است، بر اساس انتخابات دسامبر سال 1994 شکل گرفته و عالی ترین ارگان قانونگذاری در ازبکستان می باشد. در پی اصلاحاتی که در سال 2002 در قانون اساسی ازبکستان به دنبال برگزاری همه پرسی به عمل آمد، ازبکستان دارای نظام قانونگذاری دومجلسی شد و این دو مجلس طبق اصل 76 قانون اساسی عبارتند از مجلس سنا (اعلی) و مجلس قانونگذاری یا به عبارتی مجلس (سفلی). قانون اساسی ازبکستان مجددا طی سال های 2003، 2007، 2008، 2011 و 2014 از جهات مختلف مورد اصلاح و بازنگری واقع شد.

بر اساس این قانون، رئیس کشور رئیس‌جمهور و رئیس دولت نخست‌وزیر است که رئیس‌جمهور او را انتخاب می‌کند. رئیس‌جمهور با رای مردم برای دوره‌ای هفت ساله (قابل تمدید برای دور دوم) انتخاب می شود. رئیس جمهور پس از انقضای مدت ریاست جمهوری به عضویت دیوان قانون اساسی کشور در می آید.

مجلس سنا ۱۰۰ کرسی دارد که ۸۴ نماینده آن با رای مردم و ۱۶ نماینده به انتخاب رئیس‌جمهور برای دوره‌ای پنج ساله انتخاب می‌شوند. مجلس ملی این کشور ۱5۰ کرسی دارد که نمایندگانش با رای مردم برای دوره‌ای پنج ساله تعیین می‌شوند. داوطلب شدن برای شرکت در انتخابات مجلس منوط به داشتن ۲۵ سال سن است. داوطلب شدن برای ریاست جمهوری نیاز به ۳۵ سال سن، تسلط بر زبان ازبکی و سکونت در ده سال پیش از انتخابات در خاک ازبکستان دارد.

روز قانون اساسی اسپانیا

ششم دسامبر 1978[15 آذر 1357]، روز قانون اساسی و سالروز برگزاری همه پرسی قانون اساسی کنونی در قلمرو پادشاهی اسپانیا و تعطیل رسمی است. اسپانیا از سال 1812 انواع مختلف نظام های اساسی از جمله پادشاهی و جمهوری فدرال را تجربه کرده است. قانون کنونی مشروطه سلطنتی شبیه به قانون مشروطه ایران از نظر داشتن ارکان پادشاهی در کنار قانونگذاری دو مجلسی شورای ملی و سنا است که با عنوان[Cortes Generales] شناحته می شود. قانون کنونی، نقطه اوج گذار اساسی گرایی این کشور به دمکراسی است که بسیاری از ایده های آن برگفته از اعلامیه حقوق بشر و شهروند انقلاب فرانسه می باشد.

پس از مرگ آخرین دیکتاتور نظامی اسپانیا، ژنرال فرانسیسکو فرانکو در سال ۱۹۷۵[1354]، خوآن کارلوس اول طبق قانون به عنوان رئیس کشور و رئیس دولت جانشین وی گردید. در سه سال ریاست او بر کشور، چهاردهمین تجربه قانون اساسی نویسی با الهام از تجارب ملی و بین الملل پیشین، پیشنویسی از قانون اساسی مطابق ارزشهای شناخته شده نظام های اساسی به آرامی تهیه و تدوین گردید که پس از تصویب از طریق همه پرسی، 23 روز بعد به اجرا درآمده و تاکنون در حال اجراست.

مطابق این قانون، اسپانیا کشوری اجتماعی و دمکراتیک مبتنی بر حاکمیت قانون می‌باشد که برای حفظ ارزشهای نظام حقوقی خود، آزادی‏، عدالت‏، برابری و پلورالیسم سیاسی را ترویج می‌نماید. حاکمیت از آن ملت می‌باشد و قوای کشور نیز از آن سرچشمه می‌گیرند.

در قانون اساسی از پادشاه، به عنوان تجسم و نماد یگانگی و دوام پایداری ملت یاد می شود که وظیفه ریاست کشور و فرماندهی کل نیروهای مسلح را بر عهده دارد. با این حال، عنوان پادشاهی تشریفاتی و فاقد قدرت های اجرایی است.

در حالی که قانون اساسی بر تجزیه ناپذیری کشور تأکید کرده و در اصل دوم تصریح می کند، وطن مشترک و تقسیم ناپذیر‏، متعلق به کلیه مردم اسپانیا می‌باشد. در ادامه نیز حق خودمختاری ملیتها و مناطق را به رسمیت شناخته و تضمین می‌نماید و به بخش‌های خودمختار، قدرت بیشتری از پیش اعطا کرده است.

اصل سوم نیز با شناختن اسپانیایی به عنوان زبان رسمی، دیگر زبانها در جوامع خودمختار را میراث فرهنگی محسوب کرده و بر احترام و حراست ویژه از آنها تاکید می کند که بر اساس قوانین این مناطق رسمی خواهند بود. همچنین اصل چهارم، حق استفاده از پرچم و آرم مخصوص را به رسمیت شناسند. و به جوامع خودمختار اجازه استفاده از پرچم‌ها در کنار پرچم اسپانیا، در ساختمان‌های دولتی و مراسم رسمیرا می دهد.

پادشاه اسپانیا باید مسیحی و پیرو کلیسای کاتولیک باشد و سلطنت تنها به فرزندان پسر می‌رسد. پادشاه در مقام رئیس کشور، به رهبر حزبی که دارای بیشترین اعضا در مجلس نمایندگان باشد، مأموریت تشکیل دولت جدید را می‌دهد.

 

قانون اساسی چهل ساله اسپانیا تا کنون تنها دو بار شاهد بازنگری در مورد اعطای حق رای و نمایندگی در انتخابات محلی در تطابق با قوانین اتحادیه اروپا و دیگری در راستای اصلاح اصل 135 و قوانین بودجه خود بوده است.

حکومت اسپانیا در طول چهل سال گذشته هشت بار امور مهمی از جمله عضویت در ناتو را از طریق همه پرسی به رای مردم گذاشته است در زیر ابتدا فهرست همه پرسی های برگزار شده تحت قانون اساسی فعلی و سپس تمامی انواع قوانین اساسی اسپانیا از ابتدا تا کنون آورده شده است:

همه پرسی های چهل سال گذشته در پادشاهی اسپانیا:

1)     1986 Spanish NATO membership referendum

2)     2005 Spanish European Constitution referendum

3)     2006 Catalan constitutional referendum

4)     Andalusian constitutional referendum, 2007

5)     Proposed Basque referendum, 2008

6)     2009–2011 Catalan independence referendums

7)     Catalan independence referendum, 2009 (Arenys de Munt)

8)     Catalan independence referendum


فهرست قوانین اساسی از ابتدا تا کنون

             1) 1808–1814 Napoleonic restructuring from royal edict to a bicameral parliament


2)     1812 La Pepa The first attempt at decentralization or republicanism

3)     1814 La Pepa derogated by the King

4)     1834 Absolute monarchy

5)     1837 Constitutional monarchy

6)     1845 Regency empowerment

7)     1856 Failed attempt at democracy

8)     1869 Another failed attempt at democracy

9)     1873 1st Democratic Republic

10)  1876 Failed attempt to become a federal republic

11)  1931 2nd Democratic Republic

12)  1936 Martial law under Francisco Franco

13)  1939 – 1978 Francoist Spain

14)  1978 Transition to democratic monarchy


روز قانون اساسی ایران

10، 11 و 12 آذر به ترتیب در سال های 1316 و 1358 سالروز شهادت سیدحسن مدرس نماینده مجلس و برگزاری همه پرسی تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی است که در زیر بطور خلاصه به آنها اشاره می گردد. 10 آذر 1316، سالروز درگذشت مشکوک سید حسن طباطبایی زواره معروف به مدرس است. وی یکی از پنج مجتهد ناظر مجلس دوم بود که بعدتر به نمایندگی مردم تهران در مجلس چهارم انتخاب شد و سپس به عنوان نایب رئیس مجلس و رهبری اکثریت مجلس برگزیده شد.

با افتتاح دوره پنجم مجلس در ۱۳۰۲  که مقارن با تصویب انقراض سلسله قاجار و تبدیل رضاخان به رضاشاه بود، مدرس رهبری اقلیت محافظه‌کار و مذهبی مجلس را بر عهده داشت. از جمله نظرات مدرس در این دوره ها می توان به مخالفت او لایحه خدمت وظیفه دوساله، مخالفت با حق رأی زنان، مخالفت با تبدیل نظام سلطنتی به جمهوری و استیضاح رضاخان را نام برد.