معرفی کتاب «پرونده هسته ای ایران و حقوق بین الملل؛ نگاهی غیر ایرانی و چندگانه»
به دنبال انتشار گزارش ماههای ژوئن و آگوست 2003 مدیرکل آژانس، شورای حکام طی اولین قطعنامه خود تردیدهایی را در مورد ماهیت صرفاً صلحآمیز برنامه هستهای ایران دامن زد که از آن روز به عنوان مبنای «نگرانی جامعه بینالمللی» قلمداد شد. همچنین با طرح وجود برخی قصور و نقضهای ادعایی نسبت به تعهدات پادمانی مساله «مسئولیت بینالمللی جمهوری اسلامی ایران به دلیل نقض تعهدات بینالمللی» نیز همواره مورد استناد قرار گرفته است. نگرانیهای امنیتی به همراه نقضهای ادعایی موجب آن شد که شورای حکام آژانس در سال 2006 تصمیم به گزارشدهی وضعیت برنامه هستهای ایران به شورای امنیت گیرد و متعاقب آن یک بیانیه و قطعنامه (قطعنامه 1696) از سوی این شورا به منظور الزامآور ساختن برخی درخواستهای شورای حکام آژانس که اساساً ماهیتی اعتمادساز و داوطلبانه داشتند، به تصویب رسید. در ادامه با توجه به عدم تمکین کشورمان نسبت به تجویزات شورای امنیت، مجموعهای از قطعنامهها حاوی تجویزات هستهای و حتی گاه غیرهستهای و همچنین دربرگیرنده برخی تحریمها (قطعنامههای 1737، 1747، 1803 و 1929) صادر گردید. قطعنامههای شورای امنیت وظیفه جادوئی را برعهده گرفتند تا از مس قطعنامههای شورای حکام، طلای قطعنامههای شورای امنیت بسازند. ورود شورای امنیت موجب شد که فضای همکاری و ارادی به فضای اجباری تبدیل شود به قسمی که عملکرد شورای امنیت در قبال احتجاجات حقوقی بینالمللی کمتر قابل خدشه بود. این مسیر اجبار تا تصویب قطعنامه 2231 مورخ 14 جولای 2015 ادامه پیدا کرد تا اینکه پس از این قطعنامه در یک فضای مبتنی بر سازش، طرفین به راهحلهای قابل قبول رسیدند.
به اهتمام دکتر عبدالله عابدینی، دانش آموخته دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران و مدرس دانشگاه
بهمراه دیباچه دکتر سید حسین سادات میدانی، عضو هیئت علمی دانشکده روابط بین الملل
دریافت فهرست مطالب، دیباچه و پیشگفتار