روز قانون اساسی برزیل
پانزدهم نوامبر سالگرد سقوط نظام مشروطه سلطنتی امپراتوری برزیل و تشکیل جمهوری برزیل در سال 1889 [24 آبان 1268] است. این واقعه در پی کودتای بدون خشونت سپهبد دئودورا دا فونسکا در ریودوژانیرو پایتخت شاهنشاهی این کشور صورت گرفت.
استقلال برزیل از پرتغال و سلطنت مشروطه
برزیل پیشتر از آن مستعمره پرتغال بود و بهمین دلیل تنها کشور قاره آمریکاست زبان آن پرتغالی است. پادشاه پدروی دوم استقلال برزیل استقلال این کشور را پس از جنگ استقلال با پرتغال و خروج آخرین سربازان پرتغالی در سال ۱۸۲۴ برزیل و پیمان صلح سال ۱۸۲۵، میان این دو کشور که بر اساس این توافق استقلال برزیل به رسمیت شناخته شد، موجب استقلال این کشور و تشکیل مشروطه سلنتی در این کشور گردید. سالگرد استقلال برزیل از پرتغال در تاریخ ۷ سپتامبر هر سال یعنی روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری از سال ۱۸۲۲ جشن گرفته میشود.
شیوه حکومت سلطنت مشروطه برزیل و سقوط آن
امپراتوری برزیل نیز حکومتی دمکراسی در سبک بریتانیایی بود و موازنه قوا میان ارکان اصلی قدرت، امپراتور، نخستوزیر و پارلمان شبیه نظام استبدادی امپراتوری اتریش بود. در اواخر سال ۱۸۲۵ بعد از به رسمیت شناخته شدن رسمی برزیل، توافقی میان این کشور و پرتغال به امضا رسید.
در سال ۱۸۸۸ و به موجب «قانون طلایی» که ایزابل شاهزاده امپراتوری برزیل وضع کرده بود بردهداری در این کشور آغاز شد، و مهاجرت گسترده از اروپا به پرتغال زمینه را برای صنعتی شدن این کشور فراهم کرد. سپس پدروی اول پسر وی پدروی دوم جانشین وی شد. در سنین پیری پدروی دوم، و بدلیل بحرانی که ناشی از جنگ اتحاد سهگانه (جنگ پاراگوئه) بود، ارتش و کابینه امپراتوری برزیل دچار اختلاف شدند؛ پدروی دوم برای پیشگیری از وقوع جنگ بین ارتش و نیروی دریایی در ۱۵ نوامبر ۱۸۸۹ از تاج و تخت کنارهگیری کرد. در این زمان جمهوری فدرال (با نام رسمی جمهوری ایالات متحده برزیل) تاسیس گردید.
جمهوری فدراتیو برزیل در حال حاضر بزرگترین و پرجمعیتترین کشور آمریکای جنوبی است که پایتخت آن برازیلیا و زبان رسمی آن پرتغالی است. این کشور چند چندملیتی است و جمعیت آن متشکل از نژادهای اروپایی، سرخپوستان آمریکایی، آفریقائی و آسیائی است. مذهب اصلی این کشور کاتولیک کلیسای رم است. برزیل دارای یک نظام ریاستجمهوری فدرال، دموکراسی دارای نمایندگان و نظام جمهوری است، که در آن ریاستجمهوری برزیل همزمان ریاست دولت و ریاست حکومت را در اختیار دارد. یکی از اصول بنیادین سیاست در نظام جمهوری برزیل نظام چند حزبی است، که به عنوان ضمانت آزادی سیاسی در نظر گرفته میشود.
برزیل یک فدراسیون است که از ۲۶ ایالت و یک منطقه فدرال تشکیل شده، که در مجموع ۲۷ واحد فدرال را تشکیل میدهند. ایالات برزیل استقلال چشمگیری از دولت در نظام قانونگذاری، تأمین اجتماعی دولتی و نظام مالیاتی دولتی دارند. رهبری دولت هر ایالت را فرماندار در اختیار دارد که توسط آرای عمومی انتخاب شده و نیز هر ایالت دارای مجلس خاص خود نیز هست. هر ایالت دارای شهرداریهای خاص خود است که شهرداریها نیز شورای قانونگذاری و شهردار خاص خود را دارند، که دارای استقلال بوده و از دولت فدرال و دولت ایالتی نیز مستقل هستند. یک شهرداری ممکن است چندین شهرک را نیز در بر بگیرد، اما این شهرکها فاقد دولتی مستقل هستند.
قوه قضائیه در سطح ایالتی و فدرال در مناطق سازماندهی یافته و «کومارکاس» نامیده میشود. هر "کومارکاً ممکن است شامل چندین شهرداری باشد. قدرت اجرایی اتحادیه توسط دولت اعمال شده، و ریاست آن را ریاست جمهوری بر عهده داشته که برای دورههای چهار ساله به این مقام منصوب میشود، و میتواند یک دوره دیگر نیز مجدداً به این سمت منصوب شود.
قدرت قانونگذاری در اختیار کنگره ملی برزیل قرار دارد که از مجلس نمایندگان و مجلس سنا تشکیل شدهاست. نمایندگان مجلس نمایندگان برزیل هر چهار سال یکبار به صورت نمایندگی نسبی برای ایالات به این سمت منصوب میشوند. نمایندگان سنای فدرال برزیل برای دورههای هشت ساله به این سمت منصوب میشوند. بر اساس روند معمول حقوقی قوه مجریه باید در قانونگذاری دخیل باشد، قوه مجریه میتواند قانون جدید را وتو کند، و از حق انحصاری ابتکار قانونگذاری در مسائلی خاص نیز برخوردار است. علاوه بر این، در صورت بروز شرایط اضطراری، قوه مجریه ممکن است اقدام به اتخاذ «تدابیر احتیاطی» کند، که دارای قدرت قانون بوده و باید بلافاصله به اجرا گذاشته شود. «تدابیر احتیاطی» برای ۱۲۰ روز به قدرت خود باقی بوده، مگر آنکه چنین تدابیری توسط کنگره لغو شود.