1) اولین
روز ماه می برا بر است با روز قانون اساسی جمهوری آرژانتین که در آن روز، در سال
1853، اولین قانون اساسى این کشور به تصویب رسیده و با انجام اصلاحاتی، تاکنون
پابرجا مانده است.
2) روز قانون
اساسی هر ساله در جمهوری جزایر مارشال در اول ماه می جشن گرفته می شود. این قانون
در سال ۱۹۷۹تصویب و منتشر شده است که مطابق آن، این جزیره به عنوان دولتی مستقل معرفی
شده است.
3) یکم می
روز بازگشایی شورای قانون اساسی جمهوری لاتویا است. این روز به مناسبت برگزاری اولین
جلسه شورای قانون اساسی که در یک می ۱۹۲۰ تاسیس تعطیل رسمی است. مهم ترین دستاورد
این شورا اعلام قانون اساسی ۱۹۲۲ بود. نام
این کشور نیز در زبان فارسی از نام رایج آن در زبان فرانسوی یعنی Lettonie
گرفته شدهاست. در زبان لتونیایی اما این کشور را لاتویا (Latvija)
و به انگلیسی نیز آن را لاتویا (Latvia) میگویند. در زبان آلمانی به آن
لتلاند (Lettland)
کشوری است در شمال اروپا که در بین چهار کشور، فدراسیون روسیه از مشرق، جمهوری استونی
از شمال، جمهوری لیتوانی از جنوب، جمهوری بلاروس از جنوب شرقی و دریای بالتیک از
مغرب احاطه شده و پایتخت آن ریگا است. لتونی پیشتر با نام جمهوری سوسیالیستی لتونی،
یکی از جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی بود و در ۲۱ آگوست ۱۹۹۱ از شوروی اعلام
استقلال کرد.
4) سوم ماه
می هر ساله یادبود روز به اجرا در آمدن اساسنامه صلح جویی (قانون اساسی) ژاپن در ماه
می سال 1946 و بخشی از هفته طلایی و همچنین تعطیل رسمی است که بازتاب مفهوم دمکراسی
و حکومت ژاپن است. این قانون این قانون پس از شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم و اشغال
کشور توسط نیروهای متفقین، در روز سوم نوامبر ۱۹۴۶ به تصویب رسید و رسما در سوم می
سال ۱۹۴۷ به اجرا درآمد. نام آن اساسنامه صلح جویی به ژاپنی: 憲法記念日 و عالیترین متن قانونی در
کشور ژاپن است. با به اجرا
درآمدن اساسنامه صلح جویی، یک حکومت لیبرال دمکرات با محوریت
پارلمان جایگزین حکومت مشروطه سلطنتی پیشین شد. مطابق آن قانون سابق هنوز به
اعتبار خود باقی است و قانون جدید بر اساس اصل ۷۳ اساسنامه امپراتوری یک سند بازنگری در اساسنامه امپراتوری شمرده میشود.
امپراتور
ژاپن در این اساسنامه «مظهر کشور و یکپارچگی ملت» لقب گرفته و مقام او
کاملا تشریفاتی است. او تسلطی بر حاکمیت ندارد و به این ترتیب در برخلاف سایر حکومتهای پادشاهی،
امپراتور رئیس حکومت نیست.دسترسی به ترجمه پارسی قانون اساسی ژاپن
5) سوم
ماه می روز یادبود تصویب قانون اساسی لهستان در سال 1791 میلادی و روز ملی این
کشور است. لهستان اولین کشور اروپایى و دومین کشور جهان پس از ایالات متحده آمریکا
است که از سال ۱۷89 میلادى قانون اساسى مدون داشته است. این روز در جمهوری لهستان به
دلیل تصویب و اعلام قانون اساسی که در تاریخ مذکور به اجرا در آمده است جشن گرفته
می شود و همراه با مراسم باشکوه و گردش های دسته جمعی و نیز دیدار با آرامگاه های
سربازان گمنام این کشور است می باشد.
6) روز
قانون اساسی جمهوری قرقیز(ستان) برابر است با 5 ماه می 1993 که اولین قانون اساسی
این کشور پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ۱۹۹۱ به تصویب رساند.
7) ایالات
فدرال میکرونزی کشوری در اقیانوس آرام است که هر کدام از ایالت های این کشور روز قانون
اساسی جداگانه ای دارند اما هرساله 10 می، کل جزیره سالگرد قانون اساسی و اتحاد
خود را جشن میگیرند.
8) جمهوری
نائورو جزیره ای کوچک در منطقه میکرونزی قاره اقیانوسیه است که در سال ۱۹۶۸
استقلال خود را از کشورهای استرالیا, نیوزلند و بریتانیا را بدست آورده است. نائورو
کوچکترین جمهوری در جهان و با ۹۳۰۰ نفر جمعیت، کمجمعیتترین کشور جهان پس از
واتیکان است.
9) 17
ماه می سالروز امضای قانون اساسی پادشاهی نروژ به عنوان دومین قانون اساسی نوشته
قدیمی پس از ایالات متحده آمریکا و روز ملی این کشور می باشد که در آن از اتحاد
دانمارک-نروژ اعلام استقلال نمود. این قانون اساسی بر خلاف قانون اساسی لهستان، از زمان تصویب تا کنون به کار خود ادامه داده است. روز ملی نروژ در شهرها و روستاها با برپایی
مراسم مخصوص و رژه که نقش اصلی آن را کودکان بر عهده دارند، گرامی داشته می شود.
10) جمهوری
فدرال آلمان، ۲۳ می
روز یادبود اعلام قانون اساسی جمهوری فدرال آلمان است که بر آلمان امروزی حاکم
است. بهمین مناسبت، سخنان افتتاحیه پروفیسور اندریاس فوسکوهله، رئیس دیوان قانون اساسی
جمهوری فدرال آلمان در کالسروهه، ۲۳ می ۲۰۱۷ در ادامه آورده می شود:
قانون
اساسی بنیاد دمکراسی دولت مبتنی بر حاکمیت قانون ماست. هیچ قانون اساسی آلمان این
قدر مدت طولانی اعتبار نداشته است.
در
عین زمان، قانون اساسی کنونی در بدو امر صرف به طور موقت در نظر گرفته شده بود.
هنگامی که شورای پارلمانی در سال های ۱۹۴۸ و ۱۹۴۹ قانون اساسی برای آلمان غربی را
تصویب نمود، آلمان عملاً تقسیم شده بود. از دیدگاه مادران و پدران این قانون
اساسی، می بایست صرفا برای یک دوران انتقالی اعتبار می داشت، تا تقسیم آلمان را
تحکیم نبخشد.
موقت
خواندن قانون اساسی در نهایت در سال ۱۹۹۰ بعد از وحدت آلمان ترک گفته شد. این
قانون در پنجاه سال گذشته آزمون حقانیتش را گذرانیده و تجربه موفقیت آمیز گردیده
است. این قانون از عهده مقابله با چالش های متعددی مانند تسلیح مجدد، مجاز
گردانیدن دوباره خدمت نظامی و تصویب قوانین حالت اضطراری برآمده است.
در
تمامی سال ها، این حقوق اساسی یک موقعیت عالی کسب کرده و از سوی مردم به رسمیت
شناخته شده و نمره قبولی کسب نموده است. زنان و مردان شهروند آلمان به قانون اساسی شان افتخار می کنند. طبق یک
نظرسنجی که در سال ۲۰۱۴صورت گرفته است، بیش از ۹۰
درصد مردم اعتماد «بسیار زیاد» و یا «بسیار» به این قانون اساسی و دیوان
قانون اساسی به مثابه «نگهبان قانون اساسی» اعتماد دارند. در خارج نیز به این
قانون اساسی بسیار احترام گذاشته می شود.
پیتر
ای کوینت، پروفسور امریکایی حقوق این قانون اساسی را «یکی از تجارب نهایت درخشان
دمکراسی در جهان بعد از جنگ» توصیف کرده است. در بخش «صدور قانون اساسی»، این
قانون به مثابه سرمشق برای چندین قانون اساسی و از جمله به طور مثال در جمهوری پرتغال،
پادشاهی اسپانیا، جمهوری استونی و همچنان در آسیا و آمریکای جنوبی قرار گرفته است.
آنچه
به مثابه اصل بنیادین همزیستی میان مردم اهمیت محوری دارد، «حاکمیت قانون» و مراقب
بودن در برابر همه تلاش هایی است که این اصل اساسی را مورد سوال قرار می دهد. در
اینجا قانون اساسی اهمیت اساسی را دارد. این قانون مدرن، انطباق پذیر، انعطاف پذیر
و دارای قدرت دفاعی است؛ ما با این قانون اساسی در برابر چالش های آینده مجهز می
باشیم.
بخشی از نظرات پناهجویان ساکن آلمان در خصوص قانون اساسی آلمان:
لیلاس
الدکهل الله از سوریه: «قانون اساسی آلمان برای من مهم است زیرا حقوق پناهجویان در آن مندرج گردیده و
محترم شمرده می شود و من و خانواده ام ذیل این قانون اساسی دارای امنیت هستیم»
آرزو
نایبی از افغانستان
«در
آلمان دمکراسی و حقوق برابر میان همه انسان ها وجود دارد. این از کشور ما
افغانستان فرق دارد که در آنجا مردان و زنان دارای حقوق برابر نیستند.»
حمودی
السنکی از عراق
«قانون
اساسی آلمان به این دلیل برایم مهم است که در آن حیثیت و کرامت انسانی تخطی ناپذیر هستند و آزادی دینی، آزادی عقیده و زندگی به دور از اجبار برای من به
طور خاصی مهم اند.»
اهاب
سرور از سوریه
«قانون
اساسی آلمان برایم مهم است چون آزادی و حقوق مرا تضمین می کند و اقوام، ادیان
و فرهنگ های مختلف می توانند به طور صلح آمیز یکجا زندگی کنند و کسی بالاتر از
قانون نیست»