26 نوامبر 1949 برابر است با [5 آذر 1328]، برابر است با روز
قانون اساسی جمهوری هند که علی رغم این که این روز تعطیل عمومی نیست، همه ساله به
عنوان توسط مقامات دولتی و محلی گرامی
داشته می شود. این روز از جهت پایان کار کمیته تدوین قانون اساسی و تصویب آن گرامی
داشته میشود. چراکه پیش از پیش از استقلال، هند قلمروی جورج ششم پادشاه بریتانیا
بود و فرماندار تعیین شده از طرف او(مانند کانادا و استرالیا)، رئیس دولت آن محسوب
می شد. پس از استقلال، و تا زمان تصویب قانون اساسی نیز قانون دولت هند 1935
مصوب مجلس پادشاهی متحده بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی، به جای آن مجری بود. پس
از به ثمر نشستن مبارزات و استقلال در 15 آگوست 1947،[روز استقلال-تعطیل رسمی
برابر با 23 مرداد 1326] کمیته تدوین پیشنویس قانون اساسی کار خود را برای تدوین
قانون اساسی با ریاست دکتر آمبدکار در ۲۸ام همان ماه آغاز کرد و در 26 نوامبر
1949[5 آذر 1328] به پایان رسانید. این قانون یکماه پس از پایان کار کمیته تدوین،
در 26 ژانویه 1950 [روز جمهوری-تعطیل رسمی-برابر با ششم بهمن 1328] اجرایی گردید.
قانون اساسی جمهوری هند طولانیترین قانون اساسی نوشته شده در جهان، شامل ۳۹۵
اصل، ۱۲ پیوست و ۸۳ الحاقیه است. این کشور با بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون نفر
جمعیت، دومین کشور پرجمعیت دنیا پس از جمهوری خلق چین است اما به جهت تنوع اقوام و
مذاهب گوناگون، بزرگترین دمکراسی جهان از نظر جمعیتی محسوب می شود که رایدهندگان
بصورت مستقیم حاکمان را (برخلاف چین) انتخاب میکنند. گردهمآیی این تنوع نژادی،
فرهنگی، زبانی و مذهبی ذیل قانون اساسی آن، به این کشور چشماندازی مناسبی از همزیستی
میان اعتقادات گوناگون بخشیده است. جمهوری هند سرزمین نژادها، زبانها، آیینها و
فرهنگهای فراوان میباشد و در آن صدها زبان و هزاران گویش و لهجه وجود دارد. همچنین،
ادیان مختلف و فرقههای مذهبی گوناگون نشأت گرفته از هندوئیسم، اسلام (با بیش از
170 میلیون نفر جمعیت) و آیین بودایی در کنار یکدیگر همزیستی نسبتا مسالمت آمیز
دارند.
مطابق این قانون اساسی، جمهوری هند دارای ساختاری مبتنی بر جمهوری پارلمانی از
نوع دو مجلسی است که دولتی فدرال به شکل
اتحادیهای از ۲۹ ایالت و هفت اتحادیه اقلیمی به ارائه خدمات و اداره آن بر مبنای
قانون می پردازد.
متن قانون اساسی به زبان انگلیسی نوشته شده است و پس از آن به زبان هندی ترجمه
گردیده و علاوه بر دو زبان هندی و انگلیسی که در قانون اساسی زبان رسمی اعلام شدهاند،
۲۲ زبان دیگر در یک یا چند ایالت موقعیت زبان رسمی را دارند. نظام اداری حکومت
فدرال به قوای سه گانه تقسیم شده و با تمرکز
قدرت در نمایندگان مجلس از سه جهت، اول رئیس کشور (رئیس جمهور) توسط ایشان انتخاب
می شود، دوم نخست وزیر از میان نمیایندگان تعیین و منصوب می شود(رهبر حزب اکثریت)
و سوم، معاون رئیس جمهور، رئیس راجیاسابها (شورای ایالت ها یا همان مجلس علیا)
است که در زیر اطلاعاتی به تفکیک و اختصار برای آشنایی آورده میشود.
قوه مقننه
ساختار قوه قانونگذاری در جمهوری هند دو مجلسی و متشکل از یک مجلس با نام خانه
ملت (لوکسابها) و مجلسی دیگر به اسم شورای ایالتها (راجیاسابها) است. این دو مجلس
همردیف مجلس شورای ملی و مجلس سنا هستند و با صلاحیتهای مختلف در کنار مجالس ایالتی
اما در سطح ملی انجام به انجام وظایف اختصاص داده شده متفاوت از یکدیگر می
پردازند. برای مثال بر خلاف خانه ملت، شورای ایالتها نمی تواند طرح عدم اعتماد
به هیأت وزیران را ارائه کند. دیگر تفاوت آنها علاوه بر نوع قانونگذاری و
اختیارات، به تعداد اعضا، شرایط نامزدی، نوع انتخاب نمایندهها، دوره زمانی خدمت
و در نهایت شیوه جوان سازی در مجلس دوم باز میگردد.
لوکسابها با حداکثر 552 نماینده که دو نفر از
آنها از میان اعضای جامعه هند و انگلیس و به انتخاب رئیسجمهور هستند برای دوره
خدمت پنج ساله از میان شهروندان عادی بالای 25 سال و با رای مستقیم مردم انتخاب می
شوند. راجیاسابها اما دارای 245 نماینده است که ۱۲ عضور آن از طرف رئیسجمهور
نامزد میشوند. نمایندگان راجیاسابها منتخب مجالس قانونگذاری ایالتی و اتحادیهها
از میان شهروندان بالای 30 سال می باشند و باید شامل افرادی با داشتن دانش خاص یا
تجربه عملی در مورد ادبیات، علم، هنر و خدمات اجتماعی باشند؛ دوره خدمت آنها شش
ساله است که هر دوسال یک سوم از نمایندگان آن بازنشسته می شوند و به بمنظور جوانسازی
جای خود را به اعضای تازه انتخاب شده می دهند. راجیاسبها قابل انحلال نیست. شیوه انتخاب
نمایندگان راجیاسابها، رایگیری انتخابی[choice
voting]، با نام دیگر تکرأی انتقالپذیر
[single transferable vote] است.
این شیوه اغلب در انتخاب نمایندگان سنا کاربرد دارد. مطابق این شیوه، همه نامزدان
در یک برگه رأی فهرست میشوند و رأیدهنده
آنان را بر حسب ترجیحاتش بسادگی و با نوشتن شماره رتبهبندی میکند؛ بدین گونه که
جلو نام اولین نامزد مورد نظرش عدد یک، و جلو نام دومین نامزد مورد نظر خود عدد ۲
را میگذارد و به همین صورت ادامه میدهد. رأیدهنده میتواند است به هر تعداد دلخواه، نامزدها را
اولویتبندی کند و برخی از آنهار را اصلاً رتبهبندی نکند. این روش قدرت انتخاب رأیدهنده،
تعداد آرای مؤثر، ارتباط نماینده با موکلان، و تسهیم عادلانه کرسیها را به حداکثر میزان میرساند. در حال
حاضر انتخابات مجالس ایرلند و مالت، مجلس سنای فدرال استرالیا و بسیاری از مجالس قانونگذاری در برخی ایالتها استفاده می
شود.
شیوه انتخاب
از ویژگی های ساختار قانون اساسی جمهوری هند، شیوه برقراری تعادل میان سه قوه
است به این ترتیب که رئیسجمهور در حالی در راس هرم قدرت قرار دارد که قسمتی از
مشروعیت انتخابی خود را با رای این دومجلس به خود اختصاص میدهد و بهاین صورت از
طرفی منتخب و ذیل قوه مقننه است و از طرفی دیگر، رئیس کشور/حکومت و عالی ترین
مقام قانون اساسی است. وی قضات دیوان عالی کشور را از میان واجدین شرایط قانون اساسی
منصوب می کند. همچنین ریاست راجیاسابها بر عهده معاون رئیسجمهور است که در قانون
اساسی جمهوری هند از او به عنوان دومین مقام عالی نام برده شده است.
قوه مجریه
رئیسجمهور هند رئیس کشور/حکومت و فرمانده کل نیروهای مسلح هند است و با آرا غیر
مستقیم مردم از سوی مجمع از نمایندگان مردم، انتخاب می شود. مجمع برگزیننده رئیس
کشور-رئیسجمهور متشکل از اعضای دو لوکسابها و راجیاسابها ، مجمع قانونگذاری تمام
ایالتهای هند همراه با مجمع قانونگذاری قلمرو
اتحادیه پودوچری و همچنین مجلس قانونگذاری ناحیه پایتختی ملی دهلی برای یک دوره تجدیدپذیر پنج ساله انتخاب
میشود. رئیسجمهور در حضور رئیس دادگستری هند و در غیاب او ارشدترین قاضی دادگاه عالی هند سوگند یاد میکند، با این حال ریاست
اجرایی(رئیس قوه مجریه و دولت) را برعهده ندارد و مسئولیت اداره دولت فدرال عهده
نخست وزیر است.
پس از رئیس جمهور دومین مقام قانون اساسی، معاون رئیس جمهور است که در غیاب رئیسجمهور
در مواقع استعفا، استیضاح و برکناری نماینده ملت و عهدهدار مسئولیت است. وی همچنین
به عنوان رئیس راجیاسابها فعالیت کند. معاون رئیس جمهور به طور غیرمستقیم توسط
اعضای یک کالج انتخابی متشکل از اعضای هر دو مجلس مطابق با سیستم نمایندگی و توسط
کمیسیون انتخابات برگزیده می شود.
نخست وزیر به عنوان رئیس دولت، رئیس قوه مجریه و مشاور اصلی رئیس جمهور است؛
او رهبر حزب اکثریت در خانه ملت(لوکسابها) است که هدایت اجرایی دولت فدرال و ریاست
هیأتوزیران را برعهده دارد و میتواند آنها را انتخاب و برکنار کند. او همچنین
مسئولیت پیشنهاد لایحه برای تصویب قانون را بر عهده دارد. استعفا یا مرگ نخست وزیر
سبب انحلال هیأتوزیران می گردد؛ در قانون اساسی از نخستوزیر همچنین به عنوان
مشاور و یاری دهنده رئیسکشور-رئیسجمهور نام برده شد و از این سو توسط رئیس جمهور
به این سمت منصوب میشود.
به این ترتیب رهبر حزب اکثریت در قوه مقننه، ریاست قوه مجریه را بر عهده دارد
و ارتباط این دوقوه و تعادل اساسی از طریق دو نهاد رئیسکشور و رئیس دولت که اولی
منتخب هردو مجلس و دومی رهبر نمایندگان دارای اکثریت در خانه ملت است برقرار می
گردد.
مطابق اصل ۵۳ قانون اساسی رئیس جمهور میتواند به طور مستقیم یا توسط نیروهای
تحت امرش از قدرت خود استفاده کند اما به جز مواردی استثنا همه قدرت اجرایی رئیس جمهور در
عمل به نخست وزیر هند و هیأت وزیران واگذار شده است. رئیسجمهوری با خواست خود یا
براساس اصل ۶۱ قانون اساسی در صورت انجام اقدامی خلاف قانون اساسی توسط هردومجلس و
با رای یک چهارم از نمایندگان برکنار خواهد شد.
دادستان کل هند، مشاور حقوقی ارشد دولت هند است و وکیل دولت در دیوان عالی
هند محسوب می شود. وی به توصیه هیأت وزیران مطابق اصل 76 (1) قانون اساسی توسط رئیس جمهور منصوب می
شود و به میزان دوره خدمت رئیسجمهور، در این سمت می ماند. وی باید شخصی همرده قضات
دیوان عالی باشد (به مدت پنج سال به قضاوت در کرسی دیوان عالی بوده یا ده سال در
دیگر دادگاهها پرداخته و یا یک وکیل برجسته باشد.)
قوه قضاییه
قوه قضائیه هرمی ساختاری هرمی با راس دیوان عالی تحت ریاست قاضی ارشد(رئیس
قوه) دارد و متشکل است از 30 قاضی که همگی منصوب رئیس جمهور هستند، ۲۴ دادگاه عالی
و چندین دادگاههای منطقهای بهمراه لاک عدالت [Lok Adalat] با کارکردی شبیه شورای حل اختلاف
که همه بخشهای فرعی قوه قضائیه هستند. این قوه همچنین وظیفه تفسیر قانون اساسی را
برعهده دارد.
قانون اساسی و آزادیهای فردی:
آن دسته از اصول مرتبط با دمکراسی که در قانون اساسی هند خودنمایی می کنند را
می توان از فصل سوم این قانون و در جایی که صحبت از حقوق بنیادین می شود ملاحظه کرد.
این حقوق در مجموع شامل حقوق برابری ( اصول ۱۸-۱۴) ، آزادی (۲۲-۱۹)، آزادی ادیان
(۲۸-۲۵)، حق آموزش و تعلیم (۳۱-۲۹) و دیگر حقوق قید شده نظیر آزادی بیان می باشند.
همچنین فصل ۱۵ قانون اساسی هند که به مساله انتخابات آزاد در این کشور می پردازد و
مردم را در انتخاب نماینده خویش آزاد و مسئول قرار می دهد شاخصه دیگری در بیان
حضور دمکراسی در این کشور است.
اصل ۱۴ قانون اساسی هند بیان می دارد: "دولت نباید مانع از برابری فرد نزد قانون و یا حمایت برابر قانون از افراد در
داخل هند شود."
اصل ۱۵ نیز بر این عدم تبعیض صراحت دارد و می گوید: "دولت نمی بایست هیچ گونه تبعیضی در خصوص شهروندان بر مبنای دین، نژاد، کاست،
جنسیت، مکان تولد یا هر مورد دیگری قائل گردد."
اصول ۱۹ تا ۲۲ از فصل سوم قانون اساسی هند ناظر بر حق آزادی است. در همین فصل
در اصول ۲۵ تا ۲۸ نیز از آزادی ادیان سخن می گوید.
اصل ۲۵ بیان می دارد: "در راستای تامین نظم، اخلاق و سلامت عمومی و دیگر تمهیدات این فصل، همه ی
اشخاص به طور برابر واجد آزادی عقیده و حق آزاد در اتخاذ دین، اجرای امور دینی و
تبلیغ دین دارند.” آزادی در انتخاب دین،
برگزاری مراسم دینی و تبلیغ دین از جمله آزادی های دینی است که در ذیل این اصول
بدان ها اشاره شده است. پیروان همه ادیان از حق برابر در تملک و شغل و تحصیل
برخوردارند.
در اصول ۱۹ تا ۲۲ از همین فصل هم از آزادی بیان، آزادی تجمعات بدون حمل سلاح،
آزادی تشکیل اتحادیه ها و گروه ها و انجمن ها، آزادی تردد در نقاط کشور و سکنی گزیدن
در آن ها، آزادی شغلی سخن به میان آمده است. هر فرد هندی حق دارد رای و نظرخود را
آزادانه و بدون ترس و هراس از مواخذه یا مجازات شدن به گوش دیگران برساند.
پدر قانون اساسی:
بهیمراو رامجی آمبدکار(Bhimrao Ramji
Ambedkar) حقوقدان، اقتصاددان، سیاستمدار
و اصلاحگر اجتماعی معروف به باباصاحب ریاست کمیته تدوین پیش نویس قانون اساسی را بر عهده داشت و
معمار اصلی قانون اساسی هند است، که نوع طراحی آن توانسته است کثرتگرایی، آزادی اجتماعی و آزادی مذاهب را در
جامعه هند تضمین کند. دکتر آمبدکار همانند دیگر بنیانگذاران استقلال هند و چون
گاندی و نهرو، از احترام بسیاری در جامعهی هند برخوردار است. او همچنین اولین وزیر قانون هند استقلالیافته است و با
تلاش های او، هند امروز به جمهوری دمکراتیک معرفی می گردد. وی پیش از این نیز الهامبخش جنبش مدرن بودایی و کارزار مخالفت با
تبعیضهای اجتماعی علیه دالیتها (نجسها) و همچنین حمایت از حقوق زنان و کارگران
بودهاست.
از دستآوردهای اندیشه های، دکتر آمبدکار، می توان به حذف قوانینی نام برد که بعضی
از مردم را دالیت یا غیرقابل لمس طبقه بندی میکرد و بدین ترتیب مانع دستیابی آنها
به موفقیتهای بالاتر و عدالت اجتماعی می گردید. آمبدکار با استناد به دستورالعمل های پیامبر
اسلام مبنی بر اهمیت عدالت و رفتار انسانی در قبال بردگان، خواهان از میان رفتن
بردهداری و طبقه بندی باقی مانده در میان جامعه مسلمانان هند بود. وی معتقد بود که آنچه مذهب در
درجه اول می تواند برای مردم به ارمغان آورد عدالت و آزادی است، وی توانست با این
اندیشه و برابری مذهبی، موجب همزیستی پیروان مذاهبی گوناگون شود.
او در پیشنویس قانون اساسی، تضمین ها و حمایتهای قانون اساسی را برای حوزه
گسترده ای از آزادیهای اجتماعی مهیا ساخت که شامل آزادی دین، نسخ طبقهبندی "پست"
و ممنوع شدن همه اشکال تبعیض گردید. او برای حقوق گسترده اجتماعی زنان اقدامات وسیعی
انجام داد و برای معرفی یک نظام آزاد در جهت تامین شغل در ادارات دولتی مدارس و
دانشکده ها برای اعضای طبقات و قبایل طبقه بندی شده و حتی دیگر طبقات عقب افتاده،
حمایت انجمن قانون اساسی را بدست آورد.
بازنگری:
شیوه اصلاح و بازنگری که حتی در زمان معرفی شده توسط دکتر آمبدکار نیز مورد
تحسین قرار گرفت، با انعطاف پذیری و همچنین ممانعت از افراط و تفریط، در مراعات و
حاکمیت قانون و حرکت رو به جلو کوشیده است و سبب شده تا قانون اساسی جمهوری هند در
عمر بیش از نیم قرن خود، بارها، [تا سال 2019، 104 مرتبه]شاهد بازنگری و اصلاح در
جهت رضایت مردم و پیشرفت باشد.