ششم دسامبر 1978[15 آذر 1357]، روز قانون اساسی و سالروز برگزاری همه پرسی قانون اساسی کنونی در قلمرو پادشاهی اسپانیا و تعطیل رسمی است. اسپانیا از سال 1812 انواع مختلف نظام های اساسی از جمله پادشاهی و جمهوری فدرال را تجربه کرده است. قانون کنونی مشروطه سلطنتی شبیه به قانون مشروطه ایران از نظر داشتن ارکان پادشاهی در کنار قانونگذاری دو مجلسی شورای ملی و سنا است که با عنوان[Cortes Generales] شناحته می شود. قانون کنونی، نقطه اوج گذار اساسی گرایی این کشور به دمکراسی است که بسیاری از ایده های آن برگفته از اعلامیه حقوق بشر و شهروند انقلاب فرانسه می باشد.
پس از مرگ آخرین دیکتاتور نظامی اسپانیا، ژنرال فرانسیسکو فرانکو در سال ۱۹۷۵[1354]، خوآن کارلوس اول طبق قانون به عنوان رئیس کشور و رئیس دولت جانشین وی گردید. در سه سال ریاست او بر کشور، چهاردهمین تجربه قانون اساسی نویسی با الهام از تجارب ملی و بین الملل پیشین، پیشنویسی از قانون اساسی مطابق ارزشهای شناخته شده نظام های اساسی به آرامی تهیه و تدوین گردید که پس از تصویب از طریق همه پرسی، 23 روز بعد به اجرا درآمده و تاکنون در حال اجراست.
مطابق این قانون، اسپانیا کشوری اجتماعی و دمکراتیک مبتنی بر حاکمیت قانون میباشد که برای حفظ ارزشهای نظام حقوقی خود، آزادی، عدالت، برابری و پلورالیسم سیاسی را ترویج مینماید. حاکمیت از آن ملت میباشد و قوای کشور نیز از آن سرچشمه میگیرند.
در قانون اساسی از پادشاه، به عنوان تجسم و نماد یگانگی و دوام پایداری ملت یاد می شود که وظیفه ریاست کشور و فرماندهی کل نیروهای مسلح را بر عهده دارد. با این حال، عنوان پادشاهی تشریفاتی و فاقد قدرت های اجرایی است.
در حالی که قانون اساسی بر تجزیه ناپذیری کشور تأکید کرده و در اصل دوم تصریح می کند، وطن مشترک و تقسیم ناپذیر، متعلق به کلیه مردم اسپانیا میباشد. در ادامه نیز حق خودمختاری ملیتها و مناطق را به رسمیت شناخته و تضمین مینماید و به بخشهای خودمختار، قدرت بیشتری از پیش اعطا کرده است.
اصل سوم نیز با شناختن اسپانیایی به عنوان زبان رسمی، دیگر زبانها در جوامع خودمختار را میراث فرهنگی محسوب کرده و بر احترام و حراست ویژه از آنها تاکید می کند که بر اساس قوانین این مناطق رسمی خواهند بود. همچنین اصل چهارم، حق استفاده از پرچم و آرم مخصوص را به رسمیت شناسند. و به جوامع خودمختار اجازه استفاده از پرچمها در کنار پرچم اسپانیا، در ساختمانهای دولتی و مراسم رسمیرا می دهد.
پادشاه اسپانیا باید مسیحی و پیرو کلیسای کاتولیک باشد و سلطنت تنها به فرزندان پسر میرسد. پادشاه در مقام رئیس کشور، به رهبر حزبی که دارای بیشترین اعضا در مجلس نمایندگان باشد، مأموریت تشکیل دولت جدید را میدهد.
قانون اساسی چهل ساله اسپانیا تا کنون تنها دو بار شاهد بازنگری در مورد اعطای حق رای و نمایندگی در انتخابات محلی در تطابق با قوانین اتحادیه اروپا و دیگری در راستای اصلاح اصل 135 و قوانین بودجه خود بوده است.
حکومت اسپانیا در طول چهل سال گذشته هشت بار امور مهمی از جمله عضویت در ناتو را از طریق همه پرسی به رای مردم گذاشته است در زیر ابتدا فهرست همه پرسی های برگزار شده تحت قانون اساسی فعلی و سپس تمامی انواع قوانین اساسی اسپانیا از ابتدا تا کنون آورده شده است:
همه پرسی های چهل سال گذشته در پادشاهی اسپانیا:
1) 1986 Spanish NATO membership referendum
2) 2005 Spanish European Constitution referendum
3) 2006 Catalan constitutional referendum
4) Andalusian constitutional referendum, 2007
5) Proposed Basque referendum, 2008
6) 2009–2011 Catalan independence referendums
7) Catalan independence referendum, 2009 (Arenys de Munt)
8) Catalan independence referendum
فهرست قوانین اساسی از ابتدا تا کنون
1) 1808–1814 Napoleonic restructuring from royal edict to a bicameral parliament
2) 1812 La Pepa The first attempt at decentralization or republicanism
3) 1814 La Pepa derogated by the King
4) 1834 Absolute monarchy
5) 1837 Constitutional monarchy
6) 1845 Regency empowerment
7) 1856 Failed attempt at democracy
8) 1869 Another failed attempt at democracy
9) 1873 1st Democratic Republic
10) 1876 Failed attempt to become a federal republic
11) 1931 2nd Democratic Republic
12) 1936 Martial law under Francisco Franco
13) 1939 – 1978 Francoist Spain
14) 1978 Transition to democratic monarchy