معرفی رساله"یک کلمه"
«رساله یک کلمه» از مهم ترین نوشته ها پیرامون مباحث حقوق جدید و نخستین رساله در اصلاح نظام حقوقی در ایران است. نویسنده این رساله از رجال قانونخواه عصر قاجار است که کوشش فراوان عملی و نظری در راه ترقی خواهی و گسترش فکر قانون نموده و با ترجمه اعلامیه حقوق بشر فرانسه پس از انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ و ملاحظاتی که بر آن وارد می کند، گام مهمی در راه ایجاد مبانی جدیدی برای حکومت قانون در ایران برمی دارد.
میرزا یوسف خان مستشارالدوله از پیشروان و آزادیخواهان ایران بوده در دوره ننگین قاجار بوده که از ابتدا وارد خدمت وزارت خارجه می گردد و پس از ترقی کارپرداز اول (سرکنسول) ایران در تفلیس می شود و بعدها مدتی نیز به عنوان وزیر دادگستری مشغول به کار و از همفکران میرزا حسین خان سپهسالار و میرزا ملکم خان بود.
می توان گفت که او یکی از مهم ترین کسانی است که مبانی مشروطه خواهی و حکومت قانون را با نگارش رساله یک کلمه به نحو بارزی در ایران گسترش داد و اندیشه وی در قانونخواهی، در شکل گیری یک گفتمان مهم و فراگیر در زمینه قانونخواهی در ایران عصر قاجار موثر بود.
«حکومت مشروطه»، «قانونگذاری جدید»، «تفکیک قوا»، «مساوات» و «حریت»، مهم ترین مباحثی است که در رساله های علمای هوادار مشروطه مورد توجه قرار گرفت که مبانی آن در یک کلمه مستشارالدوله مورد توجه قرار گرفته بود.
مستشارالدوله در نامه مفصلی به مظفرالدین میرزا از می خواهد که آن را از نظر شاه بگذراند و در آن نامه از حکومت استبدادی و فساد دربار انتقاد و اصلاحات مملکتی و ایجاد حکومت قانون و برقراری آزادی و مساوات را خواستار شده و گوشزد می نماید که اگر زمامداران ایران خود در صدد تأسیس دولت مقننه برنیایند، سیر حوادث تاریخ آن را تحمیل خواهد کرد.
این نامه با مزاج دربار ناصرالدین شاه سازگاری نمی آید و وی به همین جرم و به دستور ناصرالدین شاه ماهها در سیاهچال قجری، محبوس بود و گرفتار همان سرنوشتی شد که آزادیخواهان آن زماندچار شدند.
به فرمان شاه در اوایل سال ۱۳۰۹ ه.ق محبوس در عمارت رکنیه آنجا با زنجیر و کنده نگاه داشتند و اجازه ملاقات با احدی، حتی با سایر محبوسین قزوین، را نداشت. در این مدت زندانبان او به دستور شاه آنقدر کتاب «یک کلمه» را بر سر میرزا یوسف کوبید که کور شد و در همان حال غربت و مظلومیت پس از 4 سال اسارت در ۱۳۱۳ ه.ق برابر با 1277 هجری شمسی درگذشت.
سرفصل های این رساله عبارتند از:
فصل اول: مساوات در محاکمات در اجرای قانون
فصل دوم: مقام و پستِ دولتی, برای هیچ کس ممنوع نیست, اگر اهل باشد.
فصل سوم: حریّت شخصیه: یعنی هرکس آزاد است مگر به حقوقی که در قانون آمده است.
فصل چهارم: امنیت تامّه بر نفس و عرض و مالِ مردم.
فصل پنجم: در امنیت عِرض و ناموس.
فصل ششم: در امنیت مال.
فصل هفتم: مدافعه ظلم, حق هر کسی است.
فصل هشتم: حریّت مَطابع, یعنی هرکس آزاد است در نگارش و طبع خیال خود به شرط آن که مخالف و مضرّ احکام کد نباشد
فصل نهم: آزادی مجامع.
فصل دهم: اختیار و قبول ملت, اساس همه تدابیر حکومت است.
فصل یازدهم: حریّت سیاسیه: یعنی اهالی حق دارند در انتخاب وکیلان و نایبان برای دیوان قانونگذار که در مقابل دیوان دولت است.
فصل دوازدهم: تعیین مالیات و باج به موجب ثروت بلا امتیاز!
فصل سیزدهم: تحریر اصول دخل و خرج دولت.
فصل چهاردهم: هر مأمور و حاکم در تصرفش مسؤول است.
همه شما نگهبانید و درباره آن پرسش خواهید شد.
فصل پانزدهم. قدرت تشریع و قدرت تنفیذ بالفعل منقسم باید بشود و در ید واحد نباشد. یعنی قانون جدا و مجلس اجرای قانون, جدا باشد و به هم مخلوط نباشد.
فصل شانزدهم: عدم عزل اعضا از محکمه
فصل هفدهم: حضور ژوری ها در حین تحقیق جنایات (هیأت منصفه(
فصل هجدهم: تشهیر و اعلان گفت وگوهای سیاسی و حوادث جنایی و مکالمات رسمی وکیلانِ مردم در روزنامه های دولتی.
فصل نوزدهم: عدم شکنجه و تعذیب.
فصل بیستم: حریّت و آزادی صنایع و کسب.
فصل بیست ویکم: بنای مکتب خانه ها برای اطفال فقرا.
گردآوری علی شیروانی، جهت مطالعه تحلیلی و بیشتر رک:
http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4518/5577/53718/