گاهداد

نگاه تطبیقی و فراملی به مفاهیم مشترک حقوق بین الملل و اساسی

نگاه تطبیقی و فراملی به مفاهیم مشترک حقوق بین الملل و اساسی

گاهداد

گاهداد به ترجمه و انتشار اخبار بین المللی حقوق اساسی شامل آرای دادگاه های قانون اساسی و عالی، معرفی کتب، مقالات، فراخوان و بورسیه های بین المللی می پردازد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حقوق بین الملل خصوصی» ثبت شده است

گزارش رسیدگی به درخواست دستور موقت

جمهوری اسلامی ایران علیه ایالات متحده آمریکا

در دعوی نقض های ادعایی عهدنامه مودت و روابط اقتصادی و حقوق کنسولی

جلسه چهارم (30  اوت 2018 برابر با هشتم شهریور 1397)

دکتر امیرساعد وکیل

جلسه چهارم و پایانی رسیدگی به درخواست دستور موقت ایران که به استماع ملاحظات طرف امریکایی اختصاص داشت با چهار دقیقه تأخیر آغاز شد.

وکیل امریکا به موضع ایران که مبنای حقوقی برای بررسی خسارات احتمالی به حقوق امریکا در دستور موقت وجود ندارد اعتراض کرد و این موضع ایران را هم رد کرد که سوء مدیریت داخلی در ایران که وضعیت اقتصادی امروز برای ایران را ببار آورده نباید در این قضیه مورد توجه قرار بگیرد را هم غیرموجه دانست. او تأکید کرد دستور موقت دیوان در این قضیه به منزله اجبار ایالات متحده ادامه شرکت خود در برجام است. ایران دعوایش مربوط به برجام می باشد اما لباس عهدنامه مودت به تن آن کرده تا دادگاه صلاحیت رسیدگی پیدا کند. در این چارچوب، دیروز شاهد بودیم که ایران از دید خودش به مسایل امنیت ملی امریکا پرداخت.

دستور موقت، ویژگی استثنایی دارد و یکی از دلایل این ادعا این است که خوانده را از اعمال حقوق خود باز می دارد لذا باید با توجه به این خصوصیت دستور موقت، دادگاه موضوع را مورد بررسی قرار دهد. طبق ماده 41 اساسنامه دیوان در هنگام بررسی برای صدور دستور موقت نمی تواند در خلأ تصمیم گیری کند بلکه باید حقوقی که در مقابل دستور موقت صادره، خوانده از آن محروم می شود را در نظر بگیرد.

باور پذیری حقوق ادعایی متقاضی دستور موقت، تحولی است که از سال 2009 در رویه دیوان بعنوان یکی از شرایط دستور موقت اضافه شده است و ایران نتوانسته در این زمینه استدلال های قانع کننده ای ارایه کند و دیوان هم باید به رویه خود پایبند باشد و این شرط را همچنان برای صدور دستور موقت در نظر داشته باشد.

هر چند وکلای ایران مدعی شدند که نباید سبب، پیامد و هزینه را برای اثبات غیرقابل جبران بودن ضرر ثابت کنند ولی خواهان باید ثابت کند با ادله کافی که اقدام خوانده موجب ورود زیان غیرقابل جبران شده است. این اختلاف، اساساً ماهیت اقتصادی دارد و لذا باید سبب غیرقابل جبران بودن ثابت شود. بعد از اشاره وکلای امریکایی به سخنان رهبر ایران که تحریم ها اثری در مشکلات ندارد، رییس جمهور ایران در خبری که رویترز منتشر کرده به آثار تحریم های امریکا بر مشکلات ایران اشاره نموده و این در حالی است که در جای دیگری در همین گزارش که وکلای ایران به آن اشاره نکردند، ایشان اظهار داشته که ناآرامی ها از اوایل ژانویه شروع شد در حالی که امریکا 8 می اقدام اه اعمال مجدد تحریم ها نموده است. در ضمن در متن فارسی مصاحبه رییس جمهور ایران تصریح شده که مسأله اصلی مشکلات داخلی ایران است و ربطی بخ تحریم ها ندارد. باید اضافه کنم که در قضیه شرکت ملی نفت در مورد دستور موقت در سال 1951 دیوان بحث ارزیابی خسارات اقتصادی را به این دلیل بررسی نکرد که دیگر شرایط دستور موقت را موجود ندانست.

در ارتباط با اینکه نباید دستور موقت دیوان، به منزله پیشداوری در ماهیت دعوا باشد هم باید بگویم که وکیل ایران به قضایایی اشاره نمود که موضوع آن، مجازات اعدام و زیان غیرقابل جبران فردی بود ولی این قضیه فرق می کند چون ماهیت آن اقتصادی و تجاری است و ادعاهای بشردوستانه ایرام هم توهمی هستند. لذا از نظر امریکا هر دستور موقتی هم شکلی و هم ماهوی به منزله پیشداوری درباره ماهیت دعواست.

ما دیروز از ایران چیزی نشنیدیم که درون مایه درخواست وی برای دستور موقت چیست. مجوزهای عام که اساساً اجرایی نشد در حین اعتبار برجام و اعطای مجوزهای خاص هم که همواره نیازمند بررسی و اعطای مجوز موردی بوده است. اما ایران با این دستور موقت بدنبال یک درخواست کلی است که امریکا ناچار باشد در همه حال مجوز دهد. این هیچ مبنایی ندارد. در ضمن از ایران دستور موقتی اگر صادر شود در مورد خساراتی که به امنیت ملی ایران خواهد زد، چیزی نشنیدیم.

استثنای امنیت ملی از نظر وکیل امریکا در ماده 20 عهدنامه مودت هیچ مبنای صلاحیتی برای این دادگاه ایجاد نمی کند و اگر درخواست ایران بررسی دقیق ماهیتی نشود حقوق امریکا برای سال ها نقض می گردد. در اینصورت هیچ معنایی برای ماده 20 دیگر نمی توان متصور بود.

ایران دیروز اظهار کرد که دادگاه نباید نگران حاکمیت امریکا باشد با اعمال دستور موقتی که طبق ماده 21 عهدنامه خواهد نمود ولی باید اینجا متذکر شوم که امریکا در اینجا فقط حاکمیت ملی خود را مطرح نمی کند بلکه می گوید عهدنامه قلمرو اجرایی خارج و متفاوت از این دعوا دارد.

ایران مدعی است ماده 20 عهدنامه هیچ ربطی به احراز صلاحیت علی الظاهر دیوان پیدا نمی کند و این خلاف نظر دیوان در دعوای بین پاکستان و هند است. باید در این زمینه به متن عهدنامه مودت و تاریخچه مذاکرات انعقاد آن هم توجه شود. دیوان فقط در دعوای نیکاراگوئه و دعوای سکوهای نفتی فرصت پیدا کرده به موضوع استثنای شرط صلاحیتی بپردازد و نه جای دیگر و ضمن اینکه آنجا هم دادگاه شرط استثنای صلاحیتی را بررسی دقیق کرده، این فرصت برای دیوان هست که در دعواهای بعدی بیشتر این موضوع را باز کند. استناد ایران به بخشی از رأی سکوهای نفتی گمراه کننده است و اگر بخش های دیگری از رأی را مطالعه کنیم متوجه این می شویم که دیوان به شرط استثنا کننده صلاحیت در مرحله رسیدگی صلاحیتی توجه داشته و ماده 20 را فقط موکول به بررسی در مرحله رسیدگی ماهوی ننموده و ضمن اینکه اعتراض امریکا در این دعوا خیلی گسترده تر از اعتراضی است که در دعوای سکوهای نفتی مطرح کرده است.

از آنجایی که موضوع استثنای امنیت ملی امریکا در اینجا مطرح است بنابراین اثبات شرط ضروری بودن تدابیری که امریکا اتخاذ نموده لازم نیست. بند 145 رای دیوان در دعوای بین جیبئتی علیه فرانسه، دیوان به صلاحدید موسع دولت ها در این زمینه اشاره داشته و لذا ماده 20 عهدنامه مودت ایران و امریکا و اقدا امریکا بر اعمال مجدد تحریم ها در حوزه صلاحدید خود قابل توجیه است. تاریخچه عهدنامه مودت که قصد واقعی مذاکره کنندگان را نشان می دهد هم در همین راستاست و ایران هیچ دفاعی در این باره ارایه نکرد.اقدامات مستمر ایران در فعالیت های خشونت بار و ثبات زدایی در منطقه، اقداماتی است که علیه امنیت ملی امریکا قابل تعبیر است و انعقاد برجام ربطی به ملاحظات امریکا که در 8 می 2018 برای امنیت ملی خود اتخاذ کرده، ندارد. برنامه های موشکی ایران برخلاف قطعنامه شورای امنیت و تأمین تسلیحات و حمایت مالی از تروریسم، نمونه های دیگری از فعالیت های ایران بعد از برجام است و چون امریکا دید برجام برای همیشه ایران را از دستیابی به سلاح هسته ای منع نمی کند لذا در چارچوب صلاحدید خود از امکانات ماده 20 عهدنامه مودت استفاده کرد و ترتیباتی را از جمله اعمال مجدد تحریم ها اتخاذ نمود که هم مبنای هسته ای هم مبنای غیرهسته ای یعنی در خصوص تروریسم و فعالیت های شرورانه ایران علیه امنیت امریکا دارد. ایران با توجه به بند اول ماده 20 عهدنامه مودت هیچ حقی برای درخواست دستور موقت ندارد. بیشتر از حقوقی که ایران مدعی شده طبق عهدنامه مودت نقض شده اند امریکا باور پذیری استثنای ماده 20 عهدنامه مودت را ثابت کرده و دیوان نمی تواند باور پذیری حقوق را بدون توجه به استثناها ببیند. چنان که در دعوای اوکراین علیه روسیه هم دیوان همین رویه را در تفسیر کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم در پیش گرفته است.

برخلاف ادعای دیروز تیم دفاعی ایران، باید گفت امریکا از دیوان نمی خواهد که بطور عمیق وارد ماهیت دعوا شود بلکه دیوان باید بررسی کند آیا با توجه به استثنای مندرج در ماده 20 حقوق ادعایی ایران اصلاً موضوعیت دارد. ضمن اینکه موضوع تناسب هم در جای خود قابل بررسی است. ماده 20 جزو سیاق عهدنامه مودت نیست بلکه نص این عهدنامه است و اینکه ایران گفت امریکا اعتراضی به حقوق نقض شده ایران طبق عهدنامه در این جلسه رسیدگی نکرده امر بسیار گمراه کننده ای است چون خود این ماده 20 صریحاً موضوعیت این حقوق در مواد مختلف را منتفی می کند. لذا حقوق ایران در برجام را نمی توان به عهدنامه مودت ربط داد و باور پذیر دانست.

در بخش دیگری، وکیل دیگر امریکا استدلال کرد که ایران نمی تواند صلاحیت علی الظاهر دیوان را برای رسیدگی به درخواست دستور موقت ثابت کند چون این دعوا در مورد برجام است نه عهدنامه مودت. ضمن اینکه باز می گوییم ایران تلاش واقعی دیپلماتیک قبل از مراجعه به دیوان برای حل اختلاف صورت نداده است. خواسته ایران در مورد اعمال مجدد تحریم هاست که همین نشان می دهد این دعوا در مورد برجام است و این حق حاکمیت انحصاری امریکاست که در مورد برجام تصمیم بگیرد و نسیت به صدور یا عدم صدور مجوزها در چارچوب اختیارات اوفک عمل کند. ایران در واقع ناچار بوده چون در برجام جایی برای صلاحیت دیوان وجود ندارد به عهدنامه متوسل شود. مکانیسم خیلی خاص مندرج در برجام که با احتیاط و دقت تنظیم شده است مخصوصاً طوری تنظیم شده که با تعهدات امریکا در برابر ایران در چارچوب عهدنامه مودت مغایرتی پیدا نکند. موعدهای کوتاه در برجام از این حکایت می کند که طرف های این توافق بدنبال ترتیبات حل و فصل اختلاف حقوقی که زمان بر است، نبوده اند. به همین دلیل، اعضا برجام را یک التزام سیاسی قلمداد کرده اند نه یک ترتیبات الزام آور حقوقی.

در ارتباط با قصور ایران در تلاش های دیپلماتیک برای حل اختلاف قبل از رجوع به دیوان هم باید گفت که این فقط یک امر شکلی تشریفاتی نیست بلکه یک امر موضوعی است. در قضیه گرجستان علیه روسیه، دیوان تصریح می کند که واژه ها باید معنا داشته باشند نه اینکه فقط صوری بکار روند. پس مذاکرات باید با موضوع جوهری اختلاف انجام می گرفته و وقتی بی فایده بودن یا به بن بست رسیدن آن محرز شد، به دیوان مراجعه صورت می گرفت ولی ایران اینچنین نکرده است. شایان ذکر است در اختلافات سکوهای نفتی، نیکاراگوئه و دعوای گرجستان علیه روسیه، همگی به وضوح سوابق انجام این تلاش های دیپلماتیک روشن است. در حالی که ایران هیچ ادله‌ای ارایه نکرده که مذاکرات را غیرممکن بنمایاند.

در پایان، نماینده ایالات متحده نزد دیوان بین المللی دادگستری در این دعوا متن نهایی را از طرف دولت خود قرائت کرد و تصریح نمود که این موضوع برای امریکا خیلی جدی است. اساس درخواست ایران اجرای برجام است ولی ایران حقی ندارد طبق عهدنامه مودت. باید اختلافات ابتدا از طرق دیپلماتیک تلاش میشده حل شود که ایران تلاشی نکرده است. هیچ مبنایی با توجه به ماده 20 عهدنامه مودت برای صلاحیت دیوان جهت رسیدگی به این اختلاف وجود ندارد. در طول سال های گذشته، تهدیدهای ایران نسبت به امنیت ملی امریکا خیلی روشن است. ایران هیچ صحبتی در مورد توجیه فعالیت های ثبات زدای خود در منطقه در طول جریان رسیدگی این دادگاه انجام نداد و بخوبی ایران آگاه است که بحث های زیادی قبل و بعد از برجام در مورد مشارکت امریکا در این توافق وجود داشته است. کنگره هم ایراداتی به نقایص این توافق داشته است. در 2015 پس از تصویب قطعنامه 2231 شورای امنیت، سفیر دایمی امریکا در سازمان ملل اعلام کرد که برجام هنوز نگرانی های امریکا درباره تروریسم را از بین نمی برد و در 17 ژانویه 2016 بعد توافق برجام هم رییس جمهور اوباما مشابه همین بحث را مطرح نموده است. در واقع، ایران با انجام آزمایش های مکرر موشکی و دخالت در درگیری های یمن و سوریه، قطعنامه 2231 را نقض نموده است.

این دادگاه نمی تواند جایگزین تشخیص صلاحیت و صلاحدید دولت امریکا برای اتخاذ تدابیری در جهت امنیت ملی خود شود و این تحریم ها مشابهش سال ها علیه ایران اعمال شده و مسئولان داخل ایران، مسئول این وضعیت هستند. پس این ضررها غیرقابل جبران نیستند.

سیاست بلند مدت امریکا این بوده و هست که تحریم ها علیه رژیم ایران است نه مردم ایران و امریکا نمی تواند تعهد مطلق و کامل برای پذیرش مجوزهای مربوط به خرید هواپیما و قطعات آن را دهد ولی در چارچوب ملاحظات بشردوستانه آن را مورد بررسی قرار خواهد داد. در نهایت لازم است بگویم هیچ شباهتی بین این اختلاف، و اختلاف مربوط به گروگانگیری کارکنان دیپلماتیک و کنسولی ایالات متحده وجود ندارد چون در آن قضیه، کارکنان امریکایی 444 روز تحت بدرفتاری قرار گرفتند و الان امریکا در جهت حفظ امنیت بین المللی دست به این اقدامات علیه ایران زده است. خاطر نشان می کنم دیروز معاون وزیر امور خارجه در اظهاراتی اعلام کده است که قصد واقعی ایران پیروزی در این دعوا نیست و تصمیم دادگاه هم لازم الاجرا نخواهد بود و ایران فقط با طرح دعوا و مراجعه به دیوان خواسته است حقانیت خود را نشان دهد، لذا با توجه به این ادله، درخواست رد درخواست ایران برای صدور دستور موقتی را دارم.

در پایان، رییس دادگاه با تشکر از نمایندگان دو کشور و همکاری که با دیوان داشتند، خواست نمایندگان دو طرف در دسترس باشند و دیوان هم در اسرع وقت، نتیجه بررسی خود را طی یک جلسه عمومی اعلام خواهد کرد.


Verbatim record 2018/19

Public sitting held on Thursday 30 August 2018, at 10 a.m., at the Peace Palace President Yusuf presiding, in the case concerning Alleged violations of the 1955 Treaty of Amity, Economic Relations, and Consular Rights (Islamic Republic of Iran v. United States of America)

Procedure(s): Provisional measures

Available in

Original Language

Press release 2018/43

30 August 2018

Alleged violations of the 1955 Treaty of Amity, Economic Relations, and Consular Rights (Islamic Republic of Iran v. United States of America) - Conclusion of the public hearings on the request for the indication of provisional measures submitted by Iran - The Court to begin its deliberation

Available in

English ---    French

دیوان دادگستری بین المللی 

گزارش رسیدگی به درخواست دستور موقت

جمهوری اسلامی ایران علیه ایالات متحده آمریکا

در دعوی نقض های ادعایی عهدنامه مودت و روابط اقتصادی و حقوق کنسولی

جلسه سوم (29 اوت 2018 برابر با هفتم شهریور 1397)

دکتر امیرساعد وکیل

موضوع جلسه سوم رسیدگی، ارایه دور دوم ملاحظات جمهوری اسلامی ایران در خصوص درخواست دستور موقت با نگاه به اظهارات دیروز تیم دفاعی ایالات متحده بود که بدون هیچ تأخیری آغاز شد. وکیل ایران آقای آلن پله در ابتدا اظهار نمود دعوای ایران بر خلاف اظهار وکیل امریکا، در مورد برجام نیست و این دیوان صلاحیت رسیدگی به این اختلاف را دارد. از نظر ایران تحریم های اعمال شده از سوی امریکا با مفاد عهدنامه مودت مغایرت دارد و اینکه تحریم ها بعد از خروج امریکا از برجام و در 8 می اعلام شده است باعث نمی شود که ادعای ایران به برجام ربط داده شود بلکه مشکل ما در اینجا این است که می خواهیم ثابت کنیم تحریم های 8 می 2018 موجب تشدید اختلاف بین طرفین خواهد شد.

وکیل ایران گفت نماینده امریکا مبنای دعوا را سعی کرد برجام قرار دهد که به تعبیر او یک سند چندجانبه دارای آثار حقوقی غیر از معاهده است ولی مبنای صلاحیت دعوای ایران برجام نیست بلکه بند دوم ماده 21 عهدنامه مودت می باشد و ماده 20 عهدنامه مودت مربوط به ماهیت می شود و ربطی به بررسی صلاحیتی ندارد. وی در ادامه به ایراد وکلای امریکا اشاره کرد که دیروز مدعی شدند ایران تلاش های دیپلماتیک قبل از رجوع به دیوان بین المللی دادگستری را صورت نداده و به تعبیر او تلاش های واقعی در این زمینه نکرده است تا اختلاف از مجاری دیپلماتیک حل شود. در پاسخ به اظهارات تیم دفاعی امریکا باید بگویم که در قضیه سکوهای نفتی بین ایران و امریکا وقتی ایران به دعوای تقابل ایالات متحده معترض شد بر این مبنا که امریکا پیش شرط مراجعه به دیوان یعنی انجام مذاکره و تلاش های دیپلماتیک برای حل اختلاف قبل از مراجعه به دیوان را طی نکرده است، دیوان نتیجه گیری کرد که حتی اگر اقدامات دیپلماتیک انجام نشده باشد، همین که دیوان به این نقطه برسد که اختلاف محرز است و تلاش های دیپلماتیک به نتیجه نخواهد رسید، کافی است که صلاحیت خود را احراز نماید. به گفته وکیل ایران، این شرط توسل به روش های دیپلماتیک قبل از مراجعه به دیوان جنبه نوعی و آبژکتیو دارد و عین همین موضوع در اختلاف بین نیکاراگوئه و امریکا در خصوص عهدنامه مودت بین این دو کشور مورخ 1956 هم مطرح بود. ایران با توجه به وخامت و فوریت موضوع ناچار بوده در زمان کوتاهی طی یادداشت های دیپلماتیک، طریق دیپلماتیک برای حل و فصل اختلاف را طی کند و موضوع جوهری این اختلاف، توجیه نمی کرد که ایران بیشتر از این صبر کند و منتظر بماند که امریکا چه گامی در جهت حل و فصل اختلاف از طرق دیپلماتیک برمی دارد یا خیر.

او اظهار نمود بر خلاف دفاعیات وکیل ایالات متحده، بند اول ماده عهدنامه مودت نمی تواند طبق رویه دیوان بین المللی دادگستری مانعی برای اجرای صلاحیت دیوان باشد. در قضیه سکوهای نفتی هم آمده که برای بررسی قانونی بودن تدابیر اتخاذ شده مطابق شقوق ب و د بند اول ماده 20 عهدنامه مودت بین ایران و امریکا این بندها در مرحله رسیدگی صلاحیتی موضوعیت ندارند. این اصلاً شرط صلاحیتی نیست و شاید در مرحله رسیدگی به ماهیت دعوا مطرح شود همانطور که در دعوای نیکاراگوئه علیه امریکا هم به همین منوال بود و دلیلی وجود ندارد که دیوان تصمیمی غیر از آنچه در سال 1986 در مورد دعوای نیکاراگوئه گرفت در اینجا بگیرد.  باید تأکید کرد که این پرونده ربطی به مواد قابل شکافت و مواد رادیواکتیو که امریکا مدعی شده در چارچوب استثنای مقرر در عهدنامه مودت در خصوص این مواد، اقدام به اتخاذ تحریم ها نموده است، ندارد. تحریم های امریکا هرگز اقداماتی درباره این مواد نیستند بلکه بسیار گسترده تر مبادرت به اعمال مجدد تحریم ها علیه ایران شده است. ماهیت خاص عهدنامه مودت، ما را به این نکته رهنمون می سازد که هدف این معاهده این است که دو طرف، روابط اقتصادی بین خود و اتباع خود را تشویق کنند.

اقدامات ادعایی ایالات متحده در چارچوب ماده 20 عهدنامه مودت، در راستای حفظ و اعاده صلح و امنیت بین المللی و ضروریات امنیت داخلی هر یک از طرف های متعاهد است. در قضیه سکوهای نفتی دیوان نتیجه گیری کرد که این معیارها یعنی موضوع حفظ و اعاده صلح و امنیت بین المللی و همینطور حفظ و اعاده شرایطی که امنیت ملی ایجاب می کند همگی معیارهایی هستند که جنبه ماهیتی دارند و در مرحله بررسی صلاحیت، لازم نیست بررسی شوند. همچنین از نظر دیوان، دو معیارمعقول بودن و ضروری بودن بعنوان شرایط تصدیق مشروعیت اقدامات اتخاذ شده در جهت حفظ و اعاده صلح و امنیت بین المللی یا حفظ و اعاده ضروریات امنیت ملی باید رعایت گردد. ضمن اینکه تعهد حسن نیت هم در خلال اتخاذ این تدابیر نباید نادیده گرفته شود. دیوان بین المللی دادگستری در اختلاف نیکاراگوئه علیه امریکا با توجه به اقدامات نظامی و شبه نظامی امریکا در نیکاراگوئه، این اقدامات را واجد اوصاف فوق ندانست. تحریم های امریکا علیه ایران هم قابل اثبات نیست که برای حفظ امنیت ملی ایالات متحده ضروری بوده اند.

ایران طی برجام در یک توافق متقابل، پذیرفته در ازای برداشته شدن تحریم ها و عدم ممانعت در برقراری روابط تجاری و اقتصادی، فعالیت های صلح آمیز هسته ای خود را در چارچوب نظارت آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای قرار دهد. لازم است به اظهارات رییس جمهور وقت امریکا آقای اوباما اشاره کنم که وی پس از پذیرش برجام، اظهار نمود مطمئن هستم این توافق با توجه به رژیم شفاف سازی دقیقی که آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای بر ایران اعمال می کند، به بهترین نحو امنیت امریکا را تضمین می کند. دوازده گزارش آژانس مبنی بر تأیید صلح آمیز بودن فعالیت های ایران و اعمال سنگین ترین رژیم نظارتی آژانس در طول تاریخ در مورد ایران ما را به این جمع بندی می رساند که تا وقتی آژانس بین المللی انرژی هسته ای تأیید می کند که ایران به تعهدات خود طبق برجام پایبند بوده، دلیلی برای تهدید امنیت ملی امریکا دیده نمی شود و این در حالی است که امریکا بطور یکجانبه از برجام خارج شد و تحریم ها را علیه ایران پیاده نمود. ارزیابی حقیقت ضروری بودن اقدامات اتخاذ شده از سوی امریکا علیه ایران نشان دهنده مغایرت این اعمال با عهدنامه مودت است و لذا صلاحیت علی الظاهر برای صدور دستور موقت را دیوان باید برای خود برسمیت بشناسد.

وکیل دیگر ایران، آقای وردزورث محور بحث خود را بر اثبات غیرقابل جبران بودن ضررهای وارده و باور پذیری حقوقی که به اعتقاد ایران بموجب عهدنامه مودت نقض شده است، قرار داد. وی تصریح کرد دیروز در طول دفاعیات تیم حقوقی امریکا هیچ اعتراضی به حقوق ذکر شده از طرف ایران در عهدنامه که با تحریم های امریکا نقض شده است، صورت نگرفت. باید در اینجا تأکید کنم که بند اول ماده 4 عهدنامه مودت از شرکت ها و اتباع حمایت می کند و این یعنی قراردادهای تجاری منعقد شده، که بر خلاف نظر وکیل امریکا که مدعی شد بعد از برجام تعهدی برای امریکا در مورد قراردادها وجود ندارد، زیر چتر این حمایت طبق عهدنامه مودت قرار دارند. انتظار مشروع شرکت ها و اتباع امریکایی هم در هنگام مذاکره و امضای قراردادها با ایران در دوران مشارکت امریکا در برجام، تضمین اعتبار این قراردادها بوده است.

وی به نظریه وکیل امریکایی که به دیدگاه قاضی آبراهام در خصوص معیار باور پذیری حقوق بعنوان یکی از معیارهای مورد نظر دیوان برای صدور دستور موقت اشاره دارد، توجه نشان داد و تصریح کرد در این دعوا آنچه در دیدگاه قاضی آبراهام بوده وجود دارد. اخبار و گزارش های رسانه ها و خبرگزاری ها، نظر گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل متحد و اظهار نظرهای مقامات ارشد خود ایالات متحده در مورد آثار گسترده تدابیر محدود کننده و تحریم ها علیه ایران گواه این مطلب است. وکیل ایالات متحده مدعی شد که طبق ماده 21 عهدنامه مودت، حقوقی که ایران ادعا می کند با تحریم های امریکا نقض شده، باور پذیر نیستند. باید بگویم در واقع، امریکا با این استدلال خود، دیوان را به بررسی عمیق در مسایل ماهیتی دعوت می کند که در دستور کار این مرحله از رسیدگی دادگاه نیست. در حقیقت، امریکا باید در مورد تک تک مواد نقض شده در عهدنامه مودت، ثابت کند تدابیر و تحریم هایی که در راستای حفظ امنیت ملی خود اعمال نموده هر کدام چگونه با این مواد عهدنامه ارتباط برقرار می کند.

ما هم قبول داریم که هدف از صدور دستور موقت، حفظ حقوق طرفین است. در اظهارات وکلای امریکایی دیروز گفته شد که دستور موقت باعث ورود خسارات غیرقابل جبران به امریکا می شود. باید در اینجا متذکر شوم که صحبت از حقوق دولت هاست و نه منافع آنها. درخواست دستور موقت ایران قرار نیست مطابق عهدنامه مودت بررسی شود بلکه باید طبق معیارهای ماده 41 اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری مورد بررسی قرار گیرد. اینکه وکیل امریکا مدعی شده است برای اثبات غیرقابل جبران بودن ضررها باید ایران، سبب، پیامد و هزینه ها را اثبات کند جزو تعهدات ایران نیست و این معیارهایی است که امریکا از خود اضافه کرده است و در رویه دیوان چنین چیزی وجود ندارد. امریکا نتوانست ادله ارایه شده از طرف ایران از جمله گزارش خبرگزاری ها، نظر نماینده حقوق بشر سازمان ملل و اظهارات خود مقامات امریکایی را در مورد خساراتی که به آن وارد شده مورد چالش قرار دهد. معیارهایی که امریکا برای اثبات غیرقابل جبران بودن ضرر بر عهده ایران می گذارد برای محاسبه خسارات مالی است در حالی که این دادگاه برای تقویم خسارات مالی وارد شده تشکیل نشده است. ولی تیم دفاعی امریکا در جریان استدلال های خود بطور عامدانه، فشارهایی که در اثر تحریم ها به ایران وارد شده است را به روی خود نیاورد که از جمله افت فاحش ارزش ریال قابل ذکر است. دلیل آن مشخص است و آن این می باشد که شکی نیست فشارهای امریکا بر اقتصاد ایران تأثیر منفی گذاشته است.

وکلای ایالات متحده دیروز اظهار کردند امریکا قصد دارد با اعمال تحریم ها بر رهبری ایران فشار وارد کند ولی آنها هیچ اشاره ای نکردند که این تحریم ها چه تأثیری بر مردم ایران دارد. رییس جمهور ایران در 28 اوت 2018 اعلام کرده است که همه مشکلات از وقتی که امریکا شروع به اعمال مجدد تحریم ها کرده، آغاز شده است. سوء مدیریت ادعایی امریکا در مورد مسایل اقتصادی ایران هم هیچ ربطی به موضوع این دعوا ندارد.

چون جلسات این دادگاه مربوط به رسیدگی به درخواست صدور دستور موقت از طرف ایران است ایران دلیلی نمی دیده که مسایل ریز قراردادی با شرکت های مختلف که بعد از تحریم های امریکا متوقف شده است را اینجا بیان کند. بر خلاف ادعای وکلای امریکایی که ایران در اینجا با درخواست دستور موقت بدنبال خسارات اقتصادی خود است، اینطور نیست و البته در قضیه شرکت ملی نفت ایران- انگلیس و دولت انگلستان هم این سابقه وجود دارد که دیوان لازم ندید برای صدور دستور موقت وارد ارزیابی خسارات شود.

شایان ذکر است که دیوان باید معیارهای دستور موقت را با توجه به شرایط اقتصادی این کشور در مقایسه با سال 2016 ارزیابی کند نه وضعیت اقتصادی ایران در سال 2014 یا 2015 که کاملاً شرایط اقتصادی ایران در آن مقطع زمانی، متفاوت از امروز بوده است. پس اهمیتی ندارد که آن موقع ایران تحت تحریم های اتحادیه اروپا و سازمان ملل هم بود و اعتراض نکرد ولی حالا که نه تحریم های اتحادیه اروپا و نه تحریم های سازمان ملل وجود ندارد خواستاد صدور دستور موقتی شده است. ضمن اینکه قانون انسداد اتحادیه اروپا را نمی توان بعنوان کمک به ایران تلقی کرد چون امریکا با اهرم هایی درصدد آوردن فشار به شرکت های اروپایی برای تبعیت از تحریم های خود است.

لازم به ذکر است که در این دعوا ایران بدنبال اخذ هیچ مجوز خاصی از اوفک نیست بلکه می خواهد تحریم های مورخ 8 می 2018 و تحریم های بعدی متوقف شوند. هر چند امریکا مدعی شد که در امور بشردوستانه و مسایل امنیت هوانوردی، سیاست اعطای مجوز خاص پس از بررسی موردی را در پیش می گیرد ولی مطابق رویه اوفک و شواهدی که وجود دارد اوفک بدلیل تحریم های 8 می شروع به ابطال مجوزها یکی پشت دیگری کرده است. بنا به اظهار وکلای امریکا این کشور بنا دارد در مورد هواپیماها و قطعات آنها در جهت رعایت امنیت هوانوردی غیرنظامی، اعطای مجوزهای لازم را مورد بررسی قرار دهد. اولاً این عملی است که اوفک قبلاً نکرده و نامه مدیرعامل شرکت بوئینگ در تاریخ 31 ژانویه 2018 قابل ذکر است که مطلقاً به ایران اعلام نموده که امکان تأمین نیازهای ایران را ندارد. در عمل هم مطابق اظهارات نماینده حقوق بشر سازمان ملل یا وزیر بهداشت ایران و غیره امریکا در حوزه بشردوستانه استثناها را رعایت نکرده و اثری در روابط تجاری با ایران در حوزه های بشردوستانه دیده نشده است. بنابراین نه گذشته و نه الان هیچ تضمینی در مورد عملکرد اوفک وجود نداشته که در مسایل بشردوستانه مجوز صادر کند. ضمن اینکه نماینده امریکا دیروز تصریح کرد که ایالات متحده نهایت تلاش خود را خواهد کرد تا هر مورد را برای اعطای مجوز بررسی کند. فقط تعهد به بررسی در برابر ضرر غیرقابل جبران امنیت مسافران هواپیمایی یا عدم دسترسی به دارو تعهد ملموسی بحساب نمی آید.

وکیل بعدی ایران آقای توونن سپس پشست تریبون آمد و سخنان خود را با این موضوع آغاز کرد که وکلای امریکا ادعا کردند که صدور دستور موقت در این دعوا به منزله آن است که دیوان پیشاپیش به استقبال صدور رأی ماهیتی برود و جلوتر، قضاوت در اصل ماهیت دعوا کند. امریکا مدعی شده است که صدور دستور موقت بر خلاف حق حاکمیت این کشور می باشد. حالا نکته اینجاست که با اعمال تحریم های فراسرزمینی ایالات متحده، این کشور چگونه می تواند قایل به حق حاکمیت در مورد این تحریم ها برای خود شود. امریکا مدعی شده است که دستور موقت نباید حق حاکمیت امریکا را محدود کند. باید بگویم این معیاری که وکیل امریکا بیان کرده فاقد مبناست. هر دستور موقتی که دیوان در هر دعوایی صادر کند، اثر آن این است که حق حاکمیت دولت مربوطه را محدود می کند و باید اضافه کنم نه در دعوای اوکراین علیه روسیه، نه در دعوای بین هند و پاکستان و نه در دعوای مربوط به توقیف اسناد محرمانه نزد استرالیا، وجود هدف امنیت ملی باعث نشد که دیوان از صدور دستور موقت خودداری نماید. اعمال فراسرزمینی تحریم ها نباید حق حاکمیت دولت ها تلقی شود و دیوان به آن حمایت مطلق دهد پس دیوان در قضیه حاضر می تواند دستور موقتی صادر کند که حق حاکمیت دولت امریکا را محدود سازد.

در ادامه، وکیل ایران اظهار نمود بر خلاف اینکه طرف امریکایی با استناد به قضیه احداث جاده، استدلال کرد که مثل آن دعوا، اینجا هم دیوان نباید مبادرت به صدور دستور موقت کند، باید خاطر نشان شود که آن قضیه و دعوای حاضر شبیه هم نیستند و با هم فرق می کنند. درست است که دستور موقت نبابد منجر به پیشداوری نسبت به تصمیم نهایی در مورد ماهیت دعوا شود ولی ممکن است دستور موقتی با تصمیم ماهیتی مشابهت داشته باشند. در دعوای گرجستان علیه روسیه که اصل ماهیت دعوا در مورد اعمال تبعیض روسیه در مورد جمعیت خاصی بود، دیوان دستور موقت داد که هیچیک از طرفین نسبت به جمعیت تحت صلاحیت خود به تدابیر تبعیض آمیز مبادرت نورزند. دعوای بین پاکستان و هند هم دستور موقتی صادر شده مشابه موضوع ماهیت دعوا بوده است. پس هر شباهتی بین دستور موقت و ماهیت دعوا به منزله پیشداوری نسبت به نتیجه نهایی رأی ماهوی نخواهد بود. در اینجا ایران معتقد است که تحریم ها نقض عهدنامه است و با دستور موقت، حقوق باور پذیر ایران فعلاً نقض نگردد و تدابیر محدود کننده امریکا تعلیق شوند تا تعیین تکلیف نهایی گردد. با این حال اگر دادگاه تصور می کند درخواست دستور موقت ایران با موضوع ماهیت دعوا شباهت اساسی دارد خود دادگاه می تواند به شکلی که مناسب می داند نسبت به صدور دستور موقت اقدام نماید.

در پایان آقای دکتر محسن محبی، نماینده جمهوری اسلامی ایران در این پرونده نزد دیوان بین المللی دادگستری، ملاحظات نهایی برای جمع بندی در خواست صدور دستور موقت ایران از دیوان را چنین مطرح نمود:

ایران در دور اول دفاعیات خود ثابت کرد تحریم های امریکا خلاف مواد بند اول ماده 4، بند اول ماده 7، بند اول ماده 8، بند دوم ماده 9 و بند اول ماده 10 عهدنامه مودت است و اعمال این تحریم ها به تشدید اختلاف طرفین دامن می زند. ضمن اینکه این تحریم ها واجد آثار گسترده و سنگینی بر مردم و شرکت های ایرانی است که بویژه از بین رفتن اشتغال صدها و هزاران ایرانی و قطع درآمد حاصل از فروش نفت که منبع اصلی تأمین هزینه‌های مربوط به ارایه خدمات عمومی به مردم توسط دولت است، از نتایج آن می باشد. بعلاوه که با افت شدید ریال، سرمایه های خارجی در حال تغییر جهت و خروج از کشور هستند. جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با فشار اقتصادی امریکا از کشورهای دیگر از جمله اتحادیه اروپا کمک خواسته و سیاست ریاضت اقتصادی را هم در داخل به اجرا گذاشته است. بخاطر تحریم های امریکا و تحریم هایی که در نوامبر اعمال خواهد شد وقت برای ایران تمام شده است چون عده زیادی از مردم ایران تحت این تحریم ها متحمل رنج های زیادی شده اند. اینها دلیل دولت من است که روش های دیپلماتیک را بدون کارایی می داند و چاره ای جز مراجعه به دیوان بین المللی دادگستری برای حفظ حقوق خود نداشته است. به گفته خود ایالات متحده، این تحریم ها شدیدترین در تاریخ است و ما خواهان توقف این تحریم ها تا تعیین تکلیف نهایی در مورد ماهیت دعوا هستیم. ایران خواستار رهایی موقتی از تحریم ها و بازگشت به شرایط قبل از 8 می 2018 است. ایران در حال همکاری با آژانس بین المللی انرژی هسته ای و تحت شدیدترین مکانیسم نظارتی است که تاکنون آژانس نسبت به یک دولت اعمال نموده است و این در شرایطی می باشد که آژانس تبعیت کامل ایران از تعهدات خود را تأیید نموده است. ادعاهای بی ربط دیروز امریکا در مورد حمایت دولت من از تروریسم بین المللی و فعالیت های ثبات زدا در منطقه را بطور جدی رد می‌کنم. این ادعاها بی مبنا و غیرمرتبط به اختلاف مطروحه است. فهرست بلندی از خطاهای ایالات متحده از سال 1979 علیه ایران وجود دارد که از جمله حمایت این کشور از عراق در جنگ تحمیل شده به ایران می باشد. لذا درخواست ایران از این دادگاه به قرار زیر است: امریکا کلیه تدابیر محدود کننده از جمله تحریم های 8 می 2018 را تعلیق کند و تحریم جدیدی علیه ایران وضع ننماید، امریکا اجرای کامل مجوزهای صادره در مورد قراردادهای فروش هواپیما و قطعات آنها را تضمین کند، امریکا به ایران و اتباع امریکایی و غیر امریکایی تضمین دهد که از قرار صادره توسط دیوان تبعیت خواهد کرد، و امریکا از هر اقدامی که به مخدوش شدن روابط ایران و امریکا در چارچوب عهدنامه مودت کمک خواهد کرد دوری نماید. آقای رییس و قضات محترم اجازه دهید کاغذ را کنار بگذارم و به این نکته اشاره کنم که مسأله در اینجا موضوعی کم اهمیت تر از مسأله توقیف کارکنان دیپلماتیک و کنسولی ایالات متحده در تهران نیست. اگر آن وقت نسبت به 52 نفر از کارکنان امریکایی در تهران نگرانی بود، الان در مورد 81 میلیون نفر ایرانی صحبت می کنیم.

در پایان رییس دیوان اظهار کرد که به ملاحظات پایانی نماینده ایران توجه خواهد شد و ختم جلسه را اعلام نمود.


Verbatim record 2018/17

Public sitting held on Tuesday 28 August 2018, at 10 a.m., at the Peace Palace, President Yusuf presiding, in the case concerning Alleged violations of the 1955 Treaty of Amity, Economic Relations, and Consular Rights (Islamic Republic of Iran v. United States of America)

Procedure(s): Provisional measures

Original Language

دیوان دادگستری بین المللی

گزارش رسیدگی به درخواست دستور موقت

جمهوری اسلامی ایران علیه ایالات متحده آمریکا

در دعوی نقض های ادعایی عهدنامه مودت و روابط اقتصادی و حقوق کنسولی

جلسه دوم (28 اوت 2018 برابر با ششم شهریور 1397)

دکتر امیرساعد وکیل

جلسه دوم رسیدگی به استماع اظهارات دولت امریکا در خصوص موارد درخواستی ایران در موضوع دستور موقت اختصاص داشت که با 8 دقیقه تأخیر قضات وارد اتاق جلسه رسیدگی شدند. جلسه با 15 قاضی شروع شد و رییس دیوان ابتدا اطلاع داد که در مقطع استراحت بین جلسه، قاضی رابینسون هم که امکان حضور در جلسه پیدا نکرده بود، خواهد پیوست و به این ترتیب، ترکیب دیوان برای رسیدگی به این پرونده تکمیل شد.

نماینده امریکا مخالفت قوی خود را درخواست صدور دستور موقت از سوی دیوان اعلام کرد و استدلال های خود را در قالب محورهای ذیل بیان نمود. از نظر آمریکا صلاحیت علی الظاهر که شرط صدور دستور موقت اسا وجود ندارد چرا که با توجه به مواد 20 و 21 عهدنامه مودت، برنامه هسته ای ایران با امنیت ملی امریکا ارتباط پیدا می کند، ایران در طول سالیان اقدام به حمایت از تروریسم نموده، ریسک دسترسی ایران به سلاح هسته ای وجود دارد و ایران با رفتار خود اقتصاد، منافع ملی و سیسات خارجی امریکا را تهدید نموده است لذا مبنای صلاحیتی که ایران بواسطه عهدنامه مودت مطرح می کند با توجه به استثنای شرط صلاحیت در این عهدنامه منتفی است و صلاحیتی برای رسیدگی دیوان وجود ندارد.

او خاطر نشان کرد که اگر دستور موقت توسط دیوان صادر شود به این معنی است که سال ها امریکا نمی تواند علیه ایران اقدامی انجام دهد و این به رغم تلاش هایی است که ایران در حوزه برنامه های موشکی، هسته ای و تروریستی خود در حال انجام است. باید توجه داشت که امریکا با اتخاذ این تدابیر محدود کننده و تحریم ها در واقع، در حال اجرای حق حاکمیت خود برای دفاع از امنیت ملی خویش است. ایران مکرراً اعلام کرده که با امریکا از 1979 خصومت دارد و علیه اتباع امریکایی هم دست به حملات تروریستی زده است.

نماینده امریکا یادآور شد که برجام یک توافق حقوقی الزام آور نیست و نمی تواند نقشی در صدور دستور موقت داشته باشد. ایران قربانی نیست چون تحریم هایی که وضع شده بخاطر تهدیدهای مستمر ایران علیه امنیت ملی امریکا بوده است و این تهدیدها در قطعنامه های مختلف مجمع عمومی و شورای امینت هم در طول سالیان گذشته، مستند است. ضمن اینکه خیلی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی فعلی ایران ناشی از سوئ مدیریت منابع و اقتصاد است. ایالات متحده قصد دارد بطور قانونی علیه رهبری ایران فشار وارد کند تا جهانی امن تر داشته باشیم و البته این تحریم ها در حوزه مسایل بشردوستانه و یا امنیت هواپیمایی کشوری اعمال نخواهد شد.

نماینده امریکا متذکر شد که در واقع، این دعوا برای برجام است نه عهدنامه مودت بین ایران و امریکا چون هدف اصلی ایران از درخواست صدور دستور موقت، بازگشت به دوران لغو تحریم های امریکاست. این موضوع از بند دوم دادخواست ایران بخوبی برمی آید که موضوع دعوای ایران منحصراً اعمال مجدد تحریم ها و جبران خسارات ناشی از آن می باشد. قصد برجام این بود که تهدیدهای هسته ای ایران را خنثی کند ولی برجام نسبت به تهدید موشکی ایران و تهدیدهای ناشی از فعالیت های تروریستی و حمایتی که از تروریست ها می کند، نمی پردازد. این در حالی است که صدها هزار تا میلیون ها دلار ایران به حزب الله کمک می کند و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم در درگیری های سوریه دخالت می کند و مسئول خسارات 6 میلیون سوری است. گروگانگیری کارمندان دیپلماتیک و کنسولی امریکا در سال 1979 فقط یک شروع بود و بعد از آن هم ایران هم حمایت های مالی و هم تسهیلات گسترده در کشورهای مختلف برای حمایت از تروریسم فراهم کرده است و سال ها از تبعیت از دستورات شورای امینت خودداری نموده است.

شایان ذکر است در یادداشت ریسس جمهور امریکا در 8 می 2018 که تحریم ها دوباره اجرایی شد ذکر شده است که علاوه بر اینکه هدف، عدم دسترسی ایران به سلاح هسته ای است، سیاست امریکا در بازداشتن سپاه از فعالیت های مداخله جویانه و ثبات زدای آن است و در دوران برجام، ایران از نظام مالی امریکا برای این مقاصد خود سوء استفاده می کرده است.

از 1987 تا 2018 در سیر تاریخی مورد اشاره نماینده امریکا، تحریم های متعددی علیه ایران از سوی امریکا اعمال شده و ممنوعیت هایی در مورد کالا و خدمات به اجرا درآمده است که همگی مطابق حقوق بین الملل بوده و در راستای حمایت از امنیت و منافع ملی امریکا و تصمیمات شورای امنیت و شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی صورت گرفته است چون ایران در مورد راستی آزمایی کافی در مورد سلاح های هسته ای و شیمیایی و غیره همکاری نکرده است. تحریم های 2006 تا 2010 علیه ایران برای مقابله با برنامه هسته ای ایران بوده که اتحادیه اروپا هم بدان پیوسته است. همه این تحریم ها برای مقابله با تهدیدهای ایران علیه امریکا اتخاذ شده و وقتی امریکا به این نقطه رسید که برجام اثری برای مقابله با تهدید هسته ای ایران ندارد، مشارکت و حضور خود را در آن متوقف کرد. در واقع، برجام، منافع زیادی را برای ایران ایجاد کرد که بتواند به فرایند غنی سازی خود ادامه دهد، به مواد هسته ای دسترسی داشته باشد و چه بسا برای سوخت از آن استفاده کند. ایران علاوه بر اینکه حزب الله، حماس، القاعده و طالبان را در فعالیت های تروریستی مورد حمایت قرار داده، بدون رعایت تشریفات و استانداردهای دادرسی عادلانه، اتباع امریکایی را مورد اتهامات بی اساس قرار داده و محاکمه کرده است. باید تأکید داشت که برنامه های موشکی ایران و فعالیت های بی ثبات سازی ایران در منطقه، مورد توجه سران اروپایی هم قرار گرفته و در کنار برجام، اصرار بر حل و فصل آن وجود داشته است. همه این ها مسایلی است که در مورد امنیت ملی ایالات متحده موضوعیت پیدا می کند. از نظر امریکا موضوع اصلی این دعوا برجام است نه عهدنامه مودت و این دعوا در واقع هیچ ربطی به تفسیر و اجرای عهدنامه مودت ایران و امریکا ندارد. همچنین باید گفت حقوق ادعایی ایران باور پذیر نیستند و ایران نمی تواند فوریت و ایراد خسارت غیرقابل جبران را در اینجا نشان دهد بلکه هر دستور موقتی حقوق ایالات متحده را مخدوش خواهد کرد.

در بخش دیگری از دفاعیات امریکا، موضوع شرایط درخواست صدور دستور موقت مورد توجه قرار گرفت که شرط اول آن این است که دادگاه دارای صلاحیت علی الظاهر برای رسیدگی به دعوا باشد و سپس می تواند اقدام به صدور دستور موقت کند. در این بخش وکیل امریکا توجه خود را بند دوم ماده 21 عهدنامه مودت معطوف کرد که ایران آن را بعنوان مبنای صلاحیت دیوان در این دعوا معرفی نموده است. این ماده ناظر بر اختلافات مربوط به تفسیر و اجرای عهدنامه مودت است ولی دعوای کنونی ایران مربوط به توقف مشارکت امریکا در برجام است. برجام یک سند چندجانبه است که شرط حل و فصل اختلاف خود را دارد و در آن هیچ اشاره ای به دیوان نشده است پس دیوان صلاحیت رسیدگی به این دعوا را ندارد.

محور دیگری که وکیل امریکا به آن اشاره کرد این بود که ایران طبق همین ماده، پیش شرط مراجعه به دیوان یعنی انجام تلاش های واقعی دیپلماتیک قبل از ثبت داخواست خود نزد دیوان را محقق ننموده است.  باید یادآور شد که ماده 41 اساسنامه غرض از صدور دستور موقت را حفظ حقوق طرفین می داند نه فقط حقوق خواهان. با توجه به حق حاکمیت امریکا، تردیدهای جدی درباره حقوق مورد ادعای ایران در شرایطی که امنیت ملی امریکا تهدید شده وجود دارد و بنابراین مبنایی برای صدور دستور موقت نیست. صلاحیت در مورد ماهیت این دعوا وجود ندارد و قضات باید به روح، متن و هدف برجام توجه کنند و در تصمیم خود آن را مورد اشاره قرار دهند.

رویه دیوان برخلاف اظهار وکیل ایران، این نیست که خود را محدود به فرمول و قالب دادخواست ثبت شده از سوی خواهان کند بلکه برای بررسی امکان صدور دستور موقت باید موضوع جوهری دعوا را نیز مورد بررسی قرار دهد. اگر به امور موضوعی دعوای ایران توجه کنیم در می یابیم که ایران از عدم ادامه حضور امریکا در برجام شکایت دارد و اینکه دوباره تحریم ها اعمال شده است. برجام سندی است که از نظر شرایط تاریخی، متفاوت از عهدنامه مودت است. شرط حل و فصل اختلافی که در برجام مقرر شده، دلیل محکم عدم رضایت دول عضو برجام به صلاحیت دیوان است پس صدور دستور موقت هم منتفی است. کما اینکه سایر اعضای برجام هم تصمیم گرفته اند از تمام یا بخشی از تعهدات خود طبق برجام دست بکشند. اقدام از طریق مجاری دیپلماتیک، مبنای غیرالزام آور بودن برجام و شرط حل و فصل سیاسی مندرج در برجام اینها ثابت می کند که برجام مبنای حل و فصل اختلاف حقوقی ندارد و مواعد زمانی کوتاهی که برای حل اختلاف به روش دیپلماتیک در برجام ذکر شده، حکایت از نگرانی های مربوط به صلح و امنیت بین المللی دارد. خلاصه اینکه هیچ مکانیسم الزام آور حقوقی برای حل و فصل اختلاف در برجام نیست. اتفاقاً بند 37 که به حل و فصل اختلافات در برجام می پردازد بطور صریح این وضعیت را پیش بینی کرده و آن یک مکانیسم سیاسی است و اصلاً مراجعه به دیوان بین المللی دادگستری در ان پیش بینی نشده است. در واقع ایران با طرح دعوای خود نزد دیوان می خواهد از این دادگاه سوء استفاده کند تا به مقاصد خود برسد.


Jennifer Gillian Newstead, American attorney and professor Donald Earl Childress, counselor on International Law, United States Department of State


مطابق بند دوم ماده 21 عهدنامه مودت خواهان باید تلاش دیپلماتیک اصیل و واقعی قبل از مراجعه به دیوان می کرده است. همان طور که دیوان در دعوای گرجستان علیه روسیه یا دعوای بین امریکا و آلمان اشاره داشته است، این فقط شرط شکلی تشریفاتی نیست و موضوعیت دارد. ایران فرصت کافی در اختیار امریکا نگذاشته و فاصله بین ارسال یادداشت های دیپلماتیک ایران و ثبت دادخواست بسیار کم است. خصوصاً که این تحریم ها دهه ها بر ایران اعمال می شده و هیچ یادداشت دیپلماتیکی قبل از این نداده بود. حتی ایران در یادداشت دیپلماتیک مورخ 11 جون 2018 خود که دیروز به آن بعنوان یکی از تلاش های دیپلماتیک خود برای حل و فصل اختلاف قبل از مراجعه به دیوان اشاره کرد، هیچ اشاره ای به عهدنامه مودت نشده و کلی گویی شده است. لذا مبنای صلاحیتی در این پرونده مفقود است و باید دیوان این دعوا را رد کند.

پس از آن، وکیل دیگر امریکا به تبین آثار حقوقی بند اول ماده 20 عهدنامه مودت پرداخت. از نظر او تدابیر مربوط به امنیت ملی، اتخاذ حقوق حاکمیتی برای هریک از طرفین را توجیه می کند. از نظر وکیل امریکایی این ماده، دیوان را از هر صلاحیت علی الظاهر محروم می کند و ادعای ایران را از وصف باور پذیری هم خارج می سازد چون در واقع ایران دنبال حقوق خود بر اساس برجام است نه عهدنامه مودت. در این ماده، استثنااتی مشخصاً تعیین شده اند که شرط صلاحیتی عهدنامه مودت را محدود می کند و این موارد بخوبی از متن ماده مشخص است که دستور موقت بردار نیستند. امریکا زمانی که عهدنامه مودت را امضا کرده می خواسته نسبت به مسایل حساس، حق حاکمیت خود را حفظ کند و به همین دلیل کنگره، صلاحیت محدود دیوان را طبق عهدنامه پذیرفت. این ماده در واقع، استثنایی بر صلاحیت دیوان و ماده 21 عهدنامه مودت است. پس مبنایی برای صلاحیت علی الظاهر وجود ندارد و دیگر امکان صدور دستور موقت نیست. در این راستا می توان به دعوای پاکستان و هند یا دعوای کنگو علیه رواندا نیز اشاره نمود.

در قضیه سکوهای نفتی بین ایران و امریکا و همچنین در قضیه نیکاراگوئه هیچکدام مطرح نشده که دیوان نمی تواند  استثنای مبنای صلاحیتی را برای صدور دستور موقت بررسی کند. بر خلاف نظر وکیل ایرانی، بند اول ماده 20 ماهیتی نیست بلکه جنبه صلاحیتی دارد و در واقع این ماده، دعوا را از قلمرو اجرایی عهدنامه خارج می کند. شق د بند اول ماده 20 تعهدات طرفین را محدود می کند و دیوان در رویه خود در مورد مفهوم منافع امنیت ملی، تفسیر موسع را اتخاذ کرده است. (دعوای جیبوتی علیه فرانسه) لذا امریکا برای خود حاشیه تفسیر گسترده ای قایل است و اگر به تاریخچه مذاکرات مربوط به عهدنامه مودت برگردیم در حین مذاکرات تصریح شده که دولت ها در راستای اجرای این ماده حق دارند تدابیری برای حمایت از خود و بهداشت عمومی اتخاذ کنند. همچنین ذکر شده که طرفین صلاحدید موسعی را برای اعمال این استثناها که در این ماده آمده برای خود در نظر خواهند گرفت.

در مقابل تهدید امنیت ملی، بلحاظ تاریخی، تدابیر اقتصادی مثل توقیف اموال یا تحریم خیلی شابع بوده است برای نمونه می توان به عهدنامه مودت امریکا با ایتالیا یا آلمان اشاره کرد. در دعوای حاضر، موضوع تهدید هستهد ای ایران است که حساسیت امنیت ملی امریکا را بر می انگیزد. در دستور اجرایی کلینتون در 2006 تصریح شده که تحریم هایی که علیه ایران اتخاذ می شوند بواسطه تهدیدهای علیه امنیت ملی امریکاست و در متن یادداشت مورخ 8 می 2018 هم به موضوع ضروریات امنیت اتباع امریکایی اشاره شده است. ایران بعد از برجام، رفتارهای ثبات زدای خود را افزایش داده و این فعالیت های خطرناک، امنیت ملی امریکا را بیشتر تهدید می کند بویژه که برجام دسترسی ایران به سلاح هسته ای را برای همیشه قطع نمی کند. در ضمن در شق ب بند اول ماده 20 عهدنامه مودت این اختیار به هر یک از طرفین داده شده که درباره مواد قابل شکافت و تولید مواد رادیواکتیو اقدامات مربوطه را بعنوان استثنای تعهدات بموجب عهدنامه اتخاذ کنند. از عبارت این شق در مقایسه با سایر بندها بخوبی روشن است که می تواند امریکا اقداماتی فراتر از اعمال ممنوعیت صادراتی و وارداتی اتخاذ نماید.

در ادامه، وکیل امریکا با اشاره به نظریه قاضی ابراهام در قضیه لوله های آسیاب مطرح می کند که برای دستور موقت باید خواهان ثابت کند آیا واقعا حقوق عینی ای وجود دارد و آیا واقعا این حقوق در معرض خطر هستند. دعوای ایران مبنایی ندارد چون اصل دعوا مربئط به برجام است نه عهدنامه مودت و بر اساس مفاد بند اول ماده 20 عهدنامه مودت، این حقوق ادعایی ایران باور پذیر نیستند. حتی اگر دیوان به نتیجه برسد که صلاحیت دارد ایران در ماهیت نمی تواند این حقوق ادعایی را ثابت کند چون مبنای آنها در برجام است نه در عهدنامه مودت. او به بند 2 دادخواست ایران اشاره می کند که همه دعوای ایران بر سر خروج امریکا از برجام است. سال ها قبل از برجام ایران هیچ دعوایی در مورد برجام مطرح نکرده و نزد این دادگاه نیاورده است و همین نشان می دهد مبنای دعوای ایران برجام است نه عهدنامه. ایران اشارات خود را به تصمیم 8 می 2018 و تحریم های قابل پیش بینی در نوامبر دیروز تکرار کرد که ثابت می کند دعوای او دقیقاً مربوط به برجام است که در آن شرط صلاحیتی دیوان وجود ندارد. طبق نظر قاضی آبراهام باید ادعای خواهان بطور کامل، جدی در ماهیت باشد. در حالی که نگرانی های هسته ای و امنیت ملی امریکا جایی برای ادعای ایران باقی نمی گذارد که در ماهیت بطور کافی جدی باشد. تعهدات ماهوی عهدنامه ، مبنایی برای ادعای ایران با توجه به ماده 20 باقی نمی گذارد.

درخواست دستور موقت ایران خیلی گل و گشاد است و اگر دستور موقتی صادر شود یعنی امریکا طبق حقوق داخلی خود مجوز تجارت و معامله با ایران را دهد و این خلاف حق حاکمیت امریکاست. دادن دستور موقت برای ایران به منزله صدور رأی ماهیتی موقت به نفع ایران است و این در حالی است که ایران نمی تواند غیرقابل جبران بودن ضرر را ثابت کند. در واقع ایران با درخواست دستور موقت، بدنبال حفظ حقوق خود نیست بلکه درصدد جلوگیری از ورود خسارات اقتصادی به خود است.

این دادرسی از نظر امریکا نمی تواند رسیدگی قضایی درباره سیاست امریکا در روابط خارجی خود با ایران بعنوان یک بازیگر بد باشد. چنان که ایمانوئل مکرون در 22 آوریل 2008 به برنامه موشکی و رفتار بد آن در منطقه اشاره کرده است و دلیل حفظ برجام را این دانسته که هیچگونه جایگزین دیگری وجود ندارد.  پس دیوان حق ندارد به سیاست روابط ایران و امریکا بپردازد.

ایران باید برای درخواست دستور موقت، ثابت کند که حقوق ادعایی که می خواهد حفظ کند مربوط به ماهیت دعواست، ریسک واقعی نسبت به این حقوق وجود دارد . خطر فوری قابل توجیه می باشد. هر سه شرط باید وجود داشته باشد. باید وقتی دیوان می خواهد دستور موقت صادر کند آثار آن را بر خوانده هم در نظر بگیرد نه فقط بر خواهان. دستور موقت درخواستی ایران منجر به خسارات غیرقابل جبران به امریکا می شود و منجر به بروز پیشداوری نسبت به ماهیت دعوا می گردد. (قضیه احداث جاده، دستور موقت در دعوای بین کاستاریکا و نیکاراگوئه)

وقتی له بند 50 دادخواست ایران . بند 42 درخواست دستور موقت ایران نگاه می کنیم علاوه بر اینمه بعضی بندهای درخواست دستور موقت ایران با هم تداخل دارند، متوجه همپوشانی خواسته های ایران در داخواست و درخواست های آن در صدور دستور موقت می شویم. البته 3 خواسته از 5 خواسته ایران مربوط به برداشتن تحریم هاست که اینها مربوط به برجام می شود نه عهدنامه مودت. ما دیروز هیچ خواسته مشخصی را از ایران بعنوان دستور موقت نشنیدیم و فرقی چندان بین درخواست های دستور موقت و خواسته های اصلی دیوان در دعوای ماهیتی نیست. این خواسته های ایران می خواهد حق مشروع حاکمیت امریکا را در اتخاذ تدابیر برای ضروریات امنیت ملی خود از او بگیرد.

علاوه بر اینکه هدف تحریم ها اعمال فشار بر رهبری ایران است، عوامل دیگر مثل سوء مدیریت اقتصادی باعث این مشکلتت اقتصادی و اجتماعی ایران شده و نه تنها رابطه سببیت در اینجا قابل اثبات نیست بلکه امریکا حقوق قانونی خود را اجرا کرده است. ناآرامی ها در ایران، نتیجه سیاست های حکومت بوده است. در ضمن می توان به سخنرانی رهبر ایران در پنج روز پیش اشاره کرد که بدرستی اعلام کرده اند عامل مشکلات ایران در تحریم ها نیست بلکه به امور داخلی ما مربوط می شود. به هر حال ایران باید سبب، پیامد و هزینه را اینجا معلوم کند.

در مورد اثبات اینکه حقوق ادعایی ایران، اگر ضرری وارد شود خسارات غیرقابل جبران بودن نیست وکیل امریکا بیان کرد رویه دیوان طی نظری که در سال 2007 در مورد پرونده احداث جاده داد، نیازی نیست دادگاه خسارات وارده را ارزیابی کند این پرونده هم همین طور است. ایران در مورد تحریم هایی که از 2006 اعمال شده اعتراض نکرده است. حتی اگر قصد امریکا تحت فشار قرار دادن رهبری باشد الان نه تحریم های سازمان ملل و نه تحریم های اتحادیه اروپایی اجرا نمی شود ولی آن موقع اجرا می شد پس وضعیت ایران به مراتب الان بهتر از آن وقت است. بعلاوه که اتحادیه اروپا در حال ارایه کمک هایی به ایران است.

لازم به ذکر است خیلی از مجوزهای عامی که برای مواد غذایی، پسته یا فرش بعد از برجام داده شد در عمل اجرا نمی شد و قراردادهای هواپیمایی هم قاعدتاض تا وقتی برجام باشد معتبر هستند. البته امریکا برای نجات جان مسافران، ضمن بررسی مورد به مورد، این سیاست را دارد که برای تحویل هواپیماها اعطای مجوز موردی را مورد بررسی قرار دهد. امور بشردوستانه هم نهایت تلاشش را امریکا می کند مثل معاملات دارو که جزو تحریم ها نباشد.

بدین ترتیب، وقتی خسارت غیرقابل جبرانی وجود ندارد فوریتی هم نخواهد بود. این تحریم ها جدید نیست و چند دهه است اعمال می شوند. دستور موقت، جنبه استثنایی دارد و باید حق هر دو طرف را در دعوا دید و باید مبنایی جدی در ماهیت دعوا داشته باشد.

با لحاظ سرعت در تهیه متن (حدود یکساعت پس از پایان جلسه دادرسی)، ایرادات و بویژه اشتباهات ویرایشی را  بر من ببخشید.


Verbatim record 2018/17

Public sitting held on Tuesday 28 August 2018, at 10 a.m., at the Peace Palace, President Yusuf presiding, in the case concerning Alleged violations of the 1955 Treaty of Amity, Economic Relations, and Consular Rights (Islamic Republic of Iran v. United States of America)

Procedure(s): Provisional measures

Original Language

 دیوان دادگستری بین المللی 

گزارش جلسات رسیدگی به درخواست دستور موقت جمهوری اسلامی ایران علیه ایالات متحده آمریکا در دعوی نقض های ادعایی عهدنامه مودت ایران و امریکا

در دیوان بین المللی دادگستری


1) جلسه اول رسیدگی مورخ 27 اوت 2018 برابر با پنجم شهریور 1397


Verbatim record 2018/16

Public sitting held on Monday 27 August 2018, at 10 a.m., at the Peace Palace, President Yusuf presiding, in the case concerning Alleged violations of the 1955 Treaty of Amity, Economic Relations, and Consular Rights (Islamic Republic of Iran v. United States of America)

Procedure(s): Provisional measures

Original Language

دکتر امیرساعد وکیل

پس از اعلام یک دقیقه سکوت به احترام فوت دبیرکل سابق سازمان ملل متحد، قاضی ایواشی که جایگزین قاضی اوادا شده، معرفی شد و سوگند یاد کرد. متعاقباً طبق تشریفات معمول دیوان، هر دو قاضی اختصاصی امریکایی (دکتر براور) و ایرانی (دکتر ممتاز) معرفی شدند و آنها نیز سوگند یاد کردند. لازم به ذکر است قاضی ایالات متحده امکان حضور در این پرونده را نداشت و از این جهت، قاضی اختصاصی امریکایی برای این پرونده معرفی شده است.

رییس دیوان پس از اشاره کوتاهی به گردشکار پرونده و دادخواست و مکاتباتی که بین طرفین صورت گرفته است، از منشی دادگاه خواست که درخواست های ایران را برای صدور دستور موقت قرائت کند. درخواست ایران اجمالاً تعلیق فوری تحریم ها بویژه تحریم های فراسرزمینی که ایالات متحده مجدداً بعد از خروج از برجام آنها را در یک مرحله تحمیل کرده و در مرحله دیگر با شدت بیشتری تحریم ها را گسترش خواهد داد و این تحریم ها منجر به تشدید اختلافات بین طرفین دعوا می گردد، اجرای کامل قراردادها و توافقات فی مابین از جمله قرارداد با شرکت بوئینگ در مورد خرید هواپیماهای غیرنظامی، تعهد امریکا به اجرای کامل دستوری که از این دادگاه صادر خواهد شد، خودداری از هر اقدامی که امریکا درصدد دور زدن و بی اثر کردن قرار صادره از این دادگاه برآید و نهایتاً درخواست جبران خسارت کامل بابت تحریم های اعمال شده از سوی امریکا و تضمین عدم تکرار تا تعیین تکلیف نهایی اختلاف بموجب رأی قطعی دیوان است.

ادامه گزارش جلسه اول-پنجم شهریور 1397


2) جلسه دوم، 28 اوت 2018 برابر با ششم شهریور 1397


Verbatim record 2018/17

Public sitting held on Tuesday 28 August 2018, at 10 a.m., at the Peace Palace, President Yusuf presiding, in the case concerning Alleged violations of the 1955 Treaty of Amity, Economic Relations, and Consular Rights (Islamic Republic of Iran v. United States of America)

Procedure(s): Provisional measures

Original Language


در این جلسه نماینده امریکا مخالفت قوی خود را درخواست صدور دستور موقت از سوی دیوان اعلام کرد و استدلال های خود را در قالب محورهای ذیل بیان نمود. از نظر آمریکا صلاحیت علی الظاهر که شرط صدور دستور موقت اسا وجود ندارد چرا که با توجه به مواد 20 و 21 عهدنامه مودت، برنامه هسته ای ایران با امنیت ملی امریکا ارتباط پیدا می کند، ایران در طول سالیان اقدام به حمایت از تروریسم نموده، ریسک دسترسی ایران به سلاح هسته ای وجود دارد و ایران با رفتار خود اقتصاد، منافع ملی و سیسات خارجی امریکا را تهدید نموده است لذا مبنای صلاحیتی که ایران بواسطه عهدنامه مودت مطرح می کند با توجه به استثنای شرط صلاحیت در این عهدنامه منتفی است و صلاحیتی برای رسیدگی دیوان وجود ندارد.

او خاطر نشان کرد که اگر دستور موقت توسط دیوان صادر شود به این معنی است که سال ها امریکا نمی تواند علیه ایران اقدامی انجام دهد و این به رغم تلاش هایی است که ایران در حوزه برنامه های موشکی، هسته ای و تروریستی خود در حال انجام است. باید توجه داشت که امریکا با اتخاذ این تدابیر محدود کننده و تحریم ها در واقع، در حال اجرای حق حاکمیت خود برای دفاع از امنیت ملی خویش است. ایران مکرراً اعلام کرده که با امریکا از 1979 خصومت دارد و علیه اتباع امریکایی هم دست به حملات تروریستی زده است.

 ادامه گزارش جلسه دوم-ششم شهریور 1397


3) جلسه سوم، 29 اوت 2018 برابر با هفتم شهریور 1397

Verbatim record 2018/18

Public sitting held on Wednesday 29 August 2018, at 10 a.m., at the Peace Palace President Yusuf presiding, in the case concerning Alleged violations of the 1955 Treaty of Amity, Economic Relations, and Consular Rights (Islamic Republic of Iran v. United States of America)
Procedure(s): Provisional measures
Original Language

موضوع جلسه سوم رسیدگی، ارایه دور دوم ملاحظات جمهوری اسلامی ایران در خصوص درخواست دستور موقت با نگاه به اظهارات دیروز تیم دفاعی ایالات متحده بود که بدون هیچ تأخیری آغاز شد. وکیل ایران آقای آلن پله در ابتدا اظهار نمود دعوای ایران بر خلاف اظهار وکیل امریکا، در مورد برجام نیست و این دیوان صلاحیت رسیدگی به این اختلاف را دارد. از نظر ایران تحریم های اعمال شده از سوی امریکا با مفاد عهدنامه مودت مغایرت دارد و اینکه تحریم ها بعد از خروج امریکا از برجام و در 8 می اعلام شده است باعث نمی شود که ادعای ایران به برجام ربط داده شود بلکه مشکل ما در اینجا این است که می خواهیم ثابت کنیم تحریم های 8 می 2018 موجب تشدید اختلاف بین طرفین خواهد شد.

 ادامه گزارش جلسه سوم-هفتم شهریور 1397


4) جلسه چهارم- 30 اوت 2018 برابر با هشتم شهریور 1397

جلسه چهارم و پایانی رسیدگی به درخواست دستور موقت ایران که به استماع ملاحظات طرف امریکایی اختصاص داشت با چهار دقیقه تأخیر آغاز شد. وکیل امریکا به موضع ایران که مبنای حقوقی برای بررسی خسارات احتمالی به حقوق امریکا در دستور موقت وجود ندارد اعتراض کرد و این موضع ایران را هم رد کرد که سوء مدیریت داخلی در ایران که وضعیت اقتصادی امروز برای ایران را ببار آورده نباید در این قضیه مورد توجه قرار بگیرد را هم غیرموجه دانست. او تأکید کرد دستور موقت دیوان در این قضیه به منزله اجبار ایالات متحده ادامه شرکت خود در برجام است. ایران دعوایش مربوط به برجام می باشد اما لباس عهدنامه مودت به تن آن کرده تا دادگاه صلاحیت رسیدگی پیدا کند. 


Verbatim record 2018/19

Public sitting held on Thursday 30 August 2018, at 10 a.m., at the Peace Palace President Yusuf presiding, in the case concerning Alleged violations of the 1955 Treaty of Amity, Economic Relations, and Consular Rights (Islamic Republic of Iran v. United States of America)

Procedure(s): Provisional measures

Available in

Original Language


Press release 2018/43

30 August 2018

Alleged violations of the 1955 Treaty of Amity, Economic Relations, and Consular Rights (Islamic Republic of Iran v. United States of America) - Conclusion of the public hearings on the request for the indication of provisional measures submitted by Iran - The Court to begin its deliberation

Available in

English ---    French

متن کامل گزارش جلسه چهارم-هشتم شهریور 1397

دیوان دادگستری بین المللی

جهانی شدن و حقوق بین الملل، یکسان سازی مفاهیم

جهانی شدن و حقوق بین الملل، یکسان سازی مفاهیم

Globalization and International Law

Unification of Concepts

حقوق بین الملل  را می توان به عنوان مجموعه ای از اصول، عرف ها، و قواعدی است که به گونه ای موثر مورد شناسایی تابعان حقوق بین الملل  قرار گرفته، جامعه بین المللی را پس از شکل گیری، روابط بین الملل از شکل صرفا سیاسی خارج کرده و آن را نظم حقوقی بخشیده است، تعریف نمود و جهانی شدن را روندی دانست که حقوق بین الملل به عنوان ابزار، به تسهیل آن می پردازد.

یکی از ابزارهای ذاتی و نانوشته حقوق بین الملل نیز، هماهنگ سازی و یکسان سازی مفاهیم حقوقی در روابط بین الملل است که ویژگی ها و مفاهیم این ابزار بصورت ذیل تعریف می گردد:

ü     یکسان سازی، یک روند است، نه یک پیامد:

یکسان سازی فرآیندی است که در مسیر آن حقوق بین الملل، هماهنگی لازم برای بقای خویش را تضمین می کند.

ü     ذاتی سیستم حقوق بین الملل است

این روند در بستر حقوق بین الملل وجود داشته و به همکاری میان اجزا مختلف و بقای سیستم حقوق بین الملل می انجامد، زیرا که حقوق بین الملل، اصول و قواعد مشترکی است که از ابتدا میان طرفین(تابعان و اعضای جامعه بین المللی) وجود داشته است.

ü     ابزاری تکمیلی در حقوق بین الملل

یکسان سازی به عنوان ابزار تکمیلی و توافقی در حقوق بین الملل استفاده می شود. آنجا که در حقوق بین الملل، اصول مشترک جدید پا به عرصه وجود می گذارند در حقیقت نظام حقوق بین الملل با استفاده از یکسان سازی به حیات خود ادامه می دهد؛ با توجه به اصل اراده و استقلال دولتها یکسان سازی موضوعات حقوقی به معنی از میان رفتن یکی یا چندین موضوع بطور کامل نیست و مفهوم جدید حاصل از یکسان سازی بدون حذف موجودیت های قبلی به تحکیم اتحاد و یکپارچگی موضوعات با یکدیگر می پردازد است.

ü     برتری یکسان سازی

نتیجه استفاده از این ابزار، رسیدن به مجموعه ای مشترک و مستقل از طرفین تشکیل دهنده با مرزهای مشخص و فراتر از قوانین سابق نتیجه یکسان سازی خواهد بود که دارای برتری تفویض شده از طرفین می باشد.


برای دیدن تصاویر بزرگتر، کلیک نمایید.

 

کتاب حقوق خصوصی در ورای دولت ملی

کتاب حقوق خصوصی در ورای دولت ملی، ترجمه شش مقاله ارزشمند از پروفسور یورگن بازدو رئیس موسسه ماکس پلانک حقوق تطبیقی و حقوق بین الملل خصوصی -هامبورگ می باشد؛ ایشان همچنین مجموعه سخنرانی هایی را در ارتباط با حقوق بین الملل خصوصی و جهانی شدن حقوق در سال در دانشگاه های تهران، مفید قم، اصفهان و شیراز داشته اند. پس از آشنایی و خوش آمد گویی اینجانب به ایشان به زبان آلمانی در مراسم گروه حقوق دانشگاه اصفهان، بر آن شدم تا مجموعه ای از مقالات ایشان را گردآوری و ترجمه نمایم و دسترسی به این منظور بدون کمک های دوست فرهیخته و دانشمند، جناب آقای علی رضا ارواحی، چندان آسان نمی نمود، اکنون حاصل گردآوری، ترجمه و تدوین گزیده مقالات بدین وسیله در اختیار علاقمندان قرار می گیرد.

هرگونه استفاده علمی با ذکر منبع سبب خشنودی و پیشرفت بیشتر جامعه علمی خواهد بود. 

در ذیل می توانید اطلاعات بیشتری در این خصوص مطالعه نمایید.


       این مکتوب برگزیده­ی بیش از 40 مقاله‌ای می‌باشد که نویسنده در طول سال‌های صدارت موسسه‌ی ماکس پلانک (حقوق تطبیقی و حقوق بین‌الملل خصوصی) تهیه و ارائه نموده است. برخی از این مقالات تاکنون علاوه بر انتشار در مجلات حقوقی معتبر بین‌المللی چندین بار در کنفرانس‌های بین‌المللی مختلف و در کشورهای دیگر از جمله ایران نیز ارائه گردیده­اند؛ اهمیت و اعتبار موسسه‌ی ماکس پلانک و پیشروبودن آن در مباحث حقوقی بر پژوهشگران پوشیده نمی‌باشد. نوشته ­ی حاضر خوانندگان را با مباحث نوینی از حقوق بین‌الملل خصوصی آشنا می‌کند و می‌تواند منبعی با سرفصل‌های جدید برای پژوهشگران حقوق خصوصی قلمداد گردد و هم‌چنین گفتگویی برای آشنایی بیشتر با تلاش‌های اتحادیه‌ی اروپا در زمینه‌ی یکسان‌سازی حقوق خصوصی و از میان‌بردن تعارضات نظام‌های حقوقی مختلفی هم‌چون حقوق مشترک (کامِن‌لا) و رومی- ژرمنی به‌شمار آید.

به دلیل تازگی این مباحث و نبود معادل‌های فارسی به واژگانی روی آورده شد که در برخی موارد برای اولین‌بار در متون حقوقی استفاده می‌شود، بدین‌جهت به مفهوم واژه‌ی انگلیسی بیش از معنای تحت‌اللفظی اهمیت داده می‌شود، این امر تا حدی توانسته است به انتقال مفهوم این مباحث تازه بیانجامد، هرچند که ممکن است در مواردی این مقصود به‌دست نیامده باشد. فهرست عناوین مقالات ترجمه شده را در ادامه مطلب مطالعه نمایید: 

اصالت جهانی شدن


اصالت جهانی شدن

Originality of Globalization

چکیده

جهانی شدن واژه ای که در اولین برخورد احتیاط را در ذهن متبادر می سازد و عامه و دانشگاهیان را به تفکر وا می دارد. در ابتدا هجمه ای از سوی عوامل قدرت، اقتصاد و صنعت و برنامه ای از پیش تعیین شده برای سود جویی دیگران  به نظر می رسد. با کمی تفکر این نتیجه حاصل می گردد که در بخش فرهنگی و اخلاقی آن کم کم می بایست فرهنگ های دیگر را پذیرا شویم و این نیز نقشه ای برای از بین بردن فرهنگ هاست. در ابعاد دیگر نگاه هایی از این دست وجود دارند که بسیار نزدیک به واقعیت هستند اما شناختی صحیح به نظر نمی رسند. قبل از تصمیم گیری برای چگونگی برخورد با این مقوله می بایست شناختی از جنس، ماهیت و خاستگاه این پدیده داشته باشیم. بر خلاف تفکر رایج، زادگاه آن در زندگی جمعی انسان ها و حرکت به سوی زندگی بهتر است و نه در برنامه ای از پیش تعیین شده برای غلبه بر ملت ها، اما آنچه که بیشتر از آن به اشتباه نقشه و توطئه یاد می شود در حقیقت همان شناخت صحیح از این پدیده است که منجر به استفاده بهتر و در جهت اهداف هر صاحب قدرتی است. واقعیت امری به نام جهانی شدن و پرداختن به موضوع جهانی سازی یکی از موضوعاتی است که در این گفتار بررسی می گردد. روندی که در آن بنا بر قانون طبیعت غالب و مغلوب وجود خواهد داشت و بسیاری از احتیاط ها در مورد آن وجود دارد و به جا نیز می باشند. اما با شناخت کامل این روند به راحتی می توان در زمره غالبین و فاتحان آن که همان جایگاه واقعی مورد ادعای ما است، قرار گرفت. این مقاله بر این عقیده استوار است که جهانی شدن زاده فرهنگی قدیمی و انسانی بر مبنای پذیرش محاسن و به کنار گذاشتن معایب است. ضمن اینکه در چرخه طبیعی مسائل انسانی امری ممکن است در برهه ای از زمان مطلوب و در برهه ای دیگر نامطلوب باشد و در برخورد با پدیده جهانی شدن مسائلی از این دست وجود دارند و می بایست مورد شناسایی صحیح قرار گیرند. پیدایش حقوق بین الملل پدیده ای شبیه به جهانی شدن است که حتی به آن می توان از منظر زادگاه امر جهانی شدن نگاه کرد. شباهت های اصولی در نوع بوجود آمودن این دو پدیده و همچنین روند پذیرش آنها از موضوعات اساسی دیگری است که در این مقاله بررسی می گردد.


کلید واژگان: اجتماع گرایی، جهانی شدن، حقوق بین الملل، جهانی سازی