گاهداد

نگاه تطبیقی و فراملی به مفاهیم مشترک حقوق بین الملل و اساسی

نگاه تطبیقی و فراملی به مفاهیم مشترک حقوق بین الملل و اساسی

گاهداد

گاهداد به ترجمه و انتشار اخبار بین المللی حقوق اساسی شامل آرای دادگاه های قانون اساسی و عالی، معرفی کتب، مقالات، فراخوان و بورسیه های بین المللی می پردازد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نظارت بر حسن اجرا» ثبت شده است

Balancing Accountability and Effectiveness: A Case for Moderated Parliamentarism


(2021) 7 Canadian Journal of Comparative and Contemporary Law pp

U of Melbourne Legal Studies Research Paper No. 941


توازن پاسخگویی و کارآمدی:

نمونه‌ای از مجلس‌گرایی(پارلمانتاریسم) معتدل

 

چکیده

در این مقاله، به دو مبحث مهم در مطالعات حقوق اساسی خواهم پرداخت، نوع نظام نهادی و انتخاب نظام انتخاباتی. همچنین، ارتباط و تعامل آن‌ها با یکدیگر را از طریق یک چارچوب هنجاری و راجع به نقشی که قانون اساسی می بایست در شکل گیری نظام‌های حزبی ایفا کند بررسی خواهم کرد. هدف اصلی نیز، ارائه یک دفاع نظری از نظام مجلس‌گرای معتدل، به عنوان گزینه‌ برتر نسبت به سایر نظام های جایگزین، از جمله نظام‌های ریاستی، نیمه ریاستی، و دیگر اشکال مجلس‌گرایی است.

 

نظام پارلمانداری معتدل شامل یک قوه مقننه قدرتمند دو مجلسی است که مجلسین آن متقارن (یعنی دارای قدرت قانونگذاری برابر) و ناسازگار (یعنی احتمالا دارای ترکیب‌های حزبی متفاوت) هستند. این نظام، دارای یک مجلس میانه‌رو است که کارکرد اصلی آن رای اعتماد به دولت است، در حالی که کارکرد اصلی مجلس متقابل آن، نظارت بر دولت خواهد بود.

مجلس رای اعتماد و مخالفت با استفاده از یک نظام انتخاباتی معتدل و مبتنی بر رای اکثریت انتخاب می‌شوند (مانند نظام رای‌گیری تاییدی یا نظام انتخاباتی ترجیحی، اما نه به شیوه نخست‌گزینی).

مجلس دیگر(کاملا مستقل، ناظر و منصوب شده) براساس مدل نمایندگی تناسبی تاسیس خواهد شد (به صورت تعدیل شده با حدنصاب بالا برای تبدیل آرا به کرسی‌های نمایندگی).

مجلس رای اعتماد و مخالفت، به صورت یکجا برای مدتی کوتاهتر‌ انتخاب خواهند شد. این مجلس به تنهایی صلاحیت انتصاب و برکناری یک مجری سیاسی واحد به ریاست نخست وزیر را داراست.

مجلس ناظر، مستقل از مجلس اول و قوه اجرایی است و اعضای آن دارای دوره طولانی‌تر و غیر ثابت هستند.

 

پارلمانداری معتدل مزایای نظام‌های متفاوت حکمرانی و انتخاباتی را به گونه ای ترکیب می‌کند که چهار اصول اساسی کلیدی راجع به احزاب را بهینه کند:

1)      این نظام از استقلال هدفمند احزاب صیانت می‌کند و توانایی آن ها را در پایین نگه‌داشتن چهار هزینه دمکراسی را فراهم می‌کند.

2)      این نظام  با فراهم آوردن اصل بهینه‌سازی نظام حزبی، نه تنها احتمال نمایندگی هر گروه رای دهنده عمده را افزایش می‌دهد بلکه بین احزاب حاکم (که احتمالا بر مجلس رای اعتماد و مخالف تسلط دارند) و احزاب ذی‌نفوذ (که در مجلس ناظر حضور دارند) نیز تمایز و تاثیر ایجاد می‌کند.

3)      این نظام به اصل تفکیک حزب و دولت به اصل تفکیک حزب و دولت کمک می‌کند و اختیارات قابل توجهی را به احزاب کوچک‌تر در مجلس ناظر اعطا می‌کند.

4)      و اصل ضد تفرقه احزاب،  را با تمایز میان تاثیر احزاب کوچکتری که به دو قطبی سازی تفرقه ساز(آبستراکسیون) و غیر تفرقه ساز را ارتقا می دهد(و دومی را بسیار کمتر از اول مجازات می کند.)

 

جدال‌های سنتی درباره نظام پارلمانی و ریاستی، و میان نظام‌های انتخاباتی مبتنی بر اکثریت و تناسبی، برای مدت زیادی ادامه داشته است، زیرا که هر کدام از آن ها نکات جذابی ارائه کرده‌اند. نظام پارلمانداری معتدل (پارلمانتاریسم معتدل) می‌کوشد تا جذاب‌ترین عناصر هریک را ترکیب کند. پارلماداری معتدل، کنترل و تعادل را از نظام ریاستی، عدم دقت مداوم اجرای سیاسی را از نظام پارلمانی، ضدقطبی سازی/تفرقه/آبستراکسیون را از نظام‌های انتخاباتی مبتنی بر اکثریت و کثرت گرایی سیاسی از مدل نمایندگی تناسبی می‌گیرد و از آنجا که این مزایا می‌توانند با یکدیگر در تنش و اختلاف قرار بگیرند، هیج نظامی نمی‌تواند که هر یک از آن‌ها را بدون هزینه سازی برای دیگری به حداکثر برساند. پارلمانداری معتدل یکی از راه‌های بهینه سازی مزایای هر نظام و ارائه یک نظام پایدار و کارآمد است.


کلمات کلیدی: تفکیک قوا، نظام ریاستی، نظام پارلمانی، نظام انتخاباتی، احزاب سیاسی، طراحی نظام اساسی، حقوق اساسی


با تشکر از علی شکرانه جهت ترجمه چکیده 


Tarunabh Khaitan

University of Melbourne - Law School; University of Oxford - Faculty of Law; NYU Law School; Berkeley Center on Comparative Equality Law; NYU Law School

https://papers.ssrn.com/sol3/papers.cfm?abstract_id=3762507 

آشنایی با دیوان عالی ایالات متحده آمریکا

معرفی دیوان عالی ایالات متحده آمریکا

دیوان عالی، قدرتمندترین نهاد قضایی و حقوقی در ایالات متحده آمریکاست. از سقط جنین گرفته تا تبعیض مثبت، محدودیت حمل اسلحه، و خدمات درمانی، سرنوشت نهایی و قضایی و حقوقی مهمترین مسائل روز آمریکا نه در کاخ سفید، یا کنگره، بلکه توسط قضات دیوان عالی حل و فصل می‌شود.

احکام دیوان در کل نظام آمریکا حرف آخر را می‌زند و تنها از طریق اصلاح قانون اساسی (کاری سخت که تنها بیست و هفت بار در مدت ۲۰۰ سال گذشته صورت گرفته است) یا تعدیل خود دیوان قابل تغییر است.

دیوان عالی سالانه با تصمیم‌های مهمی دست‌وپنجه نرم می‌کند، برای همین تغییر در ترکیب ایدئولوژیک دیوان می‌تواند آثار خاصی به همراه داشته باشد. در نتیجه تغییر در دیوان عالی می‌تواند به تغییر بسیار مهمی در آمریکا منجر شود.

از جمله کارهایی که دیوان عالی در یک دهه گذشته انجام داده است می‌توان به مواردی چون قائل شدن حق ازدواج برای هم‌جنسگرایان، تایید حق مالکیت اسلحه، تغییر قوانین ناظر بر بودجه فعالیت‌های سیاسی، و تایید اصلاحات خدمات درمانی اوباما اشاره کرد.

 

وظایف دیوان عالی ایالات متحده آمریکا

  • تفسیر قانون اساسی

اولین و مهمترین وظیفه دیوان عالی، تفسیر قانون اساسی است. این دیوان می‌تواند قوانین مغایر با قانون اساسی را باطل اعلام نماید.

  • حل اختلاف میان ایالات

دیوان عالی همچنین مرجع رسیدگی شکایات ایالات علیه یکدیگر است. بنیانگذاران قانون اساسی آمریکا این نهاد را برای حل و فصل اختلافات میان اعضاء فدراسیون به وجود آورند.

  • نظارت بر مصوبات کنگره

سومین وظیفه دیوان عالی نظارت بر مصوبات کنگره ایالات متحده آمریکا و مجالس قانونگذاری ایالت‌هاست.

اگر این مصوبات مغایر با اصول قانون اساسی آمریکا شناخته شوند، از سوی دیوان عالی از درجه اعتبار ساقط می‌شوند. به عبارت دیگر، دیوان، نقش دیوان قانون اساسی را ایفا می‌کند تا از نقض قانون اساسی به عنوان «منشور ملت» توسط مقامات فدرال یا مقامات ایالتی جلوگیری به عمل آورد. این وظیفه بیش از دو وظیفه پیشین، سیاسی تلقی می‌شود و تأثیر چشمگیری بر تحولات سیاسی و اجتماعی ایالات متحده برجای می‌گذارد.

  • رسیدگی به تجدیدنظر خواهی از احکام دادگاه‌های ایالتی و فدرال

چهارمین وظیفه دیوان، رسیدگی به در خواست‌های تجدیدنظر چه از دادگاه‌های ایالتی و چه از دادگاه‌های فدرال در است که در دیوان عالی مطرح می‌شود و احکام آن قطعی و لازم‌الاجرا است.

این دیوان مرحله پایانی رسیدگی‌های حقوقی و فصل مشترک دو نهاد قضایی ایالتی و فدرال محسوب می‌شود. به همین دلیل احکام آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و در نظام کامن لای آمریکا وحدت رویه را در آئین دادرسی ایجاد می‌کند. دیوان عالی در مجموع و نهایت مسئولیت نظارت بر حسن اجرای قانون اساسی را نیز بر عهده دارد.


نحوه انتصاب قضات دیوان عالی و ریاست آن (شغل خاص)

دیوان عالی متشکل از نه عضو به عنوان قاضی است که روند انتصاب آنها شامل سه مرحله،‌ نامزد شدن توسط ریاست کشور(رئیس جمهور)، تایید کنگره و در نهایت تایید رئیس جمهور و امضای حکم است که پس از آن نیز، عضو منصوب شده می بایست سوگند قانون اساسی و سوگند قضایی برای شروع به کار را بجا بیآورد.

برای معرفی نامزد کرسی دیوان عالی، نیاز به سواد و دانش حقوقی، شهروندی بر مبنای تولد در خاک آمریکا وجود ندارد و برکناری قضات تنها با استیضاح از سوی سنا است که تا کنون هیچیک از قضات برکنار نشده اند و تنها مورد استیضاح شده نیز تبرئه گردیده است. در نتیجه عضویت دیوان به صورت مادام‌العمر است و تا زمان فوت یا استعفای آن قاضی ادامه دارد. به همین علت، ترکیب قضات دیوان عالی از نظر سیاسی و عقیدتی از اهمیت زیادی در تعیین روند اجتماعی ایالات متحده آمریکا برخوردار است.

 

توازن قوا و استقلال قضات

 قضات دیوان عالی، پس از نامزد شدن از سوی رئیس کشور (رئیس جمهور) می‌بایست در نشست‌های حقوقی و قضایی و پاسخ به پرسش نمایندگان مردم پاسخ دهد و در صورت رای اعتماد سنا، رئیس جمهور می تواند وی را تایید و روند انتصاب را نهایی کند.

قانون اساسی ایالات متحده آمریکا همین روند را برای انتصاب قضات دادگاه‌های فدرال شامل دادگاه‌های ناحیه‌ای و دادگاه‌های استیناف را بر عهده رئیس کشور و مجلس سنا قرار داده‌است.

این روند از یکسو مبتنی بر سیستم نظارت و توازن میان سه قوای مجریه، مقننه و قضائیه‌ است و از سوی دیگر استقلال قوه قضائیه پس از انتخاب قضات را تضمین می‌نماید.

قضات پس از انتخاب بدون نگرانی از مداخلات رئیس جمهور و یا کنگره ایالات متحده آمریکا به قضاوت و صدور احکام بر اساس قوانین فدرال می‌پردازند. 

روند استیضاح قضات دادگاه‌های فدرال همانند فرایند استیضاح رئیس جمهور یا دیگر مقامات دولت فدرال است که ابتدا نیاز به موافقت مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا دارد و سپس مجلس سنای ایالات متحده آمریکا بصورت دادگاه رسیدگی به اتهامات وارده را ادامه می‌دهد.

در تاریخ قضایی ایالات متحده، تنها یک بار یک قاضی دیوان عالی فدرال به نام ساموئل چیس در سال ۱۸۰۵ توسط سنا محاکمه شد که با حکم برائت سناتورها از خطر برکناری نجات یافت. به عبارت دیگر تمام ۱۰۹ قاضی دیوان عالی ایالات متحده از سال ۱۷۸۹ تاکنون یا در اثر مرگ یا به دلیل بازنشستگی جای خود را به دیگری داده‌اند.

ارشدترین قاضی تحت عنوان قاضی ارشد ریاست این نهاد را بر عهده می‌گیرد. هشت قاضی دیگر با ایفای نقش دستیار از حق برابر رای دهی با قاضی ارشد، برخوردار هستند. پرونده‌ها در دیوان عالی با حضور نه قاضی مورد رسیدگی قرار می‌گیرد و حداقل پنج رأی برای تصویب و یا رد تصمیمات لازم است.

 

نحوه شروع رسیدگی دیوان عالی

همواره پیش از ورود به ماهیت پرونده‌ها، رای‌گیری در این خصوص که آیا دیوان باید آن موضوع را رسیدگی نماید یا خیر انجام می‌گیرد و در صورتی که رأی کافی کسب نشود، پرونده مورد بحث از دستور کار دیوان عالی خارج می‌شود.

میراث ماندگار رئیس کشور

انتخاب قضات دادگاه‌های فدرال به ویژه قضات دیوان عالی فدرال از جمله بهترین فرصت‌های یک رئیس جمهور برای تأثیرگذاری ماندگار به شمار می‌آید. وی با معرفی قضات، ترکیب نهایی قوه قضایی را تغییر می دهد یا استحکام می‌بخشد. از آنجا که جانشین وی نمی‌تواند قضات انتخاب شده را عزل نماید، میراث هر رئیس‌جمهور مدت‌ها پس از ترک وی کاخ سفید در دستگاه قضایی باقی می‌ماند.

این موضوع در جریان انتخاب قضات دیوان عالی فدرال اهمیت بیشتری می‌یابد. دیوان عالی فدرال با استناد به قانون اساسی می‌تواند برنامه‌های رئیس جمهور یا مصوبات کنگره را مردود اعلام کند، به همین دلیل ترکیب سیاسی و جناحی دیوان عالی فدرال همواره عاملی در جهت موفقیت یا ناکامی رؤسای جمهور بوده‌است.

ترکیب دیوان عالی میان قضات محافظه‌کار و قضات لیبرال در چرخش است. فوت قاضی روث گینزبورگ به دونالد ترامپ این اجازه را می‌دهد که علاوه بر برت کاوانا و نیل گورساچ، سومین قاضی را برای این سمت منصوب نماید.