گاهداد

نگاه تطبیقی و فراملی به مفاهیم مشترک حقوق بین الملل و اساسی

نگاه تطبیقی و فراملی به مفاهیم مشترک حقوق بین الملل و اساسی

گاهداد

گاهداد به ترجمه و انتشار اخبار بین المللی حقوق اساسی شامل آرای دادگاه های قانون اساسی و عالی، معرفی کتب، مقالات، فراخوان و بورسیه های بین المللی می پردازد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قومیت» ثبت شده است

تازه های بین المللی حقوق اساسی 1 اسفند 1398

1) با دستور دیوان عالی، احزاب ملزم به انتشار سوابق کیفری نامزدهای خود شدند. دیوان عالی جمهوری هند در راستای مقررات قانون اساسی در دستورالعملی احزاب  را ملزم به انتشار سوابق کیفری نامزدهای خود کرد. این دستورالعمل شش بندی، احزاب را ملزم به انتشار جزئیات سوابق و همهچنین پرونده های در حالی رسیدگی اشخاص نامزد شده توسط احزاب را اجباری می کند.

2) یک قاضی در جمهوری آفریقای جنوبی حکم بازداشت رئیس جمهور سابق، جیکوب زوما را صادر کرد. آقای زوما از حضور در دادگاهی پرونده فساد مالی که ماهها تلاش کرده بود از آن جلوگیری کند،‌ خودداری کرده است و به همین دلیل قاضی دستور بازداشت وی را صادر کرده است.

3) دیوان عالی استرالیا اعلام کرد که استرالیایی های بومی که در خارج از کشور متولد می شوند، شهروند استرالیا نمی باشند، با این وجود در زمره مفهوم "بیگانگان" بخش 51 (xix) قانون اساسی استرالیا قرار نمیگیرند.

4) دیوان قانون اساسی جمهوری مالاوی، در یک تصمیم تاریخی، انتخابات سال گذشته را به دلیل شواهد موجود در مورد تخلفات گسترده انتخابات لغو کرد و دستور به برگزاری رای گیری مجدد داد.

5) مجلس سنای جمهوری اسلامی پاکستان، دو لایحه کلیدی مربوط به مقررات مبارزه با پولشویی و مقررات ارز خارجی با هدف تحقق الزامات گروه ویژه اقدام مالی را تصویب کرد. مطابق لایحه اصلاحی پیشنهادی کمیته سنا، مجازات های پولشویی به عنوان یک عامل بازدارنده افزایش یافته و جرم پولشویی از غیرمشهود به مشهود تغییر داده شده تا برای نیروی انتظامی امکان بازداشت بدون حکم قضایی را تسهیل نماید.

اجلاس آتی گروه ویژه اقدام مالی در ماه فوریه،‌ برای دولت پاکستان جهت خروج از فهرست خاکستری سرنوشت ساز است. جمهوری اسلامی پاکستان از سال 2018 در فهرست خاکستری این گروه قرار گرفته بود و برنامه ای برای محدود کردن پولشویی و تامین مالی تروریسم به دولت این کشور داده شده بود تا با اجرای آن بتواند از درجه بندی در لیست خاکستری خارج گردد. 

6) دیوان قانون اساسی جمهوری فدرال آلمان در حکمی، استرداد یک تبعه ترکیه با قومیت کردی را نقض قوانین آلمان و تعهدات بین‌المللی این کشور اعلام کرد. دیوان در رای خود در مورد این تبعه ترک که مظنون به ارتکاب جرم جنایی است استدلال کرده است که استرداد وی می تواند خطر تعقیب سیاسی را بالا ببرد و به همین دلیل می تواند قوانین آلمان و تعهدات بین المللی کشور را نقض کند.

7) دیوان قانون اساسی جمهوری مالت وزیر سابق دادگستری را محکوم به نقض حق آزادی بیان کرد. دیوان به این دلیل که وزیر سابق بیش از یکبار دستور به پاکسازی یادبود یک روزنامه نگار داده بود را،‌ وی را محکوم به  نقض حق کرده است.

8) دیوان عالی جمهوری زیمبابوه با صدور حکمی برجسته اظهار داشت که کلیه بدهیهای به دلار آمریکا قبل از فوریه 2019 می‌بایست به نرخ محلی پرداخت شود.

9) دیوان عالی ایالات متحده آمریکا موافقت خود را با گسترش مفهوم "اتهام عمومی" در معیارهای سیاست مهاجرت اعلام کرد.


روز جمهوری در برزیل

پانزده نوامبر در برزیل برابر است با روز جمهوری که به مناسبت سالگرد سقوط نظام مشروطه سلطنتی امپراتوری برزیل و تشکیل اولین جمهوری در این کشور در سال 1889[24 آبان 1268] صورت گرفته و هرساله گرامی داشته می شود. این واقعه در ریودوژانیرو پایتخت شاهنشاهی و در پی کودتای بدون خشونت سپهبد فونسکا رقم خورد.

جمهوری فدراتیو برزیل با جمعیتی بالغ بر 202 میلیون نفر، بزرگترین و پرجمعیت ترین کشور آمریکای لاتین است. این کشور پس از بیش از سیصد سال حکومت پرتغال بر آن (1500 تا 1822)، در سال 1822 استقلال یافته و تنها کشور قاره آمریکاست که مردم آن به پرتغالی سخن می‌گویند. سالگرد استقلال برزیل در تاریخ ۷ سپتامبر هر سال گرامی داشته می شود. پادشاه پدروی دوم استقلال برزیل از پرتغال را در این روز اعلام کرده و سپس با جنگ استقلال، آخرین سربازان پرتغالی در سال ۱۸۲۴ برزیل را ترک کردند که در نهایت در تابستان سال ۱۸۲۵، پیمان صلحی میان این دو کشور امضا و استقلال به رسمیت شناخته شد. 

 

پیشینه قانون اساسی

از آن زمان تا کنون، هفت قانون اساسی با نظام های مختلف از جمله پادشاهی مشروطه، جمهوری،‌ متمرکزشده و جمهوری فدراتیو را به ترتیب زیر تجربه کرده است. نظام حقوقی برزیل بر مبنای حقوق رومی نوشته شده است.


I.        Imperial Constitution (1824)

II.     Old Republic Constitution (1891)

III.   Third Constitution (1934)

IV.  "Estado Novo" Constitution (1937)

V.     Constitution (1946)

VI.  Constitution (1967)

VII.                        Citizen Constitution (1988–present)

 

اولین قانون اساسی برزیل(پادشاهی مشروطه) 25 مارس 1824 ، وجود چهار قدرت را تشریح می‌کرد:

قوه مجریه متشکل از شورای دولتی

قوه مقننه شامل مجمع عمومی که توسط سنا و اتاق نمایندگان تشکیل شده بود.

قوه قضائیه- دادگاه ها

مدیر - که قدرت آن به امپراتور اختصاص داده شده بود و قرار بود هرگونه ناسازگاری بین سه قوه را با بی‌طرفی برطرف کند( مطابق نظریه های بنیامین کنستانت، متفکر سوئیسی.)

قانون اساسی کنونی(مصوب پنجم اکتبر 1988)،‌ نخستین قانون اساسی بود که خواستار مجازات شدید برای نقض آزادی های مدنی و حقوق شد که در نتیجه آن قانونی تصویب شد که تبلیغ تعصبات علیه هر اقلیت یا گروه قومی جرم‌انگاری شد. این قانون اول خود برای کسانی که سخنرانی نفرت انگیز (خشونت پراکنی) دارند و یا کسانی که با همه شهروندان به طور یکسان رفتار نمی کنند، مجازات تعیین می کند. همچنین این قانون به معلولان کمک می کند تا در خدمات عمومی و شرکت های بزرگ، درصد محفوظی از مشاغل را داشته باشند و آفریقایی ها و برزیلی ها بتوانند به جبران خسارت برای نژادپرستی در دادگاه ها بپردازند.

در حال حاضر برزیل یک فدراسیون اتحادیه‌ای متشکل از ۲۶ ایالت و یک منطقه فدرال (برازیلیا) است که در مجموع ۲۷ واحد فدرال را تشکیل می‌دهند. ایالات برزیل استقلال چشمگیری از دولت در نظام قانون‌گذاری، تأمین اجتماعی دولتی و نظام مالیاتی دولتی دارند. رهبری دولت هر ایالت را فرماندار در اختیار دارد که توسط آرای عمومی انتخاب شده و نیز هر ایالت دارای پرچم مخصوص و مجلس هست. ایالت ها دارای شهرداری‌های خاص خود هستند که آنها نیز شورای قانون‌گذاری و شهردار خاص خود را دارند که دارای استقلال بوده و از دولت فدرال و دولت ایالتی نیز مستقل هستند.یک شهرداری ممکن است چندین شهرک را نیز در بر بگیرد.

این کشور چند چندملیتی و جمعیت آن متشکل از نژادهای اروپایی، سرخ‌پوستان آمریکایی، آفریقائی و آسیائی است. مذهب اصلی آن کاتولیک کلیسای رم است.

اصل نوزدهم قانون اساسی،‌ اتحادیه(کشور)،‌ایالت‌ها و منطقه فدرال را بصراحت از انجام سه مورد زیر منع کرده است:

1)     کلیسا یا موسسات مذهبی تأسیس کنند، به آنها یارانه بدهند، مانع عملکرد آنها بشوند، یا روابط یا اتحادیه‌های وابسته با آنها یا نمایندگانشان را حفظ کنند، به استثنای همکاری در منافع عمومی، به موجب قانون؛

2)     از احترام به اسناد عمومی امتناع ورزند.

3)     تمایزها یا ترجیحات را در میان برزیلی ها ایجاد کنند.

اصل دویست و دهم،‌ بیان می دارد:

حداقل برنامه های درسی برای آموزش ابتدایی به منظور اطمینان از آموزش عمومی پایه و احترام به ارزش های فرهنگی و هنری ملی و منطقه ای ایجاد می شود.

1) آموزش دینی در ساعات معمولی دوره ابتدایی مدارس دولتی اختیاری است.

2) آموزش ابتدایی به زبان پرتغالی است؛ همچنین برای تضمین به جوامع بومی اجازه استفاده از زبانهای مادری و روشهای یادگیری خود را اعطا می کند.

پایتخت برزیل،‌ بر خلاف تصور غالب(ریودوژانیرو) برازیلیا و زبان رسمی آن مطابق اصل سیزدهم پرتغالی است. یکی از اصول بنیادین در جمهوری فدراتیو برزیل نظام چند حزبی است، که به عنوان ضمانت آزادی سیاسی در نظر گرفته می‌شود.

قانون اساسی با مقدمه ای بسیار کوتاه که در زیر ترجمه آن آمده است از نه فصل تشکیل شده،  هر فصل نیز به بخش های کوچک‌تر تقسیم شده است. قانون اساسی از کشور به عنوان «اتحادیه» یاد می کند.

مقدمه قانون اساسی

«ما نمایندگان مردم برزیل در مجلس مؤسسان ملی گرد هم آمدیم تا یک کشور دمکراتیک را با هدف تضمین اعمال حقوق اجتماعی و فردی، آزادی، امنیت، رفاه، توسعه، برابری و عدالت به عنوان ارزشهای عالی تأسیس کنیم و جامعه برادرانه، کثرت گرا و غیرمتعصب، مبتنی بر هماهنگی اجتماعی و تعهد، در حوزه های ملی و بین المللی، برای حل مسالمت آمیز اختلافات، براساس حمایت پروردگا، این قانون اساسی جمهوری فدرال برزیل را اعلام می کنیم.»

قوه مجریه

به ریاست یک رئیس‌جمهور (زن یا مرد) است که مستقیماً برای یک دوره چهار ساله انتخاب می شود. وی هم‌زمان هم رئیس کشور/حکومت و هم رئیس‌دولت است. اگرچه همه قانون اساسی برزیل از سال 1891 شروط متوالی ریاست جمهوری را ممنوع اعلام کرده بود ، اما با بازنگری سال 1997،‌ اکنون این محدودیت وجود ندارد و می تواند برای دو دوره متوالی(هرکدام چهارسال) انتخاب شود.

رئیس کشور-رئیس‌جمهور مطابق قانون اساسی مسئول انتصاب از 48000 مقام از جمله وزیر امورخارجه، افسران نظامی و قضات است و فقط سفرا، قضات دیوان عالی، دادستان کل و مدیران بانک مرکزی هستند که باید همزمان به تایید مجلس سنای فدرال نیز برسند.

بر اساس قانون اساسی،‌ در روند معمول حقوقی قوه مجریه باید در قانونگذاری دخیل باشد، قوه مجریه می‌تواند قانون جدید را وتو کند، و از حق انحصاری ابتکار قانونگذاری در مسائلی خاص نیز برخوردار است. علاوه بر این، در صورت بروز شرایط اضطراری، قوه مجریه ممکن است اقدام به اتخاذ «تدابیر احتیاطی» کند، که دارای قدرت قانون بوده و باید بلافاصله به اجرا گذاشته شود. «تدابیر احتیاطی» برای ۱۲۰ روز به قدرت خود باقی بوده، مگر آنکه چنین تدابیری توسط کنگره لغو شود.

قوه مقننه

دومجلسی (کنگره ملی) و متشکل از مجلس نمایندگان (اتاق نمایندگان) و مجلس سنای فدرال است. 513 نماینده فدرال وجود دارد؛ 81 سناتور به نمایندگی از ایالت ها و منطقه فدرال نیز برای دوره‌ای هشت ساله انتخاب می شوند. 3 عضو از هر ایالت و منطقه فدرال برای خدمت به مدت هشت سال برای سناتوری انتخاب می شوند. به این ترتیب که یک سوم از دو سوم اعضا به طور متناوب هر چهار سال یکبار انتخاب می‌شوند. نمایندگی هر ایالت و منطقه فدرال باید هر چهار سال یکبار تمدید شود و به طور متناوب یک سوم و دو سوم انتخاب شوند. هر سناتور باید به همراه دو جایگزین انتخاب شود.

قدرت قانون‌گذاری در اختیار کنگره ملی برزیل قرار دارد. قانونگذاران اجازه اقدام قانونی علیه رئیس جمهور و معاون رئیس‌جمهور،‌ هیأت وزیران را می دهد. معاملات خارجی با ماهیت مالی را مجاز می کند. رئیس جمهور، معاون رئیس جمهور و وزرا را برای رفتارهای مجرمانه مورد تعقیب قرار می دهد و با تصویب با رأی اکثریت مطلق و رأی مخفی می تواند دادستان کل را برکنار نماید. یا با تصویب هردومجلس،‌ قانون اساسی را اصلاح کنند.

قوه قضاییه

متشکل از دیوان عالی فدرال، دادگاه عالی دادگستری، دادگاه های فدرال منطقه ای، دادگاه های کار، دادگاه انتخاباتی و دادگاه نظامی است. دیوان عالی فدرال بالاترین دادگاه است که یازده قاضی آن توسط رئیس جمهور و تایید اکثریت مطلق سنای فدرال منصوب می گردند.

دیوان عالی مسئولیت نگهبانی و حفاظت از قانون اساسی را بر عهده دارد و اقدامات مستقیم و غیرقانونی بودن قانون فدرال یا ایالتی یا قانون هنجاری را پردازش و قضاوت می کند. دیوان می تواند قوانین فدرال، ایالتی و شهرداری را مخالف قانون اساسی اعلام و ابطال کند.

از دیگر وظایف آن رسیدگی به اختلافات با دولت های خارجی یا سازمان های بین المللی و دولت، یک ایالت، منطقه فدرال یا یک منطقه است.

قضات دیوان عالی پس از استعفا یا به محض بازنشستگی اجباری (در هفتاد سالگی) یا استیضاح،‌ برکنار و جایگزین می شوند.

با وجود پیشرفت های مربوط به حقوق و آزادی های فردی و همچنین در کنترل دولت که قانون اساسی کنونی بدست آورده،‌ متن قانون اساسی شرایطی را بوجود آورده سبب مشکلات زیادی در مورد کارآیی قوه مجریه شده است.

در سالهایی که از اجرای آن می گذر به ویژه از سال 1995 به بعد، این قانون بارها بازنگری شده تا از  بسیاری از مقررات غیرعملی، متناقض و نامشخص خلاص رها شود. بطوریکه از دسامبر 2015، این قانون اساسی 90  مرتبه بازنگری شده است.

بازنگری

قانون اساسی می تواند با تصویب اکثریت سه پنجم از کل نمایندگان هر دو مجلس ملی و مجلس سنای فدرال  در دو شور،‌ بازنگری شود.


تازه های بین المللی حقوق اساسی 10اردیبهشت 1398

1) نمایندگان مجلس اوکراین لایحه ای را به تصویب رساندند که بر اساس آن زبان اوکراینی بعنوان تنها زبان رسمی کشور شناخته خواهد شد. علی رغم کثرت زبانی در اوکراین، ۲۷۸ نماینده پارلمان به این لایحه رای موافق دادند که بیشتر از ۲۲۶ رای لازم برای تصویب آن بود. تصویب این قانون از نگاه بسیاری بی‌احترامی و عدم توجه سیاستمداران به تنوع زبانی موجود در اوکراین است. پژوهشی که در سال ۲۰۰۱ در اوکراین صورت گرفته است نشان می دهد که ۳۰ درصد جمعیت اوکراین، زبان روسی را بعنوان زبان مادری‌شان در نظر می گیرند. همچنین اقلیت‌های زبانی دیگری همچون تاتارهای کریمه، رومانیایی، مجارستانی و بلغارستانی نیز در اوکراین زندگی می کنند.

پترو پوروشکنو رئیس جمهوری اوکراین که آخرین روزهای ریاست جمهوری خود را می گذراند در پستی در فیسبوک از این رای استقبال کرده است و وعده داد که این لایحه را پیش از پایان دوران ریاست جمهوری اش امضا و تبدیل به قانون می‌کند. رئیس جمهوری اوکراین با رد این ادعا که این لایحه حقوق روس زبانان اوکراین را نقض می کند گفت که این لایحه «متناسب و متعادل» است.

بر اساس این لایحه «بازرسان ویژه زبان» در نظر گرفته شده است تا از اجرای این قانون در کشور اطمینان حاصل شود. بر اساس این قانون تمام اسناد رسمی و مقررات باید به زبان رسمی باشد. با این حال مجوزهایی برای مذاهب و شرکت‌های خصوصی برای استفاده از زبانهای دیگر در نظر گرفته شده است. ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهوری منتخب اوکراین در واکنش به این لایحه گفته است که با رسمی شدن زبان اوکراینی موافق است اما با ممنوعیت یا مجازات برای پیاده سازی آن موافق نیست. زلنسکی همچنین افزوده است که بعد از آغاز رسمی ریاست جمهوریش این لایحه را بطور کامل مورد بررسی قرار خواهد داد.

2) آکی‌هیتو، امپراتور 85 ساله ژاپن برای نخستین بار در تاریخ 200 سال اخیر ژاپن، از تخت سلطنت کناره گیری می کند. او  که پیشتر کناره‌گیری خود را در جریان مراسمی مذهبی آئین باستانی شینتو در برابر خدایان این آئین نیز اعلام کرده بود قرار است در سخنرانی دیگری مردم ژاپن را در ارتباط با این تصمیم خطاب قرار دهد. مطابق قانون اساسی ژاپن امپراتور این کشور قدرت سیاسی ندارد و تنها نماد اتحاد این ملت است. قرار است  از یکم ماه می (یازدهم اردیبهشت) ناروهیتو، فرزند آکی‌هیتو بر تخت امپراتوری ژاپن بنشیند.

دولت ژاپن نام دوره جدید امپراتوری این کشور را که با روی کار آمدن شاهزاده ناروهیتو آغاز می‌شود، «ریوا» اعلام کرد. این اسم ترکیبی، ترجمه‌ای معادل "صلح فرخنده" یا "توازن منظم" دارد. شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن در این خصوص گفت: «این نام به معنی تولد و پرورش فرهنگ است، زیرا مردم به هم اهمیت می‌دهند.»  در آخرین روز ماه آوریل امپراتورکنونی کنار می‌رود و دوره وی با نام هیسه‌ای به معنی "به دست آوردن صلح" پایان می‌یابد.

نامگذاری دوره‌های امپراتوری در ژاپن مدرن از سال ۱۸۶۸ آغاز شده و تاکنون چهار دوره داشته است. دوره‌های امپراتوری گنگو نام دارد که ریشه آن چینی است. تحت قانون نامگذاری ۱۹۷۹، آبه یک هیئت متشکل از متخصصان ادبیات کلاسیک چینی و ژاپنی را برای انتخاب دو تا پنج نام تشکیل داده است تا مقامات از میان آن‌ها یک نام را انتخاب کنند. این نام‌ها براساس معیار‌های بسیار سختگیرانه‌ای انتخاب می‌شوند و باید نوشتن و خواندن آن‌ها ساده باشد و همچنین برای دوره‌های گذشته نیز انتخاب نشده باشند.

3) دیوان قانون اساسی جمهوری کره روز قانون ممنوعیت سقط جنین در این کشور را «خلاف قانون اساسی» تشخیص داد. دیوان قانون ممنوعیت سقط جنین که طی ۶۵ سال گذشته در این کشور اجرا شده است را ناقض حقوق زنان تشحیص داده است. انجمن های مدافع حقوق زنان که از لغو قانون منع سقط جنین حمایت می کردند از تصمیم دیوان استقبال کردند. تصمیم دیوان قانون اساسی با هفت رای موافق در برابر دو رای مخالف گرفته شد.

مطابق قانون فعلی منع سقط جنین در کره جنوبی، زنان این کشور به جز مواردی همچون تجاوز و تهدید جان مادر نمی توانند سقط جنین انجام دهند. از جمله این موارد استثنایی، تجاوز جنسی یا به خطر افتادن زندگی مادر بر اثر بارداری است. دادگاه ها می‌تواند برای زنی که بدون مجوز به سقط جنین مبادرت کرده تا یک سال زندان و برای پزشکی که در این امر به او کمک کرده، تا دو سال زندان حکم جاری کند.  زنانی که تاکنون برخلاف این قانون دست به سقط جنین می زدند با خطر محکومیت به یک سال حبس و جریمه نقدی روبرو بودند. پزشکانی نیز که به زنان برای سقط جنین کمک می کردند ممکن بود به دو سال حبس محکوم شوند. کره جنوبی یکی از معدود کشورهای پیشرفته جهان محسوب می شد که همچنان قانون ممنوعیت سقط جنین در آن به اجرا در می آمد.

طبق قانون منع سقط جنین در قوانین کیفری کره جنوبی "زنی که مبادرت به سقط جنین کند از حمایت قانون محروم می‌شود و حق تصمیم‌گیری آزادانه درباره زندگی خود را ازدست می‌دهد". به نظر دیوان عالی منع سقط جنین حق تندرستی زنان را محدود می‌کند و آنها را از دسترسی مطمئن و به‌هنگام به درمان پزشکی باز می‌دارد. دیوان همچنین تصریح کرده است که جنین در بطن مادر از موجودیت کامل و مستقل برخوردار نیست، لذا به خودی خود از حق زندگی برخوردار نیست و تنها مادر اوست که باید درباره او تصمیم بگیرد. مطابق این حکم، مذکور تنها تا پایان سال جاری میلادی (۲۰۱۹) معتبر خواهد بود. رای دیوان به مجلس این کشور مهلت  می دهد که تا پایان سال ۲۰۲۰ مقررات تازه‌ای منطبق با قانون اساسی برای سقط جنین وضع کند. اقدام دادگاه می‌تواند راه را برای مجاز شدن سقط جنین در کره جنوبی باز کند. ترجمه علی شکرانه مهربانی، دانشجوی کارشناسی رشته حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

4) دیوان حقوق بشر اروپایی فدراسیون روسیه را به دلیل حصر خانگی رهبر اپوزیسیون به پرداخت بیش از ۲۲ هزار و ۶۰۰ یورو غرامت به او محکوم کرده است.

دیوان حقوق بشر اروپا از روسیه خواسته است بیش از ۲۲ هزار یورو به آلکسی ناوالنی، منتقد شناخته شده پوتین، پرداخت کند. این دادگاه ۱۰ ماه حصر خانگی ناوالنی را با "انگیزه سیاسی و غیرقانونی" تشخیص داده است؛ آلکسی ناوالنی به دلیل تحمل ۱۰ ماه حبس خانگی که حکم آن در سال ۲۰۱۴ علیه او صادر شده بود، به دیوان حقوق بشر اروپا شکایت کرده بود. ناوالنی، وکیل ۴۳ ساله و منتقد سرسخت کرملین، در مدت ۱۰ ماه حصر خانگی مجبور به حمل پابند الکتریکی بود و غیر از اعضای نزدیک خانواده‌ و وکیلش اجازه ملاقات با فرد دیگری را نداشت. او حتی اجازه نوشتن نامه یا کلمه‌ای در اینترنت را هم نداشت.  دیوان این شرایط را "غیرمتناسب" با پرونده او تشخیص داده است. قضات این دادگاه در استراسبورگ معتقدند که هیچ خطری در مورد امکان فرار ناوالنی وجود نداشته و صدور چنین حکمی انگیزه سیاسی داشته است. آنها این حکم را غیرقانونی تشخیص دادند و تأکید کرد‌ند که هدف از محدودیت‌های اعمال شده علیه آلکسی ناوالنی "سرکوب چند صدایی سیاسی" در روسیه بوده است.

این دومین بار است که دولت مسکو به دلیل صدور احکامی با انگیزه سیاسی در دیوان حقوق بشر اروپا محکوم می‌شود. این دادگاه آبان ماه گذشته (نوامبر ۲۰۱۸) بازداشت چند تن از منتقدان کرملین در مسکو را محکوم کرده بود.

دیوان دولت روسیه را به دلیل سلب آزادی و نقض حق آزادی بیان ناوالنی که حقوق اولیه بشری هستند، به پرداخت بیش از ۲۲ هزار و ۶۰۰ یورو غرامت به او محکوم کرده است. این حکم هنوز نهایی نیست و دولت روسیه و ناوالنی سه ماه برای درخواست فرجام فرصت دارند.

5) پس از جلسه مجلس ژاپن که در آن نمایندگان به پرداخت غرامت به قربانیان طرح عقیم سازی رای دادند، یوشی هیده سوگا، دبیر دولت ژاپن، "عذرخواهی عمیق و خالصانه" خود را به قربانیان تقدیم کرد. عذرخواهیدولت ژاپن پس از سالها درمورد طرح عقیم‌سازی اجباری که در کشور اجرا کرده بود از مردم خود پوزش خواست و به هر قربانی وعده پرداخت غرامت ۲۵ هزار یورویی داد. دولت ژاپن از سال ۱۹۴۸ بر اساس طرح "اصلاح ذخیره ژنتیکی"، افراد دچارمعلولیت، افراد بیناجنسی و تراجنسی را عقیم می‌کرد.

اکنون دولت شینزو آبه روز چهارشنبه ۴ اردیبهشت (۲۴ آوریل) اعلام کرد ژاپن متعهد می‌شود به هریک از قربانیان طرح عقیم‌سازی اجباری دراین کشورغرامتی معادل ۲۵ هزار یورو (۲۸ هزاردلار) بپردازد. این تصمیم سال‌ها پس از رد درخواست قربانیان در مورد حق و حقوق‌شان اتخاذ شد. بر اساس قانون "اصلاح نژادی" در ژاپن، حدود ۱۶ هزار و پانصد تن در این کشور اجبارا عقیم شدند. حدود هشت هزار نفر نیز با رضایت شخصی عقیم شدند، ولی این‌گونه که به نظر می‌رسد آنها تحت فشار رضایت داده‌اند. این قانون که در سال ۱۹۴۸ در ژاپن به تصویب رسید، در نظر داشت مانع از تولد "نوزادان دارای نقص ژنتیکی" شود. آخرین مورد عقیم‌سازی در قالب این طرح در سال ۱۹۹۳ در ژاپن ثبت شده است.

طرح عقیم سازی اجباری، فرایند برگشت‌ناپذیری است که توانایی فرزند‌آوری را برای همیشه از فرد سلب می‌کند. این طرح میان سال‌های ۱۸۷۰ تا ۱۹۴۵ در کشورهایی مانند آلمان، ژاپن و آمریکا با هدف "اصلاح نژاد" اجرا شده است. دولت‌ها عقیم‌سازی اجباری را برای آنچه آنها "بهبود ذخیره ژنتیکی انسان" می‌دانستند به صورت گسترده در قلمرو خود اجرا می‌کردند. بر اساس تحقیقات سازمان بهداشت جهانی، زنان مبتلا به آچ آی وی مثبت، دختران متعلق به اقلیت‌های نژادی و قومی، افراد دارای معلولیت یا اختلالات رفتاری، افراد بیناجنسی و تراجنسیها بیشترین گروهی بودند که به تیغ عقیم‌سازی اجباری سپرده می‌شدند.

دستگاه تولید مثل بسیاری از قربانیان به کمک یک جراح از بدن‌شان خارج می‌شد یا با پرتودرمانی روند عقیم‌سازی صورت می‌گرفت. طی سال‌های اخیر قربانیان زیادی برای دریافت غرامت به دادگاه‌های ژاپن شکایت برده‌اند، ولی دولت تا پیش از آن بر این نظر بود که طرح عقیم‌سازی در آن سال‌ها مطابق قانون اجرا می‌شده است.


1) دیوان عالی جمهوری هند، درخواست بررسی حذف قسمت های از فیلم Padmaavat را رد کرد. معترضان می‌کوشند که از اکران این فیلم جلوگیری کنند. عده ای معتقدند این فیلم تاریخ را تحریف می‌کند. گروه‌های هندو و سازمان‌های کاست راجپوت مدعی‌اند فیلم شامل صحنه‌ای است که در آن پادشاه مسلمان خواب برقراری رابطه با ملکه هندو را می‌بیند. اما کارگردان فیلم می‌گوید فیلم حاوی چنین صحنه‌ای نیست. اما پخش شایعات درباره وجود چنین صحنه‌ای باعث خشم هندوهای افراطی شده است. هر چند نخست‌وزیر هند از اظهارنظر مسستقیم خودداری کرده ولی قبلا طی توییتی نوشت که هیچ مرزی برای هنر نباید وجود داشته باشد.

2) دادگاه فدرال مالزی (عالی ترین دیوان قاضیی این کشور) در رایی با غیرقانونی دانستن تغییر مذهب یک طرفه و گرویدن به اسلام، اعلام کرد تغییر مذهب کودکان نیازمند رضایت والدین ایشان است. این رای در خصوص دعوی زنی هندو که تغییر مذهب کودکان خود به اسلام توسط پدر ایشان را غیرقانونی می دانست صادر شده است.

3) دیوان قانون اساسی پادشاهی اسپانیا با اتفاق آرا اعلام کرد برای برای اداره مجلس منطقه کاتالونیا لازم است شخص کارلوس پوجدمان (رئیس منتخب مجلس) بصورت حضوری و فیزیکی جهت ادای سوگند در بارسلون حضور یابد و از تجویز قضایی برای حضور برخوردار گردد. بهمین خاطر مجلس کاتالونیا تصمیم گرفت انتخابات خود را به عقب بیندازد.

4) دیوان عالی طرفدار دولت جمهوری بولیواری ونزوئلا روز پنج شنبه 25 ژانویه (پنجم بهمن) اعلام کرد که ائتلاف اصلی مخالف دولت مجاز به ثبت نام برای انتخابات ریاست جمهوری نیست، این تصمیم اتهامات مربوط به تقلب در انتخابات را حتی قبل از اینکه مردم به انتخابات رأی دهند، تقویت می کند.

5) با توجه به نوع رای گیری در انتخابات پیش روی جمهوری ایتالیا هیچ کدام از احزاب عمده این کشور نمی تواند اکثریت پارلمانی را برای اداره کشور از آن خود کند. پس از سه نخست وزیر میانه رو، انریکو لتا، ماتئو رنزی و پائولو جانتی لونی در دوره‌ای پنج ساله ایتالیا نخست وزیر جدیدش را پس از انتخابات ۴ ماه مارس آینده می شناسد. در  این رقابت سیاسی دست کم سه چهره اصلی به نمایندگی سه حزب با یکدیگر رقابت خواهند کرد. البته در سیستم پارلمانی ایتالیا به هیچ وجه دور از ذهن نیست که هیچکدام از رهبران احزاب پیروز، توانایی تشکیل دولت را پس از انتخابات نداشته باشند و برونداد گفتگوهای گروه‌های پارلمانی با رئیس جمهوری، شخصی باشد که سرلیست هیچکدام از احزاب صاحب کرسی نباشد. مطالعه بیشتر در مورد انتخابات در ایتالیا.

6) یک قاضی در جمهوری لبنان برای سه نوجوان که به مسیحیت توهین کرده بودند، حکم حفظ چندین آیه ‌قرآن را صادر کرد. این آیه‌ها درباره رواداری در اسلام و احترام به مسیحیت هستند. سعد حریری، نخست وزیر لبنان، از صدور این حکم تقدیر کرد. سن این سه نوجوان مسلمان بین ۱۶ تا ۱۸ سال است. آنها باید چندین آیه درباره مریم و عیسی مسیح در سوره آل عمران را حفظ کنند. خانم قاضی بر این نظر بود که این سه نوجوان باید در ارتباط با مدارا در اسلام و احترام به مریم مقدس بیشتر بیاموزند. این قاضی حاضر شد حکم آزادی این سه نوجوان را صادر کند، تنها در صورتی که آنها حاضر باشند بعضی از آیه‌های سوره آل عمران را حفظ کنند که ۲۰۰ آیه دارد و از جمله در ارتباط با عیسی مسیح و مادرش مریم است. در لبنان اهانت به ادیان می‌تواند تا یک سال حبس به دنبال داشته باشد. در این حکم این سه نوجوان از جمله آمده است که هدف این حکم نشان دادن مدارا و عشق اسلام است.

در لبنان پیروان ۱۸ گروه دینی در کنار هم زندگی می‌کنند. گفته می‌شود که شمار مسیحیان لبنان در سال‌های اخیر به خاطر نرخ پایین زایمان در میان زنان مسیحی و شمار زیاد مهاجران پیرو ادیان دیگر به این کشور به ۳۹ درصد جمعیت لبنان کاهش یافته است.

7) پادشاهی بلژیک قانون جدیدی را برای کنترل جمعیت بیش از دو میلیون گربه خیابانی و خانگی در این کشور تصویب کرده است. بر اساس این قانون صاحبان گربه ها باید حیوانات خود را عقیم کنند.

قانون عقیم کردن گربه ها که در ابتدا در شهرهای ناحیه فرانسه زبان والونیا و سپس در بروکسل اجباری شد، قرار است تا سال ۲۰۲۰ در تمام شهرهای بلژیک اجرا شود. بیانکا دیبیتس، یکی از سه وزیر مسئول ارائه قانون در بلژیک می گوید: «منطق این قانون کنترل جمعیت گربه های خیابانی است. با این حال هم برای گربه های خانگی و هم گربه های ولگرد نیز اعمال خواهد شد.

در کشوری که در سالهای ۱۸۰۰ از گربه ها برای نامه رسانی و حتی بخشی از آزمایشات عجیب بودند، اکنون در سال نزدیک به ۳۰ هزار گربه در خیابان رها می شوند. نیمی از این گربه های رها شده نیز به دلیل پر شدن ظرفیت پناهگاه ها در خیابان جان خود را از دست می دهند. دولت بلژیک برای کم کردن فشار بر روی پناهگاه هایی که ظرفیت پذیرش گربه های بیشتری را ندارند، عقیم کردن گربه های تازه متولد شده پیش از ۶ ماهگی را الزامی کرده است. قانون عقیم سازی اجباری گربه ها در شهرهای کشورهای دیگر اجرا می شود اما بلژیک اولین کشوری است که در مقیاس ملی این قانون را اعمال می کند.

پناهگاه های این حیوانات در والونیا از سال ۲۰۱۳، ملزم به عقیم کردن گربه های زیر ۶ ماه شده اند و اکنون این قانون در بروکسل و شمال ناحیه فلاندر در دست اجراست. لورن، کارمند یکی از پناهگاه های نگهداری از حیوانات بی سرپناه در بروکسل می گوید: «در تابستان که گربه ها در معرض گرما هستند، روزانه ده ها گربه دریافت می کنیم. این فشار زیادی است و امیدواریم که قانون جدید در این مورد نتیجه بخش باشد.

سامانه سراسری برای ثبت هویت و اطلاعات گربه ها

با اینکه دولت بلژیک قصدی برای بازرسی مستقیم از شهروندان در این زمینه را ندارد، صاحبان باید برای حیوانات خانگی خود تراشه های الکترونیکی تهیه کنند. تمام اطلاعات پزشکی گربه ها توسط دامپزشکان در این تراشه ها و همچنین سامانه متمرکز داده ها با نام «CATID» ثبت خواهد شد.

8) نمایندگان احزاب اصلی بوسنی و هرزگوین درخواست افزودن کلام به سرود ملی این کشور را رد کردند. روز دوشنبه کمیته قانون اساسی این کشور لایحه ای را برای افزودن شعر به سرود ملی این کشور به مجلس برده بود. ممسیلو نواکوویچ، یکی از نمایندگان حزب «جنبش دموکراتیک خلق» روز سه شنبه گفت: واقعا در حال حاضر هیچگونه متنی که نمایندگان سه قومیت کشور با آن موافق باشند در کار نیست. بنابراین هیچگونه متنی که مجلس از آن پشتیبانی کند وجود ندارد.

بوسنی و هرزگوین، در کنار اسپانیا یکی از معدود کشورهای اروپایی است که سرود ملی آنها بی‌کلام است. موسیقی این سرود در سال ۱۹۹۹ به دست دوسان سستیک آهنگساز بوسنیایی ساخته شد اما بر سر شعری که بتواند آهنگ آن را همراهی کند توافقی صورت نگرفت.

در سال ۲۰۰۹ کمیته ای در مجلس این کشور شعری از سستیک بنجامین ایزوویچ را برای خوانده شدن بر روی این سرود تأیید کردند. بند آخر این ترانه چنین بود: «با هم به سوی آینده می رویم». اما بلافاصله مخالفتها با این ترانه آغاز شد چراکه در آن به هیچکدام از سه قومیت اصلی این کشور یعنی صربها، بوسنیایی‌ها و کروواتها اشاره نشده بود. خانم الکساندار پاندورویچ نماینده دموکرات صرب که از مخالفان جدی این طرح بود نیز در این‌باره گفت:  این طرح چیزی بیش از یک مسخره بازی نیست. ما پیش از این سعی کردیم برای متن این سرود به توافق برسیم اما همه چیز مسخره شد. این‌بار هم همین طور خواهد شد.

افکار عمومی کشور نقش برجسته‌ای در این زمینه نداشته است چراکه بسیاری از ساکنان بوسنی و هرزگوین وابستگی چندانی به سرود ملی خود ندارند و اینکه این سرود کلام ندارد خود یکی از دلایل این امر است. سرژان پوالهو، تحلیلگر سیاسی در این کشور می گوید: آنها (نمایندگان مجلس) اگر بخواهند می‌توانند به توافق برسند. متن این سرود مشکل چندانی نیست. اما این موضوع برای بازیچه کردن قومیتها به کار می‌آید.

9) دولت پادشاهی دانمارک نقاب زدن یا پوشیدن برقع را که از سوی برخی زنان مسلمان مورد استفاده قرار می‌گیرد، ممنوع اعلام کرد. وزیر دادگستری دانمارک دلیل این ممنوعیت را همخوانی نداشتن پوشیدن صورت با ارزش‌های جامعه دانمارک عنوان کرده است. وی گفته است که پوشاندن صورت در هنگام ملاقات با دیگران در فضای عمومی نوعی بی احترامی محسوب می‌شود.

وزیر دادگستری دانمارک همچنین افزوده است: با این ممنوعیت ما مرزی مشخص می‌کنیم که بگوییم اینجا دانمارک است. ما می‌خواهیم نشان دهیم که اینجا ما به همدیگر اعتماد داریم و به یکدیگر احترام می‌گذاریم. با تصویب این قانون، دانمارک به جمع کشورهایی در اروپا می‌پیوندد که نقاب زدن و برقع پوشیدن زنان مسلمان را ممنوع اعلام کرده‌اند. مطابق این قانون هر کسی که صورتش را در فضای عمومی جامعه بپوشاند ۱۲۰ پوند جریمه می‌شود و در صورت تکرار این اقدام جریمه او می تواند تا ۱۲۰۰ پوند افزایش یابد.

بر اساس برآوردها کمتر از ۲۰۰ زن در دانمارک از نقاب یا برقع استفاده می‌کنند و قانون جدید ممنوعیت تعداد اندکی از افراد را شامل می‌شود. با این که قانون جدید از «پوشیدن صورت» به عنوان یک امر غیرقانونی نام برده و اشاره‌ای به برقع یا نقاب اسلامی نکرده است، اما با وجود تبصره اجازه پوشیدن صورت در جشن‌هایی چون هالووین و برخی ورزش‌ها، به نظر می‌رسد تنها گروه هدف این قانون، اندک زنان مسلمانی هستند که از این پوشش استفاده می‌کنند. برقع نوعی پوشش است که سر و صورت را به طور کامل می‌پوشاند و حتی چشم‌ها را نیز با پوششی نازک پنهان می‌کند و بیشتر در افغانستان از سوی برخی زنان مورد استفاده قرار می‌گیرد، در حالی که نقاب صورت زنان را می‌پوشاند بدون آن که چشم‌ها پوشانده شوند.

10) سرود ملی کانادا با تغییری کوچک جنسیت زدایی شد. این تغییرات که از سال ۲۰۱۶ مطرح و پیگیری شد بارها به تعویق انداخته شد و بارها در مجلس عوام کانادا مورد بحث و بررسی قرار گرفت تا سرانجام با رای اکثریت به تصویب رسید. بر اساس این تغییر جمله ی “in all thy sons command” به “in all of us command” تبدیل شد و از این طریق نشان داده می شود که کانادا کشور تمامی شهروندانش است و تنها به مردان تعلق ندارد. این رای مجلس بعد از امضای فرماندار کل رسمیت دارد و هم اکنون در انتظار دریافت این امضا و فرمان تشریفاتی است.

سرود ملی کانادا با تغییر جدید بدین شکل است:

O Canada!

Our home and native land!

True patriot love in all of us command.

With glowing hearts we see thee rise,

The True North strong and free!

From far and wide,

O Canada, we stand on guard for thee.

God keep our land glorious and free!

O Canada, we stand on guard for thee.

O Canada, we stand on guard for thee.

11) شاخص دمکراسی در سال ۲۰۱۷ براساس مطالعات و تحقیقات گروه مجله اکونومیست بررسی و اعلام شد. این فهرست، کشورها را بر اساس وضعیت دمکراسی از بهترین تا بدترین وضعیت به به چهار نوع دمکراسی کامل، دمکراسی ناقص، حکومت‌های بینابینی و حکومت‌های استبدادی تقسیم می‌کند. شاخص دمکراسی براساس میانگین پنج بخش اصلی شامل شیوه انتخابات و تکثرگرایی، کارایی دولت، مشارکت سیاسی، فرهنگ سیاسی و آزادی‌های مدنی ارزیابی می‌شوداین فهرست اولین بار در سال ۲۰۰۶ تهیه شد و سپس در سال‌های بعد به‌روزرسانی شده است. میانگین شاخص دمکراسی در سال ۲۰۱۷ نسبت به سال ۲۰۱۶ کاهش یافته و از ۵.۵۲ به ۵.۴۸ رسیده است. در رتبه‌بندی سال ۲۰۷، رتبه ۸۹ کشور تنزل یافته و رتبه ۲۷ کشور با بهبود همراه بود است. در این میان تنها ۱۱ کشور موفق شدند جایگاه خود را حفظ کنند.

مسائلی چون کاهش مشارکت مردم در انتخابات آزاد، ضعف در عملکرد دولت، کاهش اعتماد مردم نسبت به نهادهای دولتی، تحلیل احزاب سیاسی، نفوذ نهادهای غیرمنتخب و بی‌تخصص به بدنه دولت، شکاف میان نخبگان سیاسی و رای‌دهندگان، کاهش آزادی رسانه‌ها و مطبوعات و نهایتا کاهش آزادی‌های فردی و اجتماعی از جمله دلایلی است که بخش عمده کشورهای این فهرست را دچار افت رتبه کرده است.

جمهوری اسلامی افغانستان و جمهوری اسلامی ایران در میان ۱۶۷ کشوری که وضعیت دمکراسی آنان بررسی شده به ترتیب در جایگاه‌های ۱۴۹ و ۱۵۰ قرار دارند. براساس این گزارش کم‌تر از نیمی از کشورهای اروپایی از دمکراسی کامل بهره‌مند هستند.