گاهداد

نگاه تطبیقی و فراملی به مفاهیم مشترک حقوق بین الملل و اساسی

نگاه تطبیقی و فراملی به مفاهیم مشترک حقوق بین الملل و اساسی

گاهداد

گاهداد به ترجمه و انتشار اخبار بین المللی حقوق اساسی شامل آرای دادگاه های قانون اساسی و عالی، معرفی کتب، مقالات، فراخوان و بورسیه های بین المللی می پردازد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قانون اساسی موقت» ثبت شده است

روز قانون اساسی آلمان- قسمت های یک الی چهار

۲۳ می روز اعلام قانون اساسی جمهوری فدرال آلمان و سالگرد هفتادمین سال اجرایی شدن آن از 23 می 1949، [دوم خرداد 1328] است. این قانون با نام گروند گِزِتس (Grundgesetz) – یا قوانین اصلی(Basic Law)شناخته می شود. علت این نامگذاری پرهیز از شناساسی تقسیم آلمان پس از جنگ جهانی توسط قانون اساسی است. هنگامی که شورای پارلمانی در سال های ۱۹۴۸ و ۱۹۴۹ در حال تدوین این قانون بود، آلمان عملاً تقسیم شده بود، لذا از نظر طراحان، می بایست صرفا برای یک دوران انتقالی اعتبار می داشت، تا تقسیم آلمان را تحکیم نبخشد؛ موقت خواندن قانون اساسی در نهایت در سال ۱۹۹۰ بعد از وحدت آلمان ترک گفته شد.

متن نهایی در تاریخ 08 می 1949 (برابر با 18 اردیبهشت 1328) توسط کمیته از کارشناسان دولتی معروف به شورای پارلمانی آلمان در بن تصویب گردید، که اعضای آن توسط مجالس ایالتی انتخاب شده بودند. در شورای پارلمانی، چهار زن و ۷۳ مرد عضویت داشتند که به پاس میراث گرانبهایی که برای فرزندان خود به جای گذاشته‌اند، به آنها "پدران و مادران قانون اساسی" گفته می شود که همان تبعیدیان دوران هیتلر بودند. متن قانون در 23 می، رئیس این شورا و نخستین صدراعظم تاریخ آلمان فدرال، در اختیار افکار عمومی قرار گرفت و رسمیت یافت.


پیشینه:

شورای پارلمانی در اجرای "سند فرانکفورت" تشکیل شد. این سند در نشست هیئت‌های نمایندگی آمریکا، فرانسه، بریتانیا، هلند، بلژیک و لوکزامبورگ به عنوان متفقین غربی به تصویب رسیده بود. نشست متفقین در فاصله ۲۳ فوریه تا دوم ژوئن سال ۱۹۴۸ برای روشن‌کردن ساختارهای سیاسی آینده آلمان در لندن تشکیل شد. سند فرانکفورت روز اول ژوئیه همان سال از سوی فرمانداران نظامی متفقین تسلیم رؤسای دولت‌های ایالات غربی آلمان شد. مصوبه متفقین در لندن، این ماموریت را به رؤسای دولت‌های یازده ایالت می‌داد که مقدمات تشکیل مجلسی را برای تدوین قانون اساسی فراهم کنند. به موجب سند فرانکفورت، قانون اساسی جدید می‌بایست دمکراتیک می‌بود، مانع بازگشت نگرش‌های فاشیستی و نژادپرستانه می‌شد، حقوق پایه مردم را تضمین و یک سیستم فدرالی را در آلمان پایه‌ریزی می‌کرد. این خواست تصویب‌کنندگان سند فرانکفورت، یعنی متفقین غربی بود. متن نهایی با امضای کشورهای غربی نیروهای متفقین در ۱۲ مه در نهایت در ۲۳ مه اجرایی شد.

هیچ قانون اساسی در آلمان به این مدت اعتبار نداشته است و در طول سالیان گذشته آزمون حقانیتش را گذرانیده و تجربه موفقیت آمیزی بهمراه داشته است. این قانون از عهده مقابله با چالش های متعددی مانند تسلیح مجدد، مجاز گردانیدن دوباره خدمت نظامی و تصویب قوانین حالت اضطراری برآمده است. طبق یک نظرسنجی که در سال ۲۰۱۴صورت گرفته است، بیش از ۹۰  درصد مردم اعتماد «بسیار زیاد» و یا «بسیار» به این قانون اساسی و دیوان قانون اساسی به مثابه «نگهبان قانون اساسی» اعتماد دارند. در خارج نیز به این قانون اساسی بسیار احترام گذاشته می شود. در بخش «صدور قانون اساسی»، این قانون به مثابه سرمشق برای چندین قانون اساسی و از جمله به طور مثال در جمهوری پرتغال، پادشاهی اسپانیا، جمهوری استونی و همچنان در آسیا و آمریکای جنوبی قرار گرفته است.


The Parliamentary Council of the Federal Republic of Germany, 1948/49 Conference of members of the Parliamentary Council and the military governors of the West Zones about the German constitution| Brian Robertson (l) and Carlo Schmid (r) - 1948

آشنایی با قانون اساسی و ویژگی های آن:

قانون اساسی هفتاد ساله‌ای که هنوز جوان و پرقدرت است. اکسیر جوانی این قانون اساسی را می توان انسان گرایی و احترام به حقوق بشر در آن دانست که سبب شده است همچنان جوان و پویا به نظر برسد. این قانون به عنوان یکی از انسانگراترین قوانین اساسی جهان شناخته میشود. روح انسانگرایی و تاکید بر حقوق ملت از ویژگی‌های برجسته این قانون است.

قانون اساسی آلمان دارای یک مقدمه بسیار کوتاه و 146 اصل در قالب ۱۲ فصل است. این قانون تشکیل شده از یک مقدمه، حقوق اساسی و یک بخش ساختاری است. در قانون اساسی، نظام سیاسی و اصول اساسی تعیین شده اند. این قانون یک صدراعظم پرقدرت، یک نمایندگی فدرال پرقدرت، یک دیوان قانون اساسی فدرال پرقدرت و یک رئیس جمهور فدرال ضعیف در میان نهادهای اساسی در نظر گرفته است.

The Parliamentary Council of the Federal Republic of Germany, 1948/49 The 4 'mothers' of the Basic Law (the provisional constitution) for the Federal Republic of Germany, members of the Parliamentary Council| from left: Helene Wessel, Helene Weber, F


کرامت انسانی

فصل اول از ۱۲ فصل قانون اساسی آلمان تمامی به تعیین حقوق انسان‌ها اختصاص یافته است. این فصل، با محاسبه سه اصل فرعی "۱۲ آ "، "۱۶ آ" و "۱۷ آ " در مجموع دارای ۲۲ اصل است. از اصل یک تا ۱۷ حقوقی را توضیح می‌دهد که مردم دارند و تنها در سه ماده ۱۷ آ و ۱۸ و ۱۹ محدودیت‌هایی تعریف می‌شوند که تنها بر پایه قوانین مدنی می‌توان در مورد این حقوق اعمال کرد.

متن قانون با یکی از انسانگراترین مفاد قانونی تصویب‌شده در جهان آزاد آغاز می‌شود. اصل اول قانون اساسی آلمان می‌گوید: "حرمت انسانی غیرقابل تعرض است." در این ماده، برای بیان "غیر قابل تعرض" بودن حرمت انسانی، از واژه‌ای استفاده شده است که برگردان فارسی آن در بیانی دقیق‌تر "غیر قابل لمس" است. شاید همین اصطلاح به تنهایی بتواند دقتی را که "پدران و مادران قانون اساسی آلمان" به خاطر آن ستوده می‌شوند، نشان بدهد. در نتیجه تمام نهادهای آلمان، چه در سطح دولت و چه در جامعه مدنی، بر اساس نخستین بند قانون اساسی این کشور موظف‌اند حرمت انسانی را پاس بدارند.

این اصل بیان می دارد "کرامت انسان مصون از هرگونه تعرض است. رعایت و حفاظت از آن، وظیفه تمام قوای نظام می‌باشد." در نتیجه حکومت آلمان در آن خود را مکلف به احترام و رعایت "حقوق قطعی و تعرض‌ناپذیر بشر" به عنوان "پایه و اساس هر جامعه بشری، صلح و عدالت در جهان" می‌داند.

در این اصل، پس از تاکید بر غیر قابل تعرض بودن حرمت انسانی، بلافاصله بر التزام دستگاه‌های حاکمه برای احترام‌گذاشتن به این حرمت و حفاظت از آن تاکید می‌شود. از همین جا است که روح قانون اساسی جامعه‌ای زنده می‌شود که قرار است در آن قانون، فراتر از همه چیز باشد و نام "حکومت قانون" را به خود بگیرد.

کرامت انسان و حقوق بشر، همچنین نقشی اساسی در سیاست خارجی و امور بین الملل دارد، زیرا در بسیاری مواقع، نقض سیستماتیک حقوق بشر مرحله اول مناقشات و بحران‌ها می‌باشد. آلمان به طور مشترک با شرکایش در اتحادیه اروپا و با همکاری سازمان ملل در راستای حفظ و توسعه استانداردهای حقوق بشری در سراسر جهان تلاش می‌کند.

این اصل حفظ حرمت انسانی، صلح و عدالت را نه تنها حق شهروندان آلمان، بلکه حق همه بشریت می‌داند و مردم خود را نیز به دفاع از این حقوق در جهان مکلف می‌سازد. از آنجا که دولت معرف و نماینده مردم است، این تکلیف مردم باید از طریق دولت اجرا شود.

در مواد دوم تا نوزدهم فصل اول قانون اساسی آلمان به ترتیب آزادی فرد، برابری انسان‌ها در برابر قانون، آزادی عقیده، نظر، بیان، همایش، تشکیلات، محل زندگی و کار و حتی حق امضای تومار توضیح داده می‌شود تا در مورد رعایت حقوق پایه شهروندان جایی برای تعبیر و تفسیر باقی نماند. در همین فصل اما موادی هم  مقررات مربوط به اجتماعی کردن فرد، تابعیت، و حقوق پناهندگی وجود دارد. از جمله ماده‌ای که سلب تابعیت از شهروندان آلمان را ممنوع می‌کند.

بر پایه اصل دوم، رشد شخصیت هر انسانی در جامعه تا آنجا که مانع رشد شخصیت دیگران نشود و نظم برآمده از قانون اساسی را نقض نکند، آزاد است، هر انسانی از حق زندگی و امنیت جانی برخوردار است و آزادی او نباید نقض شود، مگر به حکم قوانینی که نمی‌توانند ناقض قانون اساسی باشند.

The Parliamentary Council of the Federal Republic of Germany, 1948/49 Max Brauer (1887-1973) signing the Basic Law (the provisional constitution) of the Federal Republic of Germany in Bonn - place: auditorium of the Bonn Paedagogical Academy - 23.05.

اصل سوم در توضیح برابری انسان‌ها می‌گوید:

۱همه انسان‌ها در برابر قانون برابرند.

۲زنان و مردان دارای حقوق مساوی هستند.

۳هیچ کس مجاز نیست به خاطر جنیست، تبار، نژاد، زبان، موطن، عقیده، دین و جهان‌بینی سیاسی خود مورد تبعیض قرار گیرد و یا از امتیاز برخوردار شود.

نوزده ماده فصل نخست قانون اساسی آلمان در بررسی نهایی چیزی نیستند جز انعکاس و تعریف روشن‌تری از منشور بین‌المللی حقوق بشر.

 

خدا و انسان‌ها

اگرچه در مقدمه قانون اساسی آلمان از "مسئولیت" آلمان ها "در برابر خدا و انسان‌ها" صحبت شده است، و این آزادی از طریق اصل 4 تضمین شده است: "آزادی اندیشه، آزادی عقیده و آزادی دینی و جهان‌بینی مصون از هرگونه تعرض می‌باشد. بجاآوردنِ بدون مزاحمت مناسک دینی تضمین می‌گردد."

تکثرگرایی و سکولاریزاسیون رو به افزایش از مشخصه‌های فضای دینی آلمان می‌باشد: 55 درصد جمعیت آلمان اعتقاد خود به یکی از دو مذهب بزرگ مسیحی را ابراز داشته اند. حدود 36 درصد جمعیت عضو هیچ مذهبی نمی‌باشند. از طریق مهاجرت، اهمیت اسلام در فضای دینی رو به افزایش است. تعداد مسلمانان ساکن آلمان که ریشه آنها به 50 کشور مختلف بر می‌گردد، حدود 4 الی 5 میلیون نفر تخمین زده می‌شود، البته بررسی و تحقیق متمرکزی در این زمینه صورت نمی‌گیرد.

زندگی یهودیان در آلمان که پس از هولوکاست کاملاً نابود شده بود، پس از پایان مناقشات شرق و غرب و از طریق مهاجرین ورودی از شوروی سابق احیاء شد. امروزه در آلمان حدود دویست هزار یهودی زندگی می‌کنند. حدود صد هزار نفر از آنها در 105 انجمن یهودی سازمان یافته‌اند که نمایانگر طیف دینی گسترده‌ای می‌باشند و توسط شورای مرکزی یهودیان آلمان که در سال 1950 تأسیس شده است، نمایندگی می‌شوند.

آلمان دارای کلیسای رسمی حکومتی نمی‌باشد. اساس رابطه حکومت و دین، آزادی دینی، جدایی حکومت و کلیسا (دین) به معنی بی‌طرفی حکومت از منظر جهان بینی و خودمختاری جوامع دینی می‌باشد که در قانون اساسی تضمین شده‌اند. حکومت و جوامع دینی همکاری مشارکتی دارند.

برابری انسان‌ها در برابر قانون

"تمام انسان‌ها در برابر قانون برابر هستند. مردان و زنان دارای حقوق برابر می‌باشند. حکومت از اجرای عملی برابری حقوق زنان و مردان حمایت نموده و در راه حذف نقایص موجود تلاش می‌کند. هیچ کس به دلیل جنسیت، اصالت، نژاد، زبان، وطن و زادگاه، اعتقاد، عقاید دینی و سیاسی خود نباید مورد تبعیض یا ترجیح قرار گیرد." به تمام این موارد در ماده 3 قانون اساسی پرداخته شده است.

گزارشی از وضعیت های مربوط به قانون اساسی در جمهوری سودان

سودان، یکی از پهناورترین کشورهای قاره آفریقا با حدود ۴۰ میلیون جمعیت، این روزها شاهد اعتراضات فزاینده مردمی بهمراه حمایت ارتش علیه سی سال حکومت عمر البشیر، رئیس کشور مادام العمر خود بوده به طوری‌که روز پنج‌شنبه 11 آوریل اعلام شد که ارتش این کشور او را وادار به کناره‌گیری از منصب ریاست‌جمهوری و دستگیر کرده‌است. همزمان گزارش‌هایی درباره بازداشت شماری از مقام‌های حکومت سودان و آزادی تمام زندانیان سیاسی در این کشور منتشر شده‌است.

مطابق قانون اساسی 2005 (موقت) که قانون حاکم فعلی در جمهوری سودان است؛ رئیس جمهور بالاترین مقام اجرایی در دولت سودان و رئیس کشور، رئیس دولت و فرمانده ارتش است. پیشتر چندین بار مقام نخست وزیر در قوانین اساسی سودان وارد و حذف شده است و در حال حاضر این جایگاه حذف شده است.

اولین قانون اساسی غیر موقت جمهوری سودان در سال 1973 تدوین شد که توافقنامه آدیس آبابا (1972) را نیز تصویب کرد و جنگ داخلی سودان را پایان داد. در 1 جولای 1998، پس از تصویب قانون اساسی جدید از طریق همه پرسی، اجرایی گردید. بعدتر قانون اساسی موقت و فعلی جمهوری سودان 2005 در تاریخ 6 ژوئیه 2005 تصویب شد. که تا کنون سه بار در سالهای 2015، 2016 و 2018 بازنگری شده است.

گاهشمار قوانین اساسی سودان 

1998 |1999   

1985 |1987   

1973 |1975   

1971  

1964 |1965   

1955  

وضعیت کنونی

مطابق اعلامیه های صادره از ارتش سودان، قانون اساسی کشور تعلیق خواهد شد. به مدت سه ماه در کشور اعلام وضعیت فوق‌العاده خواهد شد. حریم هوایی کشور به مدت ۲۴ ساعت مسدود و مرز‌ها نیز تا اطلاع ثانوی بسته خواهد بود. شورای نظامی در دوره دو ساله انتقالی، مسئولیت امور اجرایی و اداره کشور را برعهده خواهد داشت. انتخابات در پایان دوره انتقالی برگزار خواهد شد.

پیشینه عمر البشیر

عمر حسن البشیر یک افسر ارتش بود که در سال ۱۹۸۹ به کمک اسلام‌گرایان در سودان به قدرت رسید. او که از سوی دیوان کیفری بین‌المللی به ارتکاب جنایت جنگی متهم شده، ۳۰ سال در راس قدرت بود. وی در اول ژانویه ۱۹۴۴ در روستای حوش‌بانقا در نزدیکی شهر شندی در شمال سودان به دنیا آمد و در سال ۱۹۸۱ تحصیلات نظامی را در دانشکده ارتش به پایان رساند , در جنگ اعراب و اسرائیل در ۱۹۷۳ نیز شرکت کرد. او در سال ۱۹۸۳ در رشته فرماندهی نظامی در مالزی مدرک کارشناسی گرفت. وی از جوانی و دوران تحصیل به مبارزه اسلامی گرایش یافت و در سال ۱۹۸۹ در کودتای نظامی علیه حکومت صادق المهدی مورد حمایت اسلام‌گرایان در سودان به قدرت رسید. او چهار سال بعد منصب ریاست‌جمهوری را نیز در اختیار گرفت. حکومت او، با ایدئولوژی نزدیک به اخوان‌المسلمین، همراه بوده‌است و اجرای احکام اسلامی تفسیر دولت خود را دنبال می کرد.

نماد اعتراضات

آلاء صلاح، دانشجوی ۲۲ ساله ای که به نماد اعتراضات مردم سودان تبدیل شد؛ وی با لباس سفید و رقص سنتی سودان، این اشعار را در میان جمعیت و با صدای بلند می خواند:

به اسم دین ما را سوزاندند ..   به اسم دین ما را کشتند ... به اسم دین ما را زندانی کردند ... دین از آنها بری است ... دین میگوید بگذر ... دین نمیگوید ساطور به دست بگیر ... دین میگوید عبور کن و در برابر حاکمان مقاومت کن ...

استبداد و فشار اقتصادی روزافزون ابتدا دانشجویان و سپس بقیه اقشار مردم سودان را علیه حکومت سی‌ساله عمرالبشیر برانگیخت. سازماندهی اعتراضات مختلف در سودان را بیشتر گروهی به نام «انجمن کارشناسان سودان» ترتیب داده است که متشکل از آموزگاران، وکلا، مأموران بهداشت و غیره است. در نهایت نیز ارتش از رویارویی با مردم اجتناب کرد و با کودتا علیه عمرالبشیر، تحقق خواسته مردمی را تسهیل کرد. سودان بخشی از امپراتوری نوبه قدیم است که از جنوب اسوان مصر تا دنقله در سودان ادامه دارد. این منطقه پادشاهانی و ملکه‌های باشکوهی داشت که به آنها کنداکه می گفتند. آلا صلاح نماد انقلاب سودان نیز در شبکه های اجتماعی کنداکه نام گرفته است.

جنگ داخلی، همه پرسی و استقلال سودان جنوبی

عمر البشیر زیر فشارهای خارجی در سال ۱۹۹۶ با مبارزان استقلال جنوب سودان، که با حکومت شرعی مخالف بودند، پیمان آشتی امضا کرد. در پی میانجیگری‌های بین‌المللی بشیر در ژوئیه ۲۰۰۲ با مبارزان "جنبش ملی رهایی سودان" پیمانی را امضا کرد که طبق آن اجرای قوانین شرعی را به شمال سودان محدود می‌کرد و به مردم جنوب کشور فرصت می‌داد که پس از هفت سال درباره سرنوشت خود تصمیم بگیرند. در سال ۲۰۰۵ به سودان جنوبی خودمختاری داده شد و سرانجام در ژانویه ۲۰۱۱ مردم جنوب که بیشتر آنها مسیحی هستند، در یک همه‌پرسی با اکثریت بسیار بالا به استقلال و تأسیس جمهوری سودان جنوبی" رأی دادند و از آنجا که بیشتر ذخایر نفت کشور نیز در سودان جنوبی قرار داشت، حکومت عمر البشیر از آن زمان با کمبود مالی روبه‌رو شد.

جنگ دارفور

مردم دارفور در جنوب غربی سودان از دهها سال پیش در هر فرصتی علیه حکومت مرکزی شورش می‌کردند. ارتش سودان برای درهم کوبیدن اعتراضات مردم بومی این اقلیم بارها به لشکرکشی‌های بیرحمانه دست زد. گفته می‌شود در جریان حملات زمینی و هوایی ارتشیان سودان حدود ۳۰۰ هزار نفر از مردم غیرنظامی کشته شدند، هزاران زن از سوی ارتشیان مورد تجاوز قرار گرفتند و حدود دو و نیم میلیون نفر از زادوبوم خود آواره شدند. شورای امنیت از آغاز ۲۰۰۱ رشته‌ای از تحریم‌های اقتصادی را علیه حکومت بشیر اعلام کرد. در ژوئیه ۲۰۰۸ دیوان کیفری بین‌المللیدر لاهه عمر البشیر و تنی چند از فرماندهان ارتش او را به ارتکاب جنایت جنگی متهم کرد و خواهان دستگیری آنها شد. دیوان در چهارم مارس ۲۰۰۹ (۱۴ اسفند ۱۳۸۷)حکم بازداشت عمر البشیر را در رابطه با مناقشه دارفور و به اتهام جنایت علیه بشریت و نیز ارتکاب جنایات جنگی صادر کرد.

رابطه با جمهوری اسلامی ایران

دو روز پس از صدور حکم بازداشت عمرالبشیر، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، برای حمایت از وی وارد سودان شد. وی در بدو ورود خود به فرودگاه خارطوم، «حمایت همه‌جانبه ایران از سودان» به عنوان یک کشور «دوست و برادر» را اعلام کرد. او صدور حکم بازداشت عمر البشیر را «ماجراجویی اخیر آمریکا» و یک «صف‌بندی ناحق» نهادهای بین‌المللی علیه سودان نامید. محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور پیشین جمهوری اسلامی ایران، که سفرهایی رسمی به سودان داشت در آخرین سفر خود با اعلام همکاری فزاینده بین دو کشور گفته بود که عامل فشارها بر سودان «دشمنان» هستند و «دشمنان می‌خواهند با فشار مانع از شکل‌گیری سودان مقتدر شوند.» عمر البشیر پس از چندی از ایران فاصله گرفت و به صف پادشاهی عربستان سعودی پیوست و حتی برای مهار نفوذ ایران در یمن سربازانی را نیز به یاری ائتلاف عربستان به یمن فرستاد.

بهار عربی

در سال ۲۰۱۳ که جنبش موسوم به "بهار عربی" در رشته‌ای از کشورهای عربی آغاز شد، مردم سودان نیز در اعتراض به دیکتاتوری بشیر به خیابان آمدند، اما با سرکوبی بیرحمانه روبرو شدند. بنا به آمار سازمان‌های مدافع حقوق بشر بیش از صد نفر کشته و هزاران نفر بازداشت شدند. در همان سال بشیر دستور بازداشت شماری از ارتشیان و فعالان اسلام‌گرا را، که گفته می‌شد قصد کودتا علیه او را داشتند، صادر کرد.

سقوط

 حتی پس از برچیده شدن بیشتر این تحریم‌ها، قرار داشتن دولت سودان در فهرست «دولت‌های حامی تروریسم» از سوی آمریکا همچنان باعث دوری گزیدن سرمایه‌گذاران و بازرگانان از این کشور شده است. سه برابر شدن قیمت نان و ایجاد صف‌های طولانی در ماه‌های اخیر آتش اعتراضات جدیدی را از حدود چهار ماه پیش در عطبره، شهری در مرکز سودان، برافروخت که به پایتخت نیز سرایت کرد. رفته رفته وجه سیاسی این اعتراضات پررنگ‌تر شد و مردم خواهان برکناری حکومت بشیر شدند. در برخی از تظاهرات‌های اخیر سودان، زنان ۷۰ درصد از معترضان را تشکیل داده‌اند معترضان می‌گویند سودان که زمانی ناحیه غله‌خیز جهان عرب به‌شمار می‌آمد به خاطر سال‌ها سوءمدیریت دولتی تبدیل به یک کشور «بی سر و صاحب» و درمانده شده است و سیاست‌های عمر البشیر باعث جدایی سودان جنوبی و تحریم‌های ایالات متحده آمریکا سبب شده این کشور رو به قهقرا برده شود.

در ماه مارس ۲۰۱۹ مردم ناراضی چندین بار در برابر مقر فرماندهی ارتش گرد آمده، خواهان مداخله ارتش و برکناری بشیر شدند. بامداد ۱۱ آوریل تلویزیون سودان بیانیه مهمی از سوی نیروهای مسلح منتشر کرد که فرماندهی ارتش عمر البشیر را برکنار، مهمترین دستیاران او را دستگیر و یک شورای موقت برای اداره کشور تشکیل داده است.